کسانی که عثمان وار زندگی میکنند اما به ابوذر عشق میورزند کم نیستند؛ حتی آنان که دست در دست معاویه دارند اما برای حسین میگریند و آنان که فاطمه وار سخن میگویند اما شیوه زندگیشان تقلیدی مُهَوّع از ملکه خاتون است - از حج باز میگردند؛ آنجا که برابری را لااقل برای چند روز آن هم به گونه یک نمایش، تمرین باید کرد - رجز میخوانند که وضع ما، کاروان ما و هتل ما و غذای ما از همه بهتر بود و یا غرق لذت میشوند که در این سفر همه را عقب زدند و خود با هوشیاری و یا لیاقت و یا جادوی پول همه مشکلات را حل کردند و پیش رفتند، [...] همانطور که آن مارکسیستها نیز در مارکسیسم راههایی برای فرار به سوی لاابالی گری، در قبال قیدهایی که مذهب بر زندگی فردی تحمیل میکند، میجویند: نوعی لَش بودن صوفیانه و لاابالیگری روشنفکرانه!
(دکترعلی شریعتی- خودسازی انقلابی- صفحه ۱۶۴)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
https://t.me/Dr_Shariaaty/28
پاسخ ها