به عقیده فیلسوفان، قوای عقلانی ما میتواند خوشبختی و جلالی برای ما فراهم کند که دیگر موجودات فاقد آن هستند. عقل به ما اجازه میدهد که شهوات خود را کنترل و مفاهیم نادرست حاصل غرایز خود را تصحیح کنیم.
عقل نیازهای وحشی و سرکش جسم ما را تعدیل میکند و ما را به رابطهای متوازن با میل به غذا و جنسیت رهنمون میشود. عقل ابزاری پیچیده و تقریبا الهی است که ما را سرور جهان و خود میکند.
بدن ما ذهن ما را اسیر هوسها و نوسانات خود میکند. هضم ناهاری سنگین میتواند کل دیدگاه ما دربارهی زندگی را تغییر دهد.
« وقتی تندرستی و روز خوب آفتابی به من لبخند میزند، کاملا سرخوشم؛ به محض اینکه ناخن پایم در گوشت فرو برود، زود رنج، بداخلاق و عبوس میشوم»
مردی در رابطه با معشوقش ناتوان بود و نمیتوانست کاری غیر از عذرخواهی زیر لبی انجام دهد، توانست قوای خود را بازیابد و نگرانیهای معشوقش را کاهش دهد، زیرا پذیرفت که ناتوانی او متعلق به قلمرو پهناور بدبیاریهای جنسی است، بدبیاریهایی نه خیلی نادر و نه خیلی منحصر به فرد.
مشکلات جسمی ما تاحدی به عدم گفت و گوی صادقانه دربارهی آنها در مجامع نسبت پیدا میکند. تصاویر پادشاهان و بانوان متشخص ما را به این فکر نمیاندازند که این نقوش برجسته نفخ میکنند یا رابطهی جنسی دارند.
اگر اعمال تناسلی بشر، طبیعی، ضروری و درست است، پس چرا ما جرئت نمیکنیم که از آنها بدون شرمندگی سخن بگوییم، و آنها در گفت و گوی جدی خود راه نمیدهیم؟ ما آنقدر گستاخیم که کلماتی مانند کشتن و دزدین و خیانت را بر زبان میآوریم ولی آن کلمات را فقط زیر لب ادا میکنیم.
اگر به تصاویر اطراف خود اهمیت میدهیم، به این علت است که زندگی خود را مطابق الگوی آنها شکل میدهیم و فقط جنبههایی از خودمان را قبول میکنیم که با آنچه دیگران درباره خود میگویند مطابقت دارد. آنچه در دیگران میبینیم در خودمان هم مورد توجه قرار میدهیم، و نسبت به آنچه دیگران درباره اش سکوت میکنند کور میمانیم یا فقط با شرمساری آن را تجربه میکنیم.
یک تسلی دیگر در مواجهه با اتهامات مربوط به نابههنجاری، دوستیهاست. یکی از ویژگیهای دوست این است که آن قدر مهربان است که در مقایسه با اکثر مردم، بخش بیشتری از وجود ما را بهنجار میداند. هنگام گفت و گو با مخاطبی عادی بسیاری از نظرهای خود را به دلیل بسیار زننده بودن، جنسی بودن، احمقانه یا هوشمندانه بودن بیان نمیکنیم، ولی این نظرها را با دوستان خود در میان میگذاریم دوستی توطئه ای کوچک است که علیه آنچه دیگران معقول میپندارند. دوستها فقط این موهبت را دارند که تصویر واقعی شما را بشناسند.
تصویر صمیمی و صادقانهی فردی از خودش که در آن به ناتوانی جنسی و نفخ کردن خود اشاره دارد، ما را قادر میسازد تا کم تر احساس کنیم که آن جنبههایی از خودمان که در معاشرتها و تصاویر بهنجار ناگفته میمانند غیرعادی هستند؛ همان جنبههایی که به نظر میرسد به اندازه دیگر جوانب بخشی از واقعیت ما را تشکیل میدهند.
افراد باهوش چگونه باید به نظر برسند؟
پاسخ ها