به گزارش گروه استان های اخبار ازقم ، امام خمینی (ره) که چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی به قم رفت و در آنجا سکونت پیدا کردند، در بهمن سال ۵۸ به تهران بازگشتند و در روز ۲۷ اردیبهشت ۵۹ در جماران ساکن شدند.
با ورود امام خمینی(ره) به ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۷، اولین اقامتگاهی که برای رهبر انقلاب اسلامی در نظر گرفته شده بود، مدرسه رفاه بود. مدرسهای که پیش از انقلاب توسط افرادی همچون شهید باهنر، شهید محمدعلی رجایی، آیتالله بهشتی و مرحوم هاشمی رفسنجانی و برخی دیگر از شخصیتهای سیاسی و بازاری مبارز تأسیس شد تا علاوه بر تربیت اسلامی دختران دانشآموز، از این مدرسه برای پوشش فعالیتهای انقلاب استفاده کنند.
حاج مهدی غیوران از موسسان مدرسه رفاه و مبارز انقلابی، درباره شکلگیری مدرسه می گوید: " ۱۱ نفر بودیم؛ شهید بهشتی، شهید باهنر، آقای توکلی و چند نفر دیگر از بازار و چند نفر هم افراد عادی بودند که هیئت مدیره مدرسه رفاه را تشکیل میدادند. دکتر بهشتی تأکید داشتند که روی مدارس دختران بیشتر کار کنید، چون مدارس اسلامی دخترانه کم است".
او درباره علت انتخاب این مدرسه به عنوان اقامتگاه امام راحل معتقد است: "مدرسه رفاه یک مدرسه انقلابی بود و امام هم با همه آقایانی که در مدرسه رفاه بودند آشنا بود به همین خاطر به مدرسه رفاه و علوی آمد. "
علت انتخاب رفاه بهعنوان اولین محل اقامت امام، آشنایی ایشان با مدیران مدرسه و همچنین تشکیل جلسات شورای استقبال در این مدرسه بود.
علی دانشمنفرد عضو شورای مرکزی ستاد استقبال از امام خمینی(ره) و مسئولان مدرسه رفاه میگوید "مدرسه رفاه مدرسهای بود که چهرههایی مثل شهید بهشتی، شهیدباهنر و آیتالله رفسنجانی و یک سری بازاریان مبارز برای اینکه یک تربیت اسلامی و مبارز به دختران ایران بدهند، یک مدرسه نمونه بهصورت تعاونی با مدیریت این بزرگان تشکیل شد و چهرههای مبارز در آن بودند. "
علوی دومین اقامتگاه بنیانگذار انقلاب بهشمار میرفت تا اینکه در یک سخنرانی در جمع طلاب علوم دینی قم که در مدرسه علوی تهران به حضور ایشان رسیده بودند، وعده دادند که در چند روز آینده به قم مراجعت میکنند. امام در این دیدار فرمودند "من انشاءاللّه بعد از چند روز دیگر میآیم خدمت شما به قم، انشاءاللّه آنجا در خدمتتان خواهم بود... من خادم شما هستم. " (صحیفه امام ج ۶، ص ۲۳)
رهبر انقلاب در تاریخ ۱۰ اسفند ۵۷ بعد از ۱۴ سال دوری از این شهر، به قم بازگشتند و مردم قم استقبال بزرگی از ایشان تریبت دادند. ایشان در مدت حضور در قم در بعد از اتمام ملاقات با مراجع به منزلی در خیابان «ساحلی» قم، که از سوی ستاد استقبال از حضرت امام در قم تشکیل شده بود و مسئولیت آن در قم به عهده آیتالله یزدی بود اسکان یافتند.
از جمله مهمترین اتفاقاتی که در مدرسه رفاه در آن زمان رخ داد، دستگیری سران وابسته به رژیم سابق و محاکمه و اعدام آنها، تشکیل دولت موقت مهندس بازرگان و بیعت همافران با امام خمینی(ره) بود. بعد از مدتی اقامتگاه امام از رفاه به مدرسه علوی منتقل شد. مدرسهای که هرچند موسسانش مانند «رفاه» انقلابی نبودند، اما از حضور امام استقبال کردند. به گفته دانش منفرد "امام هم وقتی نهضت اوج گرفت به مدرسه علوی پشت مدرسه رفاه رفتند، ایشان ورودشان در مدرسه رفاه بود، اما بهعلت کمبود جا به مدرسه علوی رفتند. امام آنجا برای مردم سخنرانی میکردند، اما کمیته استقبال در مدرسه رفاه مرکز مدیریت انقلاب، تشکیل هیئت دولت و اسلحهخانه انقلاب شد. "
هرچند قصد اولیه امام خمینی(ره) اقامت در قم بود، اما سرانجام در روز سوم بهمن ماه سال ۱۳۵۸ امام خمینی (ره) بهدلیل کسالت قلبی و بهدلیل آنکه امکانات کافی برای معالجه امام در قم نبود و ایشان به مراقبت بیشتری نیاز داشت، بنا به دستور پزشکان به بیمارستان قلب تهران انتقال یافت. امام ابتدا در بیمارستان قلب شهید رجایی بستری شد و بعد از آن مدتی در خانه حاج آقا مشرف در دربند تهران سپری کرد. پس از حصول بهبودی نسبی، پزشکان توصیه کردند محل مناسبی برای اقامت امام در تهران انتخاب شود که آلودگی هوایی کمتری داشته باشد و در دسترس پزشکان و تجهیزات بیمارستانی باشد و صلاح ندیدند دوباره امام به قم برگردد.
در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ امام خمینی از دربند به جماران نقل مکان کرده و در خانهای ۱۵۰ متری سکونت گزیدند که در مجاورت حسینیه جماران قرار داشت.
امام خمینی تا پایان عمر مبارکشان در این خانه سکونت داشتند و همه ملاقاتها، دیدارها و پیامهای ایشان در همین بیت ساده انجام میشد. حجتالاسلام و المسلمین رحیمیان عضو اصلی دفتر امام در کتاب "در سایه آفتاب" درباره چگونگی تقسیم کار در دفتر جماران میگوید: "دفتر حضرت امام در جماران در آغاز، منحصر در چهار اتاق کوچک بود که بالاتر از حسینیه و در کنار محل سکونت امام قرار داشت. یک اتاق، تلفن خانه بود که پاتوق مرحوم حاج احمدآقا نیز در همانجا بود. اتاق دیگر محل استقرار و کار جناب آقای رسولی محلاتی و حقیر و مرحوم شهید سلیمی بود. "
او در ادامه میافزاید "تقسیم کار در دفتر امام عمدتاً به این گونه بود که مرحوم حاج احمدآقا نقش اول را در همراهی، خدمت و اهتمام به امور امام ایفا میکرد و هرچند همگان بعد از امام بالاترین حرمت را برای ایشان قائل بودند و او تنها کسی بود که شایستگی عنوان ریاست دفتر امام را داشت، لیکن هیچگاه برای خود عنوان خاصی قائل نبود.
آقایان رسولی محلاتی و صانعی که از قدیمیترین یاران بودند و این حقیر، ارتباط مستقیم با حضرت امام داشتیم و صبحگاه هرروز کاری به اتفاق به خدمت امام شرفیاب میشدیم... آقای توسلی مسئول تنظیم ملاقاتهای عمومی بود که با هماهنگی مرحوم حاج احمدآقا انجام میگرفت و ساعاتی هم پاسخگوی مسائل شرعی بود. آقای آشتیانی برنامه عقدهایی که توسط امام انجام میگرفت تنظیم میکرد... "
در کتاب پابهپای آفتاب آمده است که یک روز خود امام در بیمارستان قلب فرمود که "باید از این محیط بیرون بروم، اینجا بیشتر مرا بیمار میکند و من باکی ندارم و اگر وسایل را فراهم نکنید، خودم میروم". شورای پزشکی با بیرون رفتن امام در صورتی موافق بودند که فاصله بین محل سکونت ایشان و بیمارستان قلب زیاد نباشد. جنوب تهران مشکل آلودگی هوا و بعد مسافت داشت و در اطراف بیمارستان تفحص شد؛ اما خانه مناسبی پیدا نشد.
شرایط قلب امام بهگونهای بود که باید حتماً در مکانی که هوای مناسب دارد ساکن شود؛ در نتیجه در خیابان دربند برای امام جایی را در نظر گرفتند که، چون با بیمارستان فاصله داشت، تجهیزات مراقبتهای پزشکی را در همان منزل مستقر کردند. ساختمان مزبور سه طبقه داشت. روزهای نخست در طبقه همکف پاسداران مینشستند. طبقه دوم برای خانواده و سومین طبقه به دیدارها و ملاقاتها اختصاص یافت.
امام از ابتدا که به اینجا آمد ناراحت بود، زیرا ساختمان بلند بهنظر میرسید و نمای بیرونی آن سنگ بود. البته از نظر فضای درونی این منزل بهدرد یک فرد متوسط تهرانی میخورد و تجملات و تشریفاتی نداشت، با وجود این، امام تأکید داشت که حتماً منزل مناسب با وضع خودشان پیدا شود که یافتن چنین خانهای مقدور نبود. بعد از چهار ماه امام تأکید فرمود که "اگر برایم منزل مناسبی نیابید به قم میروم".
حجت الاسلام و المسلمین امامجمارانی میگوید: یک روز حاج احمد آقا آمدند منزل ما که برویم جای مناسبی برای سکونت امام بیابیم، ولی گویا موفق نشدیم. ظهر در منزل ناهار میخوردیم که خطاب به مرحوم احمد آقا گفتم: "اگر منزل ما بهدردتان بخورد، خانه کوچک اخوی و خواهرم را با حسینیه یکی کرده تا بتواند خواستههای ایشان را برآورده سازد".
احمد آقا برآوردی نمود و گفت "مناسب است، ولی باید مادرم آن را بپسندد". خانم همان روز تشریف آوردند و آنجا را دیدند و با اینکه مطلوبشان نبود، ولی بهخاطر امام پذیرفتند. حسینیه درِ جداگانهای داشت که آن را تنها بهخاطر رهبر کبیر انقلاب گشودند. سه چهار روز بنّایی صورت گرفت، زیرا ساختمان تکمیل نبود. قرار شد کارها زودتر پیش برود، ولی این تعمیرات جزئی چهار روز طول کشید و امام، چون متوجه شدند اصلاحات مزبور لازم است راضی شده و چهار روز مهلت دادند. پس از آن به مکان مزبور انتقال یافته و فرمودند: "منزل مناسب ما اینجاست".
منبع تسنیم
پاسخ ها