لباس نظامی به تن دارد اما گفته میشود گوشه چشمی به کتوشلوار رئیسجمهوری دارد؛ سردار حسین دهقان هرچند سیاستمدار به معنای کلاسیک آن محسوب نمیشود و هماکنون مشاور فرماندهی کل قوا در حوزه صنایع دفاعی است اما با سه دولت با رویکردهای مختلف کار کرده و جای تعجب نیست که خود را برای انتخابات ریاستجمهوری 1400 هم آماده کند.
لباس نظامی به تن دارد اما گفته میشود گوشه چشمی به کتوشلوار رئیسجمهوری دارد؛ سردار حسین دهقان هرچند سیاستمدار به معنای کلاسیک آن محسوب نمیشود و هماکنون مشاور فرماندهی کل قوا در حوزه صنایع دفاعی است اما با سه دولت با رویکردهای مختلف کار کرده و جای تعجب نیست که خود را برای انتخابات ریاستجمهوری 1400 هم آماده کند.
به گزارش شرق، او که دکترای مدیریت خود را از دانشگاه تهران گرفته از فرماندهان جنگ ایران و عراق محسوب میشود که سابقه فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران را نیز در کارنامه دارد. سردار دهقان در دولت سیدمحمد خاتمی قائممقام وزیر دفاع بود و در دولت اول احمدینژاد بهعنوان رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران حضور داشت، در دولت اول روحانی نیز بهعنوان وزیر دفاع انتخاب شد اما در دولت دوم او حضور نداشت و بهعنوان مشاور مقام معظم رهبری انتخاب شد.
اینکه چرا از سردار دهقان بهعنوان یکی از گزینههای ریاستجمهوری سال بعد نام برده میشود، احتمالا به گفتوگوی او با سالنامه سال 97 مجله مثلث برگردد، آنجا که گفته بود: «در 96 هیچوقت ارادهای برای این کار نداشتم. برای 1400 بسته به زندهبودن دارد». همین جمله نشان میدهد که سردار تجربه حضور در سه دولت را پشتوانه خود کرده تا شانس خود را برای 1400 امتحان کند. کار با سه دولت این پتانسیل را برای دهقان ایجاد کرده که خود را فراجناحی بداند و اما اینکه دو جناح مهم کشور تن به حضور یک فرد غیرجناحی بدهند کار را برای او دشوار میکند؛ چراکه هم اصولگرایان تجربه تلخ احمدینژاد را دارند و هم اصلاحطلبان نمیخواهند دوباره وارد بازی «نامزد اجارهای» شوند؛ هرچند آنها برخلاف اصولگرایان هیچگاه روی خوشی نیز به کاندیدای نظامی نشان ندادهاند.
موافقان و مخالفان رئیسجمهور نظامی
حضور یک نظامی در رأس دولت بعد از پیروزی انقلاب سابقه نداشته اما مخالف و موافق بسیاری داشته و دارد. از موافقان حضور نظامیان در عرصه سیاست، حسین اللهکرم، دبیرکل سابق انصار حزبالله است. او چندیپیش گفته بود: «این جایگاه برجسته باید به دست فرد استراتژیک اداره شود و کسی با تخصص نظامی و امنیتی بیشتر از دیگران میتواند بهعنوان محور مدیریت استراتژیک نقشآفرین باشد».
بااینحال محمدصادق جوادیحصار، تحلیلگر اصلاحطلب، نظر دیگری دارد. او در گفتوگو با روزنامه اعتماد درباره پیروزی کاندیداهای نظامی در انتخابات 1400 گفته بود: «اینکه در کشور چقدر آمادگی پذیرش یک چهره نظامی وجود دارد و چقدر یک چهره نظامی میتواند شانس پیروزی داشته باشد، به استراتژی نظام بستگی دارد. ممکن است در مقطعی دستگاه حاکمه به تصمیم برسد که برای هماهنگکردن کشور - اعم از قوای نظامی و غیرنظامی - به یک گزینه نظامی در رأس قوه مجریه نیاز است. در این شرایط باید منتظر باشیم چهرههای برجستهتر نظامی در عرصه انتخابات حضور یابند اما در این شرایط حاکمیت باید به رأی حداقلی اکتفا کند؛ چراکه رئیسجمهوری نظامی احتمال رأیآوری پایینی دارد اما اگر حاکمیت بخواهد کسی بهعنوان رئیسجمهوری انتخاب شود که از محبوبیت و رأی بالایی برخوردار باشد، با گزینه نظامی این امر محقق نخواهد شد». جوادیحصار همچنین گفته بود احتمال رویکارآمدن گزینه نظامی بهعنوان رئیسجمهوری در شرایط بحرانی سیاسی و اجتماعی است که قوت پیدا میکند. اما برعکس او، ابراهیم فیاض، جامعهشناس و تحلیلگر اصولگرا گفته است که جامعه آماده پذیرش یک رئیسجمهور نظامی است. برایند سخن فیاض نشان میدهد که همچنان جناح اصولگرا از بیاقبالی مردم به کاندیداتوری نظامیها ناامید نشدهاند و اتفاقا راه برونرفت از مشکلات را در حضور آنان در ردههای بالا میدانند؛ اتفاقی که در انتخابات مجلس یازدهم نیز افتاد و محمدباقر قالیباف بهعنوان یک نظامی، سرلیست اصولگرایان شد و در نهایت به ریاست مجلس رسید، همان انتخاباتی که نیم بیشتر مردم در آن شرکت نکردند.
نظر مثبت آشنا به دهقان
جالب آنکه در میان دولت حسن روحانی و حلقه نزدیکان او نیز فردی پیدا میشود که سردار دهقان را بهعنوان یک رئیسجمهور مطلوب قبول دارد و آن حسامالدین آشنا، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک و مشاور روحانی است. او در گفتوگو با مجله «اندیشه پویا»، گفته: «از دیگر کسانی که به نظرم میتواند این مسئولیت را برعهده گیرد، آقای حسین دهقان است. ایشان هم مدیر بسیار توانمندی است و اقتداری کاریزماتیک دارد و از توان تعامل با رهبری و قوای دیگر و نیروهای مسلح هم برخوردار است و معطوف به حل مسئله کار میکند». البته آشنا نیز به ناآشنابودن سردار دهقان اشاره کرده و گفته : «مشکل ایشان هم ارتباط با مردم است، اما در قالب رئیس بنیاد شهید نشان دادند که میتوانند تلاشهای موفقی داشته باشند... مردم هنوز آقای دهقان را ندیدهاند. ممکن است آقای دهقان را که در انتخابات میبینند، بپسندند. همانطور که آقای روحانی را ندیده بودند اما وقتی او را در انتخابات دیدند، پسندیدند».
آشنا در حالی سردار دهقان را با حسن روحانی مقایسه میکند که دلیل پسندیدهشدن روحانی از سوی مردم در انتخابات، به دلیل حمایت بزرگان اصلاحطلب از او بود؛ اتفاقی که باید منتظر ماند آيا برای دهقان هم میافتد یا نه. بااینحال، محمداسماعیل کوثری، نماینده سابق مجلس و عضو جبهه پایداری که سابقه نظامیبودن نیز دارد و سردار سپاه است، از جمله افرادی است که اعتقاد دارد افرادی چون سردار دهقان، اتفاقا سابقه سیاسی دارند و بعدها لباس نظامی به تن کردهاند. او در گفتوگو با «نامه نیوز» درباره نظامیهایی که در انتخابات ریاستجمهوری رأی لازم را نیاورده بودند، گفته: «اولا اکثر قریب به اتفاق این برادران قبل آنکه نظامی شوند، قبل انقلاب دانشجو بودند. برحسب ضرورت لباس پرافتخار بسیج و سپاه پاسداران پوشیدند و به تمام معنا خدمت کردند. حالا در انتخابات ریاستجمهوری نامزد شدند و رأی نیاوردند اما خیلی چهرههای سیاسی هم رأی نیاوردند، طبیعی است چون مردم انتخاب میکنند و نهایتا یک نفر از میان نامزدها رئیسجمهور میشود».
او همچنین درخصوص اینکه چون نظامیهای دیگر در انتخابات رأی نیاوردهاند، دیگران نیز نباید بیایند، گفت: «نمیتوان گفت هرکسی هرجایی خدمت کرد، نباید برای خدمت در جای دیگر وارد عرصه انتخابات شود. این حرف غلطی است. هرطور مردم تشخیص دادند، براساس همان هم انتخاب میشود. حالا میخواهد نامزد پیروز از هر قشری باشد... مگر بنیصدر که سیاسی بود یا کسان دیگری که آمدند رئیسجمهور شدند، چه کار کردند که بعدا مورد نفرت مردم قرار نگرفتند. پس مردم باید تشخیص دهند».
راه طیشده
سردار دهقان در صورت حضور در انتخابات، راهی را خواهد رفت که پیشتر از سوی سه نظامی دیگر امتحان شده ولي آنها كامياب نبودهاند؛ علی شمخانی، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف. جالب آنکه گفته میشود سردار دهقان با هر سه این افراد نیز برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری رایزنی کرده است. علی شمخانی که اکنون دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور است، در سال 80 کاندیدای ریاستجمهوری شد و بعد از محمد خاتمی و احمد توکلی، سوم شد. محسن رضایی نیز که سابقه فرماندهی سپاه را داشت، در سال 84 کاندیدا شد اما انصراف داد و در دو انتخابات سال 88 و 92 نیز رأی لازم را برای نشستن روی صندلی ریاست دولت به دست نیاورد.
محمدباقر قالیباف هم که در دو انتخابات سال 84 و 92 از رقبای خود شکست خورده بود، در سال 96 نیز کاندیدای ریاستجمهوری شد اما در نهایت به نفع ابراهیم رئیسی انصراف داد. نقطهضعف مهم حسین دهقان در اینجاست که او هم نسبت به هر سه آنها کمتر شناختهشده است و هم اینکه مردم نشان دادهاند که به نامزد نظامی برای نشستن بر کرسی ریاستجمهوری اقبالی نشان نمیدهند. حال باید دید حسین دهقان خواهد توانست این راه را با موفقیت طی و نام خود را بهعنوان اولین رئیسجمهور نظامی، ثبت کند یا خیر.
پاسخ ها