به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی اخبار ، جهادگران زیادی این روزها آستینهای همت را بالا زدند و در سال جهش تولید برای شکست ویروس کرونا اقدام به تولید ماسک و ملزومات مورد نیاز مردم میکنند.
جوانان ایرانی از هر قشری همیشه ثابت کردهاند در صحنه هستند و هموطن خود را تنها نمیگذارند. در این شرایط بحرانی که یافتن حتی یک ماسک در داروخانهها به یافتن سوزن در انبار کاه تبدیلشده است، خیرین و جوانان گروههای مختلف به میدان آمدند و با تهیه پارچه و بر اساس ضوابط بهداشتی به تولید ماسک و توزیع رایگان در بین مردم اقدام میکنند تا هرچه سریعتر و با امید بیشتر این ویروس از جامعه رخت بربندد. در این میان گروههای مرجعی نیز هدایت و کنترل این فعالیتها را بر عهده گرفتهاند. در این میان کارگاههایی در جنوب شهر تهران وجود دارد که با اینکه شرایط زندگی خوبی ندارند، اما خانههای خود را به کارگاههایی برای تولید اقلام بهداشتی مردم و بیمارستانها تبدیل کردهاند.
شناسایی این کارگاهها و کارآفرینان مشغول در آن کار سختی نبود، با چند تماس و هماهنگیهایی که انجام شد رفتیم تا هم سری به آنها بزنیم و هم روند کارشان را به تصویر بکشیم.
مقصد اول ما کارگاهی در جنوب شرق تهران در منطقه والفجر بود. کارگاهی در پارک محله. تا وارد شدیم صحنهای که توجه را به خود جلب میکرد، سالنی بزرگ با چندین دستگاه چرخ خیاطی بود. زنانی زیادی را میدیدم که با کمک کمیته امداد و با وجود معشیت سخت در این روزها تمام زندگی خود را پای خدمت به مردم گذاشتند.
اینقدر سرگرم کار بودند و کمتر به چشمشان میآمدم. سعی کردم با تعدادی از آنها صحبت کنم و از حال این روزهایشان بپرسم. زیاد اهل صحبت نبودند و تنها به گفتن چند جمله بسنده میکردند. در این میان یکی از آنها گفت: همیشه در طول سال تولیداتی در قالب دوخت لباس بیمارستانی و گان پزشکی داریم، اما به خاطر شیوع این ویروس، این روزها تولیداتمان را بیشتر کردیم تا شاید کمکی باشد در روزهای سخت کرونایی.
هم مشغول تولید گان و لباس بیمارستانی بودند و هم دوختن ماسک از کارهایشان بود، اما این پایان ماجرا نبود. مقصد بعدی ما محلهای در تهران بود که روزهای سخت و هر چند آسیب زایی را به خود دیده است. با ورود به خیابان مولوی و طی کردن کوچه پس کوچههای محله هرندی، به مرکز توسعه و کسب و کار محله رسیدیم.
بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان امام (ره) بعد از شناسایی ساکنین با راه اندازی این مرکز ایجاد شغل را برای ساکنین این محله در نظر گرفته است.
با هماهنگیهایی که انجام شد، قرار شد سری به کارگاههای خرد و خانگی تولید اقلام بهداشتی بزنیم. با وارد شدن به هر یک از این کارگاهها نبود امکانات رفاهی مناسب از همه بیشتر به چشم میآمد. اتاقهایی کوچک با سقفهای کوتاه، حالا تبدیل به یک کارگاه تولیدی شده بودند که این روزها بخشی از نیاز همه مردم کشور را تولید میکردند.
در هر اتاقی ۲ تا ۳ نفر مشغول کار بودند. جوان و پیر هم نمیشناخت. حالا هم جوان ۲۰ ساله قلبش برای هموطنان خود میتپید و هم پیرمرد ۷۰ ساله.
صدایی توجهم را به خود جلب کرد، (به سمت دریا تو میکشونی/ دارم میام.. من تو میرسونی/ میون خیمت تو مینشونی). به سمت صدا حرکت کردم، صدای چرخهای خیاطیشان بلندتر میشد. یک جوان ۲۳ ساله همراه خانمی که حدود ۴۰ سال داشت مشغول کار بودند، اما کاری که حالا با نام حسین (ع) همراه بود، حال و هوایشان حسابی به دلم چسبید. نزدیک نشدم که ریتم کاری و حال و هوایشان برهم نخورد.
هر لحظه به هر کارگاهی که پا گذاشتم زیباییهایی را دیدم که حتی دیدنش برای هر کسی ممکن نیست. زنانی که با دل و جان چرخهای خیاطی خانگی خود را به کار گرفته بودند تا شاید در این جنگ سلامت این روزهای کشور سهمی داشته باشند.
شنیده بودم بنیاد برکت با ساماندهی معتادان بهبود یافته، از بازوهای توانمند آنها استفاده کرده است. حالا ۲ ساعتی میشد که کارگاههای مختلف را با تیم خبریمان بازدید میکردیم، اما در تمام این مدت اشتیاقم برای دیدن کار کردن این بهبودیافتگان بیشتر بود. با اینکه حیاط و اتاقهای کوچکی داشتند، اما با محیط استریلی که خودشان ایجاد کرده بودند، مشغول کار بودند. با یکی از آنها همکلام شدم. میگفت: از وقتی بنیاد برکت کمکمان کرده وضعیت کاریمان خیلی عوض شده است. قبلا با توجه به شرایطی که داشتم، نمیتوانستم کار کنم و شغلی داشته باشم.
از ساعت کاریشان پرسیدم، اما گفت: فرقی ندارد در روز چند ساعت کار کنیم، گاهی از ۶ صبح تا ۱ بامداد مشغول کاریم و اصلا متوجه زمان نیستیم. فرقی نمیکند چند ساعت کار کنیم، مهم این است که این شرایط کرونایی کشور زودتر تمام شود.
قرارگاه مردمی، جوانان، بسیجیان، روحانیان، خیران، کادر درمانی و پزشکی و مسئولان سیاستگذار و دیگرانی که در راستای مقابله با کرونا آستین بالا زدهاند همگی یک ویژگی بزرگ مشترک دارند آن هم نگاه جهادی. نگاهی که حلال بسیاری از مشکلات است و هر کجا که در این چهار دهه از این نوع نگاه فاصله گرفتهایم، دچار مشکلات و سکون شدهایم.
کرونا میآید و میرود، اما آنچه میماند تصویری از جهادگرانی است که با تمام همتشان برای مصون ماندن جامعه از شر پلیدیهای فداکارانه ایستادگی کردهاند، حال میخواهد در لباس سفید پزشکی باشد یا در لباس پشتیبانی از جامعه سلامت کشور...
گزارش از زهره شایسته
پاسخ ها