حضور کودکان در خیابان برای کسب درآمد معضلی است که از طرف نهادها و فعالان اجتماعی مطرح میشود فارغ از نتیجهبخش بودن یا نبودن طرح این مسئله و اقداماتی که در این زمینه انجام میشود، در این میان به کودکانی که در فضای مجازی فعالیت دارند کمتر پرداخته میشود شاید به این دلیل که در نگاه اول به نظر میرسد آسیب چندانی متوجه آنها نیست و شاید کمتر به نظر برسد پشت پرده عکسها و ویدئوهای جذاب و رنگارنگ ممکن است به این کودکان به دلیل بهرهکشی، کار اجباری و استفاده ابزاری آسیبهای فراوانی وارد شود.
با جستوجوی اندکی در اینستاگرام صفحات زیادی را میبینیم که کودکان معصومی در آنها غالبا از سوی والدینشان به کار گرفته شدهاند و در بسیاری از موارد این والدین متوجه این نیستند که ممکن است فرزندشان دچار آسیبهای جبرانناپذیری شود. جای تامل و البته تاسف دارد که سالهاست با وجود هشدارهای کارشناسان و فعالان در حوزه سواد رسانهای بهرهکشی از این کودکان مغفول مانده است. هم مسئولان و قانونگذاران آنطور که باید به این معضل نپرداختهاند هم مردم به قدر کفایت در برخورد با این صفحات مسئولانه عمل نمیکنند که البته همین امر هم نشاندهنده نبود آموزش مناسب در این زمینه است.
مسئلهای که مطرح است و باید درباره آن آگاهیبخشی کرد آسیبهایی است که همه کودکان فعال در فضای مجازی را تهدید میکند و باید پدر و مادرها را از این آسیبها مطلع کرد.
اگر بخواهیم به قضیه فعالیت کودکان در فضای مجازی ریشهای نگاه کنیم، به این نتیجه میرسیم که این بچهها مجرم نیستند، بلکه قربانی پدر و مادرها هستند.
بچههایی هم که در فضای مجازی از آنها استفاده میشود به اختیار خودشان فعالیت ندارند چون توانایی، ابزار و پشتوانه مالی این فعالیت را ندارند و درواقع در بهترین حالت پدر و مادرها این بچهها را هدایت میکنند که ابزاری باشند برای جلب توجه، جلب تایید، کسب شهرت و در نهایت کسب درآمد. در این شیوه نوین نیز کودکی بچه نادیده گرفته میشود و به ابزاری تبدیل میشود برای کسب درآمد. این کودک همه کودکیاش را زیر پا میگذارد و تلاش میکند برای گرفتن تایید و جلب توجه و درنهایت قربانی افرادی میشود که از آن سوءاستفاده میکنند. پس این کودک کار مدرن است حالا چرا مدرن؟ چون ابزار این کودک شیشهپاککنی و فروش فال و آدامس نیست ابزار این کودک موبایل و اینترنت است. درواقع این کودک هم ابزاری است برای کسب اعتبار و درآمد او هم مثل همان کودکی که در خیابان کار میکند حق کودکی کردنش سلب شده است. کودک فعال در شبکههای اجتماعی همان کودک کار است اما در بستر نوین و ما به این بچهها میگوییم «کودک کار مدرن».
در ایران برای پدر و مادری که فرزندشان را زیر سنین قانونی وارد فعالیتهای فضای مجازی میکنند قانون بازدارنده با ضمانت اجرایی نداریم. اینکه چرا همه در مورد این کلیپی که اخیرا در فضای مجازی منتشر شد واکنش نشان دادند این است که مطالبی که از سوی این بچهها مطرح شد مسائلی است که بیشتر افراد جامعه به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و مذهبی در مورد آنها حساسیت دارند یعنی اگر ماجرای حضور غیرقانونی و نابهنجار کودکان در فضای مجازی را یک بیماری در نظر بگیریم، این صفحه اینستاگرام که اخیر خبرساز شد و گفته شده برخورد قضایی هم با آنها میشود آن قسمت از بیماری است که آدمها دردش را بیشتر حس میکنند درحالیکه در سرتاسر فعالیتهایی از این دست خطر وجود دارد.
-حتی در صفحههای شخصی هم پدر و مادرها از طریق پستهایی که از بچههایشان میگذارند لایکهای زیادی دریافت میکنند و اعتبار زیادی به دست میآورند و این برایشان خوشایند است و درواقع ابزار قرار دادن کودک برای کسب درآمد است حالا نه به صورت مادی، اما به صورت معنوی، اعتباری یا اجتماعی کسب درآمد میکنند. گاهی همین فعالیتها کمکم گسترش پیدا میکند تا اینکه تمام وقت کودک صرف آماده شدن و عکس گرفتن و... میشود درنتیجه زمانی برای کودکی کردن این بچه وجود ندارد مثلا پسر معروف فضای مجازی که بدنسازی کار میکرد درواقع کودکیاش از او گرفته شده و بچگی نمیکند همه زمان این کودک صرف دغدغهای میشود که مختص این سن نیست و این آسیب است.
-وقتی تمام فکر و رفتار یک والد متمرکز بر استفاده از کودک است باید این انتظار را داشت که به نیازهای آن کودک پاسخ ندهد و این امکان وجود دارد که به دلیل همین بیتوجهیها کودک در بزرگسالی هم نسبت به والدین خود احساس خشم داشته باشد.
مشکلاتی مانند خودشیفتگی یا شخصیت نمایشی به واسطه سالها زندگی در برابر دوربین از دیگر مشکلاتی است که کودکان میتوانند در بزرگسالی با آن دست و پنجه نرم کنند.
این قانون سال ۹۹ در جلسه علنی مجلس تصویب شد و بعد از آن رئیس جمهور وقت آن را ابلاغ کرد. یکی از مباحث مهم این قانون به «وضعیت مخاطرهآمیز» اشاره میکند. وضعیتی که بخشی از کودک آزاریها در آن دیده شده است.
در صورتیکه طفل یا نوجوان در معرض بزهدیدگی یا ورود آسیب به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، امنیت یا وضعیت آموزشی گیرد، وضعیت مخاطرهآمیز محسوب شده و موجب مداخله و حمایت قانونی از طفل و نوجوان میشود.
در این قانون حمایت از اطفال و نوجوانان به عهده قوهء قضاییه است. در این زمینه اما تمام حمایت به قوهء قضایه محدود نمیشود و سازمان بهزیستی کشور، نیروی انتظامی، سازمان زندانها، وزارت کشور، وزارت تعاون، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش و سازمان صداوسیما هم در این زمینه مسوولیت دارند.
در ماده ۷ این قانون آمده است: هر یک از والدین، اولیا یا سرپرستان قانونی طفل و نوجوان و تمام اشخاصی که مسوولیت نگهداری، مراقبت و تربیت طفل را برعهده دارند، چنانچه برخلاف مقررات قانون تامین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و جوانان ایرانی مصوب 30/4/1353 از ثبتنام و فراهمکردن موجبات تحصیل طفل و نوجوان واجد شرایط تحصیل تا پایان دوره متوسطه امتناع یا به هر نحوی از تحصیل او جلوگیری کنند، به انجام تکلیف یادشده و جزای نقدی درجه هفت قانون مجازات اسلامی محکوم میشوند.
پاسخ ها