کمتر کسی میداند جرمی دوکو زندگی معمول فوتبالیستهای بزرگ را به کل کنار گذاشته و حالا با ایمانی قوی به دنبال رستگاری است. به قول خودش بنده خوب خدا شدن.
ورزش سه: سایت بلژیکی HLN در مصاحبهای با جرمی دوکو، ستاره بزرگ تیم ملی این کشور از او درباره شرایطش میپرسد. در این روزهای کریسمس، هیچ فوتبالیستی بهتر از جرمی دوکو ۲۳ساله نمیداند چه کسی است و چه چیزی را جشن میگیرد؛ مردی که در سال ۲۰۲۵ پیوندش با مذهب و خدا را دوباره برقرار کرد. این ایمان پرقدرت از کجا میآید؟ دوکو واقعا تا چه حد مذهبی است؟ و کدام ستاره تیم ملی بلژیک دیگر او را به مسیر درست هدایت کرد؟ این سایت بلژیکی در این مصاحبه به دنبال پیدا کردن جواب این سوالها است. دوکو در همان شروع میگوید: «میخواهم مردم مرا نه بهعنوان دوکوی فوتبالیست، بلکه بهعنوان جرمی، خداشناس و فرزند خدا ببینند.»

پول خوشبختی نمیآورد؟ این را فقط کسی میگوید که پول ندارد
این جملهای است که دوکو زمانی گفته ولی امروز به آن افتخار نمیکند. این حرفی است که دوکو در شانزده سالگی گفته بود. البته جرمی میدانست درباره چه حرف میزند. او در منطقه بورگرهوت آنتورپ بزرگ شد، فرزندِ مهاجران غنایی، دیوید و بلندا دوکو، یکی کارگر و دیگری نظافتچی.
در کودکی، پول زیادی در کار نبود.
وقتی استعداد خامِ ۱۲ساله اجازه پیدا کرد به اندرلخت برود و توسط این باشگاه شکار شد، دنیای تازهای به رویش باز شد. «مامان، مامان، میتوانی نظافت را کنار بگذاری»، وقتی به خانه برگشت فریاد زد. «ما پولدار شدیم.»
و چند سال بعد، وقتی با کاپشن مونکلر و کفشهایی چندصد یورویی به مدرسه میرفت، این تصور پررنگتر هم شد. چطور ممکن است پول خوشبختی نیاورد؟

ستارهها در شانزدهسالگی
دوکو در این مصاحبه میگوید: «چیزی داشتیم که دیگر همسنوسالهایمان نداشتند. برای یکی از بزرگترین تیمهای بلژیک بازی میکردیم. برندهایی میپوشیدیم که دیگران نمیپوشیدند. نه اینکه در شانزدهسالگی میلیونر شده باشیم، اما احساس ستارهبودن داشتیم.»
دوکو به سافاری در غنا میرود، از قایقسواری در دبی لذت میبرد و نخستین درسهای گلفش را میگذراند. دوکو گوشهای از آپارتمان مجللش در منچستر را نشان میدهد. دوکو همان زندگیای را دارد که از یک فوتبالیست حرفهای انتظار میرود.
اما دوکو از این بخش از مصاحبه به سراغ موضوعی میرود که خودش میگوید برایش مهمترین است. «از همه اینها مهمتر برای من یک چیز است: ایمانم»

کشیشِ محبوب
ایمانی که در سراسر مستند دوکو حضور دارد. در این ویدیو دوکو را بارها در حالی میبینیم که در اتاقش کتاب مقدس میخواند. یا در ایالات متحده، در زمان حضور در جام جهانی باشگاهها با منچسترسیتی، در سخنرانی پل میچل، یکی از کشیشهای محبوبش، شرکت میکند.
دوکو میگوید: «خیلی وقتها سرگرم حاشیهها بودم. دنبال راهی میگشتم تا خلأیی را که حس میکردم پُر کنم. اما باور کنید، پول و دخترها هرگز آن خلأ را پُر نکردند. فقط حالا، بهواسطه عیسی مسیح، این اتفاق افتاده است. در قلمرو تاریکی بودم، حالا در قلمرو نورم. ممکن است ثروتمند باشی، اما در چشمِ خدا فقیر.»
در رختکن تیم ملی بلژیک خدا مدتهاست حضور دارد
نمونهها فراوان است. روملو لوکاکو پیش از هر بازی دعا میخواند و مرتب با مادرش آدولفین فیستایم برقرار میکند تا با هم دعا کنند. اکسل ویتسل تسبیحی را روی سینهاش خالکوبی کرده است. و آمادو اونانا بهطور منظم آیاتی از قرآن میخواند.

دوکو میخواهد با ایمانِ تازهاش، گناهان گذشته را جبران کند تا سرانجام به بهشت برسد. او فرصت دومی را که به دست آورده، به پروازی تشبیه میکند که از دست داده بود. «میخواهم مردم دیگر مرا بهعنوان دوکوِ فوتبالیست نبینند، بلکه بهعنوان جرمی، فرزند خدا. تصور کن برای سوارشدن دیر کردهای و درِ هواپیما بسته شده است. وقتی در بسته شود و خدا بازگردد، جایگاه نجاتت نمیدهد. پول نجاتت نمیدهد. ‘ببخشید’ نجاتت نمیدهد. هواپیما فقط بلند میشود. من میتوانم جرمی دوکو باشم، میتوانم ثروتمند باشم، میتوانم هر کاری بکنم. ولی در روز موعود خدا خواهد گفت: جرمی، به تو پول دادم، همسر دادم، شهرت، خانواده، امکانات. اما تو برای من چه کردی؟ با پولت چه کردی؟ فقط لباس خریدی؟ فقط ملک ساختی؟ یا کاری هم برای من انجام دادی؟ با پرسیدن همین سوالها فهمیدم خیلی طولانی فقط برای خودم زندگی کردهام و خیلی کم از خودم گذشتهام. میخواهم خدا در روز موعود بگوید: ‘آفرین، بنده خوب’ و با او به ابدیت بروم.»
پاسخ ها