«دوگانهباوری» به این معناست که فرد به طور همزمان در یک مورد خاص دو عقیدهٔ متّضاد داشته باشد و هر دو را نیز بپذیرد.
این فرآیند باید آگاهانه باشد، در غیر اینصورت نمیتواند با دقت کافی انجام شود.
به عنوان نمونهٔ معاصرِ اعتقادِ همزمان به دو عقیدهٔ متّضاد و پذیرش هر دو آنها، میتوان به مبحث تسلیحات جنگی اشاره کرد که در جوامع گوناگون به خاطر استقرار صلح جهانی، وارد جنگ میشویم!!!
نکتهٔ مهم دیگری که در بحث جورج اورول، رابطهٔ تنگاتنگی با «دوگانهباوری» دارد این است که با دستکاری ماهرانهٔ ذهن، فرد، دیگر چیزی برخلاف آنچه که فکر میکند، نمیگوید، بلکه به متّضاد آن چیزی که حقیقت دارد، فکر میکند. یعنی محتوای یک عقیده به ضد خود بدل شده ولی فرد باز هم اعتقاد دارد که معنی آن، همان چیزی است که حزب میگوید!
اورول نیز مانند دیگر نویسندگان اتوپیای منفی، پیامآور فاجعه نیست، قصد او هشدار دادن و بیدار کردن ماست!
بنابراین «۱۹۸۴» ما را از خطری آگاه میکند که امروز تمام انسانها با آن رو در رو هستند، خطر جامعهای با آدمهای ماشینی که کوچکترین نشانی از فردیّت، عشق و افکار نقّادانه در آنها باقی نمانده، ولی به دلیل «دوگانهباوری» از وضعیت خود، آگاه نیستند.
(اریک فروم- مقدمهٔ کتاب۱۹۸۴ نوشته جورج اورول- گزیدهٔ صفحات ۱۱ تا ۱۴)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
https://t.me/Dr_Shariaaty/1420
پاسخ ها