او تاکید کرد: البته برخی توقع پایین را فقط وظیفه دیگران میدانند و خودشان همچنان از دیگران انتظار دارند مطابق هدف و میل و زاویه دید آنان به قضایا نگاه کنند.
این رفتارشناس یادآور شد: با پذیرش فکر، احساس و مسئولیت خود و داشتن حداقل مسئولیت میتوانیم در مسیر توانمندی خودمان گام برداریم و زندگی زیبای دیگری به دور از حسادت را تجربه کنیم و زندگی بدون حسادت چه زندگی با طراوت و قابل لمسی خواهد بود چرا که از لحظه لحظه زندگی میتوان استفاده کرد و چه لذتی بالاتر از این؟
شولی اظهار کرد: بپذیریم و به این حقیقت برسیم که لغزش سلامت روان تهدید جدی برای سلامت جسم و روابط اجتماعی است و در بین اختلالات و ناهنجاریهای اجتماعی و هیجانات پیچیده میتوان به حسادت که دردناکترین رنجی است که شبیه به هیچ رنجی در دنیا نیست اشاره کرد؛ چرا که طبیعت خصومت آمیز حسادت را در بسیاری از جرائم و جنایتها میتوانیم در حد افراطی رفتار افراد حسود برای سوزاندن و تاراج شخصیت خود و دیگران ببینیم.
مدرس مدیریت مهارت و رفتار تصریح کرد: به جرأت میتوان گفت به میزان و نسبت حسادت افراد در رنج و سختی هستند و حسادت این پتانسیل و ظرفیت را به آنها میدهد تا زمینه اختلافات، کدورت و کینه را از عمق به سطح اولویت اصلی تبدیل کنند و اطرافیان را اسیر و درگیر اختلافات کوچک و بزرگ کرده و حتی فاجعه به وجود آورد.
او عنوان کرد: بیشتر افراد از دو جهت در فشارند، از یک سو بیماری به نام حسادت که در وجود خودشان است و از جهت دیگر در دیگران که بر آنها حسد میورزد و میتواند به نتیجه اولیه رسید که هر چقدر افراد از این نمونه در جامعه زیادتر شود موجب کاهش ضریب امنیت اجتماعی و بروز اختلافات خانوادگی میشود که خود در عمده موارد به بروز زمینه جنایتهایی مانند قتل، دورویی، دروغ، دزدی و... شود. چنانکه میدانیم اولین خونی که به ناحق توسط قابیل بر روی زمین ریخته شد از روی همین رذیله اخلاقی حسد بوده است و چه خانوادههایی که امروز از شدت حسد فقط زنده اند و زندگی نمیکنند و چه زوجینی که بر اثر این حسادتها خانه و آشیانه آنان از هم پاشیده شده است.
فرج الله شولی توصیه کرد: پس حسادت را به عنوان یک بیماری خطرناک تلقی کرده و برای مهار و درمان آن از هیچ کوششی دریغ نکنیم، چون با کنترل و به حداقل رساندن حسادت جسم، روح و روان و اطرافیان ما نفس تازهای میکشند، زیرا تبعات منفی حسادت آنقدر جدی و خطرناک است که کاملا در زندگی اجتماعی فرد مشاهده میشود و تمام ابعاد زندگی او را درگیر میکند و مجالی برای زندگی کردن به او نمیدهد، همانطور که سرطان جسم را از بین میبرد حسادت هم روان آدمها را میخورد.
مدرس دورههای خودآگاهی و توانمندسازی اضافه کرد: ریشه حسادت فکر و مقایسه کردن است بنابراین میتوانیم با تغییر دیدگاه و تفکر و گذراندن آموزشهای لازم و همچنین انجام مراقبه به مرور زمان آن را کمرنگ کنیم. افراد حسود با خودشان انرژی منفی حمل میکنند و با شایعه سازی، وارونه نشان دادن واقعیت، پایین آوردن شخصیت دیگران، بدگویی و غیبت، بی شرمی، سخن چینی و... ذهن دیگران را درگیر میکنند تا زمینه پستی خودشان و گرفتاری شما را فراهم کنند و سعی دارند افسار افکار و رفتار شما را به دست گیرند تا بخشی از عقدههای خود را تسکین دهند که البته باز هم به این راضی و قانع نمیشوند، چون خاصیت حسود سیری ناپذیری است.
این رفتارشناس تاکید کرد: باید خیلی مواظبت کنیم تا حسادت ما به شکل موقتی باشد و شکل صفت را به خود نگیرد، چون در گذر زمان تبدیل به بیماری سختی میشود.
شولی عنوان کرد: فرد حسود در بسیاری مواقع طوری از بدی حسادت میگوید که رفتار خودش که از همین حسادت سرچشمه گرفته و برای دیگران گرفتاری درست کرده را توجیه انگیزه دیگری برای رفتار حسادت گونه خود مییابد که اطرافیان را شگفت زده میکند. چرا؟ برخی افراد حاضرند خود و دیگران را در آتش حسادت بسوزانند، ولی دست از حسادت نمیکشند.
او افزود: همه میدانیم حسادت ژنتیکی نیست بلکه آموختنی است پس میتوان با مهارت آموزی و مراقبه آن را به حداقل رساند، بنابراین با پرورش افکار مثبت، پذیرش واقعیتهای زندگی، کنترل احساسات خود، ترمیم عزت نفس، دوری از مقایسه کردن، تغییر دیدگاه، دوری از حرص و طمع و زیاده خواهی و برتری طلبی، حذف افراد سمی راه را برای مهار اژدهای حسادت هموار کنیم.
منبع: ایسنا
پاسخ ها