نوهانی گفت: ما را تازه بردهبودند در جنگل و وقتی فهمیدند با چوپانی صحبت کردیم به پاهایمان قفل زدند. به ما غذا نمیدادند و میگفتند به خانوادهتان بگویید پول بدهند، خانوادههای ما پول نداشتند که یک میلیون دلار بدهند. فقط بز داشتیم، فروختند و برایمان پول فرستادند تا دزدها به ما غذا دادند.
جمالالدین دهواری، عبدالله نوهانی و ابراهیم بلوچنیا سه ملوان اهل استان سیستان و بلوچستان شهرستان کنارک هستند که پس از شش سال به تازگی از دستان دزدان دریایی سومالی نجات پیدا کرده و به ایران بازگشتهاند.
به گزارش جوان، بلوچنیا در برنامه «یه روز تازه»، شبکه ۵ سیما درباره روز اسارت اینطور روایت کرد: در آبهای آزاد بودیم که رابطهای با سومالی نداشت و برای صید قانونی رفته بودیم، اما گرفتار شدیم.
دهواری که به نوعی فرماندهی ۲۱ صیاد گرفتار را برعهده داشته است، افزود: ۴۵ روز روی آب بودیم، نزدیکهای آخر صیدمان بود که یکدفعه به طرف من شلیک شد. دیدم از کجا صدا میآید. ۲۷ لنج بودیم و به دو لنج حمله شد. به بقیه گفتیم فرار کنید و آنها در رفتند و ما را گرفتند. ما هم البته ابتدای امر فرار کردیم؛ ۱۵۰ فشنگ شلیک کردند، اما زمانی که دو آرپیجی زدند، مجبور شدیم نگه داریم تا همه ملوانها غرق نشوند.
بلوچنیا گفت: زمانی که گرفتار شدیم خیلی ناراحت شدم و فکر میکردم ما را بکشند. آدمهای خطرناکی بودند و اخلاق خوبی نداشتند. آمدند بالا و ما را جمع کردند و آوردند در سینه لنج ما را مستقر کردند. هفت ماه لنگر انداخته بودیم.
نوهانی یک دهه هفتادی است که در بین ملوانان اسیر بودهاست، او هم وارد بحث شد و گفت: در مدت اسارت آب نداشتیم و مجبور شدیم آب آلوده به گل بخوریم. پاهایمان با زنجیر قفل بود و ما را پنهان کرده بودند و میخواستند کسی ما را نبیند. از خانمهای چوپان خیلی میترسیدند که ما را ببینند و لو بدهند. یکبار یک چوپان به ما گوسفندی داد، دزدها فهمیدند و از ما گرفتند.
دهواری گفت: نمیگذاشتند تکان بخوریم. ما را در مخزن تور لنج گذاشتند و یک نفر یک نفر میفرستادند بالای لنج ناهار بخوریم. بعد از اسیری با همسرم تماس گرفتم و گفتم اسیر شدیم، اما اول باور نکرد و بعد گریهکنان تلفن قطع شد. قرار بود فرار کنیم که نشد، اما، چون لنج دیگری فرار کرد، ما را به جنگل منتقل کردند که فرار نکنیم.
نوهانی گفت: ما را تازه بردهبودند در جنگل و وقتی فهمیدند با چوپانی صحبت کردیم به پاهایمان قفل زدند. به ما غذا نمیدادند و میگفتند به خانوادهتان بگویید پول بدهند، خانوادههای ما پول نداشتند که یک میلیون دلار بدهند. فقط بز داشتیم، فروختند و برایمان پول فرستادند تا دزدها به ما غذا دادند.
وی اشارهای به شرایط سخت کاری کرد که گاهی دو ماه در دریا بودند تا نهایتاً حدود ۲ میلیون درآمد داشتهباشند. میگوید بیمه نداریم هر چند که لنجی که روی آن کار میکردیم و متعلق به عضو شورای کنارک است بیمه است و به واسطه آن برای خانواده صاحب لنج هم بیمه رد میشود، اما برای صیادان هیچ!
سردسته ملوانان آزاده شده، اما میگوید: قبل از دزدیده شدن بیمه سلامت بودیم بعد که برگشتیم گفتند ۴ میلیون باید پرداخت کنید تا دوباره بیمه شوید! گفتم نداریم و بیمه قطع شد!
دهواری گفت: در مدت اسارت دلم برای خانوادهام تنگ شد و همچنین برای مقام معظم رهبری که افتخار میکنم و شهروند ایرانی هستم. دلم میخواست بعد از بازگشت رهبر را ببینم و از ایشان تشکر کنم.
بلوچنیا با انتقاد از شرایط فعلی گفت: صاحبان لنج از ملوان پاکستانی استفاده میکنند و ملوانان ایرانی را اگر بیمه بخواهند استخدام نمیکنند. از دولت و مسئولان میخواهم که از ما و صیادان حمایت کنند. یک آزمایش من فقط ۲۵۰ هزار تومان شده است و اگر حمایت نشویم، زندگی سخت میشود.
پاسخ ها