به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی اخبار ، هوش روایی یا داستانی (Narrative intl.) مثل سایر هوشها، نوعی ظرفیت، استعداد و توانایی است که برخی فعالیتها و مهارتها را نیز در بر دارد؛ مهمترین ویژگی این هوش آن است که بتوانیم پدیدهها را توصیف یا خاطرههایی را روایت کنیم، با هم گفتوگو کنیم یا برای یکدیگر از خاطرات و تجربیات زندگی و درد و شادیهای آن بگوییم؛ اگر خوب دقت کنیم، میبینیم که هر روز با این هوش سر و کار داریم.
معمولاً وقتی بچهها خاطرهها یا حادثهای را تعریف میکنند هرچه فراز و فرود و آهنگ زیباتری داشته باشد یا بهتر بتوانند توصیف کنند احساس خوشایندتری به شنونده دست میدهد.
معلم یا استادی که زیباتر و روانتر حرف بزند را بیشتر دوست داریم، در واقع هوش روایی که نباشد همه چیز مکانیکی و خشک و رباتگونه است.
محمد فقیری استاد دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با خبرنگار حوزه آموزش و پرورش در این باره اظهار کرد: مسأله هوش هیچوقت در ایران جدی گرفته نشده است؛ شاید به این علت که ما کمتر تمایل داریم فکر کنیم و حتی وقتی فکر میکنیم، ممکن است تخیل و حتی توهم کنیم یا حداقل تفکر زبانی کمتری داریم.
او ادامه داد: باید ببینیم جنس تفکر ما چیست؛ کلمه و جمله، تصویر و تصور، خیال و رؤیا. فکر کردن ما عینی است یا انتزاعی، رئال یا سورئال، احساسی یا منطقی، استنتاجی یا استقرایی؛ فکر میکنم ما به علت کمبود واژگان در ذخیره واژگانی ذهنمان کمتر زبانی فکر میکنیم و بیشتر در حالت احساس میمانیم تا ادراک و استنباط که ماهیتاً با کلمه، جمله، کُدگذاری، توصیف و تحلیل سر و کار دارد.
فقیری بیان کرد: ایرانیان در مهارتهای چهارگانه زبانی، بیشتر تمایل به مهارت گفتاری دارند و کمترین تمایل را به مهارت نوشتاری؛ تقریباً بعد از مدرسه و دانشگاه «نه میخوانیم و نه مینویسیم»؛ در واقع نظام آموزشی نتوانسته است «خواندن و نوشتن» را حتی به ما یاد دهد؛ حتی گوش دادن فعال بلد نیستیم و بیشتر بیانگرایانه حرف میزنیم تا تعاملگرایانه و نوبتگیری را در صحبت رعایت نمیکنیم و به مخاطب فرصت حرف زدن نمیدهیم.
استاد دانشگاه فرهنگیان گفت: سمپاد در ایران بیشتر به هوش ریاضی- منطقی توجه دارد و برای خانوادهها نیز کارنامه و کنکور ملاک تیزهوش بودن است؛ مهم این است که فرزندمان شغل خوبی در آینده پیدا کند حال مهارت هیجانی داشته باشد یا نداشته باشد، بتواند با مراجع چگونه برخورد کند یا نه چندان اهمیت ندارد.
فقیری با اشاره به اینکه هوش روایی به ما «هنر حرف زدن» را یاد میدهد، تاکید کرد: این هوش به ما میگوید «گفتوگو» کنیم، از حرف زدن با هم لذت ببریم و یکدیگر را بیشتر و بهتر درک کنیم؛ توصیف بستر تفکر است و کسانی که دقیق توصیف میکنند، به فرآیند زندگی بیشتر توجه دارند.
او اظهار کرد: حاصل هوش روایی، رمان و داستان است که به علت داشتن دو عنصر سببیت و واقعیتمندی از عقلانیترین پدیدهها هستند هرچند که زیبا، دلنشین و خوشایندند بوده و احساس خوبی هم به ما میدهند؛ با هوش روایی، یاد میگیریم، وقتی صحبت میکنیم فراز و فرود داشته باشیم و یکنواخت حرف نزنیم، مخاطب را به نقطه انتظار ببریم و ذهنش را منتظر حرف بعدی بگذاریم، او را درگیر ماجرا کنیم و سرانجام به اوج برسانیم.
فقیری بیان کرد: تنها در مدرسه و دانشگاه حفظ کردیم و امتحان دادیم و بعد فراموش کردیم؛ چیزی به نام «یادگیری» که تغییر رفتار باشد در آموزش ما مثل کیمیا است؛ زندگی به مهارتهای دیگری نیاز دارد و آدم باهوش و تیزهوش تعریف جدیدی پیدا کرده است و سواد اکنون فقط دانش نیست. توجه به انواع هوش میتواند برای ما به مثابه «زنگ بیداری» باشد.
او با اشاره به راهکاریی برای تقویت هوش روایی تاکید کرد: داستان بخوانیم و داستان بگوییم. وقتی حرف میزنیم، زمینه بچینیم و صحنه را توصیف کنیم و به زمان و مکان توجه داشته باشیم؛ گاهی به عقب برگردیم و گاهی به چند صحنه پیش رو، اشاره کنیم همچنین تند و یکطرفه حرف نزنیم.
این استاد دانشگاه گفت: گاهی از فرزند، همسر یا دانشآموزان خود بخواهیم داستانی کوتاه تعریف کنند؛ مفاهیم دشوار علمی را با داستان علمی (Science fiction) توضیح دهیم؛ سبک خبری کتابهای درسی نمیتواند بدون توجه به ابعاد هنری، توجه دانش آموزان را جلب کند؛ داستان زمینه فهم مطالب حتی دشوار را هم آسانتر میکند.
پاسخ ها