گفتگویی خواندنی با دیپلماتی در تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا نقش داشت؛ مرد پشت پرده تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی کیست؟؛ ویلیام بلین ریچاردسون، سیاستمدار و دیپلمات آمریکایی، که در ماجرای تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا نقش داشته است میگوید: متأسفانه به نظر نمیرسد دو آزادی اخیر که من چنان سخت برایشان کار کردم، برای آن هدف بلندمدتتر به کار گرفته شده باشند. تعامل همیشه مهم است، اما در شرایط بحرانی بهطور خاصی اهمیت دارد. اغلب غریزه دولتها این است که وقتی بحران میرسد، از هم فاصله بگیرند. سفرا را فرامیخوانیم و گفتگو را متوقف میکنیم. این اشتباه است. موقعیتهای بحران درست زمانی هستند که در آنها تعامل بیشترین اهمیت را دارد.
نامش در میانه اخبار و حواشی مبادله ژائو ونگ و مسعود سلیمانی مطرح شد. گفته میشد با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، دیدار و گفتگو داشته است و این دیدارها در توافق بر سر این مبادله مؤثر بودهاند. محسن بهاروند، مدیرکل وقت آمریکای وزارت امور خارجه، اما آن زمان دیدار بیل ریچاردسون و ظریف را صرفا بخشی از روند عادی دیدارهای وزیر خارجه باسابقه ایران با مقامات سابق آمریکایی بر حسب آشناییهای قدیمی دانست و در ادامه تأکیدش بر اینکه مذاکرهای صورت نگرفته، سعی کرد نقش ریچاردسون را نیز تخفیف دهد.
به گزارش شرق، تکرار حضور نام او در زمان مبادله بعدی بین مایکل وایت و مجید طاهری، اما ماجرا را جدی کرد و این بار سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه، در پاسخ به خبرنگاران با تأیید دیدار دوباره دو طرف، دراینباره گفت ایران از تلاشهای انساندوستانه در این زمینه استقبال میکند تا نقش این دیپلمات بازنشسته از سوی ایران نیز رسما تأیید شود.
ویلیام بلین ریچاردسون سوم، سیاستمدار دموکرات، دیپلمات و نویسنده ۷۲ساله آمریکایی، شبیه بسیاری از دیپلماتهای برجسته، در دوران دوری از کرسیهای قدرت نیز توانایی نقشآفرینی در زمینه گفتگوهای نهچندان رسمی را دارد و در ماههای اخیر، نتیجه دو نمونه از این نقشآفرینیها را ما و خانواده چهار نفر از شهروندان ایران و آمریکا دیدهاند.
ریچاردسون که سابقه کار در وزارت خارجه هنری کیسینجر را دارد، بعد از ۱۴ سال نمایندگی کنگره آمریکا، در سال ۱۹۹۷ و در زمانی به سمت سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد منصوب شد که ظریف، سفیر نمایندگی ایران در این نهاد بود. او بعدتر در همان دولت بیل کلینتون، سمت وزارت انرژی را بر عهده گرفت و دو سال پس از پایان آن دولت، دوره هشتساله فرمانداری نیومکزیکو را شروع کرد. سوابق او در سمتهای مربوط به روابط و تعاملات خارجی، اما ظاهرا برجستهترین نقش را در دوران بازنشستگی او داشته که در «مرکز ریچاردسون برای تعامل جهانی» نمود پیدا میکند.
ریچاردسون توضیح میدهد همین مرکز نقطه ورود او به ماجرای تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا بوده است. او در این مصاحبه اشاره میکند که بحثهای انساندوستانه دیگری نیز بین دو کشور وجود دارد و این بحثها میتواند گام اولی در رفع چالشها باشد؛ هرچند او چندان در این زمینه خوشبین به نظر نمیرسد.
شما در بیش از یک مبادله زندانی بین دو کشور ایران و آمریکا نقش داشتهاید و گزارشها و بیانیههای شما در این زمینه نشان میدهد در مذاکرات مشابهی با دیگر کشورها هم حضور دارید. میدانیم که شما تجربه نمایندگی ایالات متحده در سازمان ملل متحد را داشتهاید، اما مشخصا چه چیز باعث شده در چنین موضوعاتی مؤثر باشید؟ بهطور خاص، آیا شما سوابقی در تماس با ایران یا با آقای ظریف پیش از مذاکرات مبادله زندانی داشتهاید؟
بله، من در آزادیهای اخیر ژائو ونگ و مایکل وایت نقش داشتم. اینها تنها آزادیهایی نیستند که من در آنها نقش داشتهام یا دارم رویشان کار میکنم. مرکز من به نام «مرکز ریچاردسون برای تعامل جهانی»، برای آزادی زندانیهای سیاسی و گروگانها در سراسر جهان مذاکره میکند. این تنها سازمانی است که این کار را میکند؛ تنها جایی که خانوادهها میتوانند برای کمکگرفتن سراغش بروند. ما این کار را به نمایندگی از طرف خانوادهها انجام میدهیم؛ بدون هزینهای برای آنها. ما با هیچ دولتی کار نمیکنیم؛ گرچه گاهی با آنها هماهنگی میکنیم.
من در دوران کاریام بهعنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، وزیر انرژی ایالات متحده، نماینده کنگره آمریکا و فرماندار، دوستان و ارتباطات زیادی ساختهام. یکی از درسهایی که گرفتهام، این است که با آدمها با احترام رفتار کنم. حتی وقتی تقریبا درباره همه چیز اختلاف داریم، باز جاهایی هست که در آن بتوانیم تغییری ملموس ایجاد کنیم؛ مسائل انسانی، زندانیها، بهخصوص وقتی یک همهگیری جهانی دارد در دنیا ویرانی به بار میآورد.
من در طول سالها با ظریف، وزیر خارجه ایران، دیدارهایی داشتهام. همیشه با او صادق و صریح بودهام و به باورم او هم با من صادق و صریح بوده است. همینطور با سفیر ایران در سازمان ملل متحد، مجید تختروانچی. وقتی بدون تظاهر و با احترام برخورد کنی، همیشه میتوانی راهی پیدا کنی که با هم کارها و تغییرات ملموس را به نتیجه برسانیم.
در بیانیه خود میگویید این کار میتوانست زودتر انجام شود. در دور قبلی مبادله زندانی هم گزارشهایی در رسانههای آمریکایی بود که دولت ترامپ چندان مشتاق کمک به این مذاکرات نبوده و حتی موانعی ایجاد کرده است. چقدر درباره نقش دولت آمریکا در این گفتگوها میتوانید به ما بگویید؟
من باور دارم این کار میتوانست زودتر انجام شود. در واقع، سعی کردم بسیار زودتر انجام شود، اما این مذاکرات چندوجهی و پیچیده هستند. در هر لحظه هریک از دو طرف حدومرزهای موضوع را امتحان میکند، سعی میکند موضع خود را ارتقا دهد و مجبور میشود تحت تأثیر فشارهای داخلی و وجهه عمومی ماجرا، کارش را تنظیم کند. برای من، اینها «مبادله زندانی» نیستند؛ اینها حرکتهای انساندوستانه متقابل هستند. من اینطور سراغ موضوع میروم.
میتوانید درباره مذاکره احتمالی در مورد مبادله زندانی با ایران که الان در جریان باشد، به ما بگویید؟
ذات این کار اجازه نمیدهد درباره مذاکرات در جریان اطلاعرسانی شود.
آیا گفتگوهای شما با مقامات ایران منحصرا روی این موضوع است یا گفتگوهای دیگری بین دو کشور هست که شما در آن نقش دارید یا از آن باخبرید؟
در طول بحثهایم با مقامات ایرانی، مجموعهای از موضوعات انساندوستانه را به بحث گذاشتیم؛ نه فقط زندانیان. چالشهایی انسانی هست که الان ایران با آنها مواجه است؛ دسترسی به امکانات دارویی، خواه مربوط به کووید۱۹ یا برای درمان سرطان کودکان؛ چیزهایی که خارج از محدوده تحریمها هستند و نباید با ممنوعیتهای سیاستگذاریها محدود شوند.
مرکز من یک نهاد آمریکایی است و ازاینرو همواره قواعد و ممنوعیتهای اعمالشده از سوی قوانین ایالات متحده را رعایت میکنیم.
من برای دولت ایالات متحده کار نمیکنم و در نتیجه اطلاعی از دامنه یا محتوای بحثهای آنها، مستقیم یا غیرمستقیم، با ایران ندارم.
نکتهای که مطرح شده، موفقیت این گفتوگوهاست؛ درحالیکه روابط بین دو کشور در وضعیت تقابلی و منفی خاصی است. چطور در زمانی که هرازگاهی احتمال جنگ واقعی مطرح میشود، این گفتگوها همچنان جواب میدهند؟
من باور دارم این حرکتهای انساندوستانه متقابل میتوانند و باید بهعنوان قدمهای مثبت به کار گرفته شوند. باید به ایجاد اعتماد و نیز حرکتی مثبت در روابط کمک کنند. متأسفانه به نظر نمیرسد این دو آزادی اخیر که من چنان سخت برایشان کار کردم، برای آن هدف بلندمدتتر به کار گرفته شده باشند. تعامل همیشه مهم است، اما در شرایط بحرانی بهطور خاصی اهمیت دارد. اغلب غریزه دولتها این است که وقتی بحران میرسد، از هم فاصله بگیرند. سفرا را فرامیخوانیم و گفتگو را متوقف میکنیم. این اشتباه است. موقعیتهای بحران درست زمانی هستند که در آنها تعامل بیشترین اهمیت را دارد.
فکر میکنید ایران بعد از انتخابات پاییز شانس بهتری در گفتگو با ایالات متحده خواهد داشت، اگر جو بایدن رئیسجمهور شود، یا به باورتان الان زمان بهتری است؛ پیش از انتخابات و با دونالد ترامپ؟ بهطورکلی ارزیابی شما از رابطه ایران و ایالات متحده و آیندهاش چیست؟
من عضو کارزار جو بایدن نیستم و نمیتوانم از طرف او حرف بزنم. با توجه به سابقه و تجربه بایدن، مشخص است که دید او به دنیا با رئیسجمهور ترامپ متفاوت است. فکر نمیکنم معنایش این باشد که روابط ایالات متحده و ایران ناگهان آسان میشوند. این دو کشور مدتهاست در تقابل هستند و فاصلههای بینشان واقعی است.
پاسخ ها