کلاس پنجم
کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی ته کلاس ما می نشست، که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود، آن هم به سه دلیل:
اول اینکه کچل بود!
دوم اینکه سیگار می کشید!
و سوم اینکه در آن سن و سال زن داشت! که برای من از همه تهوع آور تر بود!
سالها گذشت، یک روز با همسرم از خیابان می گذشتیم، به طور اتفاقی آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم...
در حالی که من زن داشتم!
سیگار می کشیدم!
و کچل شده بودم!
پناه می برم به خدا از عـیبی که، «امروز» در خود می بینم و «دیروز» دیگران را به خاطر، «هـمان عیـب» ملامت کرده ام.
محتاط باشیم در «قضاوت کردن دیگران» وقتی نه از دیروز او خبر داریم و نه از "فردای خودمان"!
(دکتر علی شریعتی)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
https://t.me/Dr_Shariaaty/364
پاسخ ها