قرآن میجنگد برای اینکه موانع آزادیهای اجتماعی و فکری را از بین ببرد. میپرسند چرا مسلمین به فلان مملکت هجوم بردند؟
حتّی در زمان خلفا- کاری ندارم که کارشان فیذاته صحیح بوده یا صحیح نبوده است- مسلمین که هجوم بردند، نرفتند به مردم بگویند باید مسلمان بشوید.
حکومتهای جبّاری دست و پای مردم را به زنجیر بسته بودند؛ مسلمین با حکومتها جنگیدند، ملّتها را آزاد کردند. این دو را با هم دیگر اشتباه میکنند.
مسلمین اگر با ایران یا روم جنگیدند، با دولتهای جبّار میجنگیدند که ملّتهائی را آزاد کردند، و به همین دلیل ملّتها با شوق و شعف مسلمین را پذیرفتند.
چرا تاریخ میگوید وقتی که سپاه مسلمین وارد میشد مردم با دستههای گل به استقبالشان میرفتند؟
چون آنها را فرشته نجات میدانستند.
[...] آنها به مردم کاری نداشتند، با دولتهای جبّار کار داشتند. دولتها را خرد کردند، بعد مردمی را که همین قدر شائبه توحید در آنها بود در ایمانشان آزاد گذاشتند که اگر مسلمان بشوید عیناً مثل ما هستید و اگر مسلمان نشوید در شرایط دیگری با شما قرارداد میبندیم که آن شرایط را «شرایط ذمّه» میگویند و شرایط ذمّهٔ مسلمین فوقالعاده سهل و آسان و ساده بوده است.
[...] لا اِكْراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یكْفُر بِالطاّغُوتِ وَ یؤمِنْ بِاللهِ فَقَدْ اِسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی
خلاصهٔ منطق قرآن این است که در امر دین اجباری نیست، برای اینکه حقیقت روشن است؛ راه هدایت و رشد روشن، راه غیّ و ضلالت هم روشن؛ هرکس میخواهد این راه را انتخاب کند و هرکس میخواهد آن راه را.
(مرتضی مطهّری- سیری در سیرهٔ نبوی- گزیده صفحات ۲۲۱ و ۲۲۲)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
https://t.me/Dr_Shariaaty/876
پاسخ ها