شک ندارم که این جملات را میشنوم، آن هم از طرف کسانی که احساس زرنگی میکنند، فکر میکنند فقط به عقل آنها میرسید که خودشان را حبس نکنند، سفر نروند و زندگیشان بوی وایتکس و شویندههای بدبو را نگیرد.
- دیدی بهت گفتم پولات رو بده دلار بخر بذار تو خونه، گرون میشه کلی سود میکنی!
- دیدی بهت گفتم شماره پلاک ماشینت رو دستکاری کن تا وقتی میری توی طرح جریمه نشی!
- دیدی بهت گفتم راستش رو نگو ضرر میکنی!
- دیدی بهت گفتم پاتو بذار رو گاز تو این مسیر پلیس نیست، دیر رسیدی!
این «دیدی بهت گفتم»ها را باز هم میشنویم. نزدیک به سهمیلیون سفر در این روزها شکل گرفته است. بیشتر از یکماه است همه کارها و قرارها و جلساتم را لغو کردهام، تمام نکات ایمنی را در مجتمعی که زندگی میکنم رعایت میکنیم، حبس در گوشه آپارتمان. سرگرم با کتاب و فیلم و خبرهای همه تلخ. بعد میبینم خیلیها سفر رفتهاند، به دیدار پدر و مادر، از تهران و کرج و کلانشهرها رفتهاند به دیار آبا و اجدادی. جای دنجی که همه از عید و بهار لذت ببرند و هم مجبور نشوند خودشان را به قرنطینهخانگی محکوم کنند.
اعتراف میکنم اولین حسی که دارم «بلاهت» است. اینکه این همه رعایت کردهام و زندگی و تفریحی که یکسال است منتظرش هستم را برخودم و خانوادهام حرام کردهام که عضوی از زنجیره انتقال ویروس نباشم، هم مراقب خودم باشم و هم دیگر هموطنانم و بعد میبینم میلیونها نفر جدی نگرفتهاند و دارند عشق و حال میکنند و بعد ممکن است ما را آلوده کنند و خودشان با همان قیافه حقبهجانب و پیروزمندانه بگویند: «دیدی چیزی نشد؟ ما رفتیم و لذت بردیم و تو ترسیدی نشستی کنج خونه!».
ولی اگر چیزی شد چطور؟ اگر رفتم، خودم، خانوادهام، عزیزانم یا کسانی که نمیشناسم را آلوده کردم چطور؟ میتوانم خودم را ببخشم؟ اگر زنده ماندم میتوانم باقی عمرم را بدون عذاب وجدان بگذرانم؟ به عقل ما هم میرسد که سفر در بهار از نشستن کنج خانه لذتبخشتر است، ولی به یک چیز فکر میکنیم: «اگر چیزی شد چطور؟»
میلیونها نفر از آنها که تا امروز بر اثر تصادف، بیماری، سیل، زلزله و ... جان باختهاند هم این جمله را گفته بودند: «نترس! چیزی نمیشه!». این کار شما قمار است. قمار با جان خودتان و دیگران. در قمار همیشه نمیشود برنده شد. یادتان باشد این بار همه زندگی را وسط گذاشتهاید.
امید که از سفر سالم برگردید، نه ویروس با خودتان برده باشید و نه ویروسی بیاورید، نه کشته شوید و نه کسی را بکُشید، اما حتی اگر هیچ اتفاقی نیفتد و شما به ترسو بودن ما خندیدید، اجازه بدهید که ما هم متقابلاً به شعورتان شک کنیم.
منبع: عصرایران
پاسخ ها