در تورات و انجیل (آن قسمتهائی که منحرف نشده و درست میتوان استنباط کرد) و در قرآن همه جا بدون استثناء، صف «خدا» و صف «ناس» یعنی «مردم» یکی است.
یعنی در تمام آیاتی که مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح است -نه مسائل فلسفی و علمی- هر جا که کلمهٔ «ناس» آمده، میتوان آن کلمه را برداشت و به جایش کلمهٔ «خدا» قرار داد؛
و هر جا که «اللّه» آمده، اگر آن را برداریم و به جایش کلمه «ناس» بگذاریم باز جملهاش فرق نمیکند.
مثال:
«اِن تُقرِضُوا اللّه قَرضاً حَسَناً» یعنی چه؟ کسی که به خدا قرض حسنه بدهد، یعنی چه؟ مگر خدا حقوقش کم میآید که ما به او قرض حسنه بدهیم؟! یعنی «مردم» به «مردم» قرض حسنه بدهند.
بر اساس این، در تمام آیات و احادیثی که مسائل اجتماعی و صف و جبهه و جهتگیریِ اجتماعی مطرح است، خدا درست معادل مردم است، یعنی در ردیف و صف مردم قرار دارد.
(دکتر علی شریعتی- مجموعه آثار ۲۲- مذهب علیه مذهب- صفحه ۲۷)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
https://t.me/Dr_Shariaaty/1100
پاسخ ها