به گزارش گروه بین الملل اخبار ، مرکز مطالعات و ارتقاء الاتحاد در بیروت در تحقیقی که سال گذشته میلادی منتشر شد اعلام کرده بود سعودیها هزینههای اجرای توطئه جدید آمریکا و صهیونیسم علیه آرمان فلسطین موسوم به معامله قرن را از زمانی که مطرح شد، پذیرفته و برای اجرای آن اقدامات متعددی انجام دادهاند که خرید دو جزیره تیران و صنافیر از مصر و احداث یک منطقه آزاد در سیناء مصر از جمله آنهاست.
بنابر این تحقیق، مملکت عربی سعودی در معامله قرن دارای نقش محوری است که این با اندیشه راهبردی اسرائیل همخوانی دارد و آغاز ورود علنی سعودی به معامله قرن نیز با ابتکار عربی منسوب به عبدالله بن عبدالعزیز، شاه سابق سعودی بود و این ابتکار نیز یک جهش در پرونده منازعه عربی-اسرائیلی با ورود اعراب به عنوان تضمین کنندگان توافقنامه نهایی به شمار میآید. ابتکار عربی پاسخگوی پیشنهادهای بیل کلینتون و جرج دبیلو بوش و باراک اوباما، رؤسای جمهور اسبق آمریکا بود که این پیشنهادها نیز بر راهکار تشکیل دو کشور مبتنی هستند.
در ادامه این تحقیق آمده است: با وجود آنکه مذاکرات (بین رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطینی) به دلیل مخالفت اسرائیل متوقف شده، اما این ابتکار برای اسرائیل یک دستاورد راهبردی به همراه داشته است؛ زیرا راهکار دو جانبه به نفع حل وفصل منطقهای و ورود جمعی اعراب برای حل وفصل را از دُور خارج کرده است.
این نقش آفرینی سعودی فراتر رفت و ریاض هزینههای مادی اجرای معامله قرن را قبول کرده و عربستان پس از روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز، شاه کنونی سعودی به عنوان تأمین کننده مالی معامله قرن، شده است و اسرائیلیها از بلند پروازیهای شاهزاده محمد بن سلمان و تمایلش برای گرفتن جای پدر و نشستن بر تخت پادشاهی بهره برداری و فرصت نیاز محمد بن سلمان به حمایتهای خارجی به منظور تحقق آنچه را که از نیم قرن پیش برای آن طراحی کرده اند، غینمت شمرده اند.
محمد بن سلمان برای اجرای برنامههای اسرائیلی مورد حمایت ترامپ خیز برداشت و گامهای شتابان و بلندی در معامله قرن برداشت که باعث شد نقشه معامله قرن از روی کاغذ در زمین و با پولهای سخاوتمندانه سعودیها عملی شود و بن سلمان کارهای زیر را انجام داد:
۱ -خریدن جزیرههای تیران و صنافیر برای بین المللی کردن تنگه تیران: تصمیم به فروش جزیرههای (متعلق به مصر) تیران و صنافیر از خطرناکترین کارهای انجام شده به نفع رژیم صهیونیستی از زمان اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ میلادی است. فروش این دو جزیره به بین المللی شدن تنگه تیران و پایان دادن به کنترل مصر بر این تنگه منجر میشود یعنی همان موضوعی که باعث جنگهای مصر با اسرائیلیها بود.
۲- توافقنامه منطقه آزاد در شمال سیناء: سفر ملک سلمان به مصر در آوریل سال ۲۰۱۶ میلادی فقط برای کنترل بر تیران و صنافیر نبود بلکه برای امضای توافقنامههای تکمیلی سلطه اسرائیل بود. ملک سلمان نپذیرفت که از هواپیما پایین بیاید مگر آنکه عبد الفتاح سیسی با امضای این توافقنامهها موافقت کند و مکرم محمد احمد، رئیس شورای عالی سازمان دهی رسانههای مصر، فشارهای سعودی را برملا کرد و گفت ملک سلمان تنها زمانی پذیرفت از هواپیما پایین بیاید که مطمئن شد سیسی با امضای این قرارداد موافقت میکند و نپذیرفت تا زمانی که نیروهای اسرائیلی این دو جزیره را تحویل بگیرند، منتظر بماند.
ملک سلمان ۲۳ توافقنامه همکاری امضا کرد که توافقنامه ایجاد منطقه آزاد در شمال سیناء از جمله آنهاست و جای شگفتی آنکه این توافقنامه سانسور خبری شده است و محتوای آن برملا نمیشود و جزئیات کامل آن منتشر نشده است. تنها سرفصلهای این توافقات و نه متن کامل که مجلس مصر با رسانهای کردن آن موافقت کرد منتشر شد. همچنین این توافقنامه در یک نشریه رسمی بر خلاف قانون مصر، منتشر نشده است.
همزمان با سانسور خبری در مصر، در عربستان نیز همین موضوع سانسور خبری شد و فقط مطبوعات و ماهوارهها در عربستان سرفصلهایی از این توافقات را از باب به رخ کشیدن موفقیتهای این سفر منتشر کردند و برخی از این همین سرفصلها نیز از بایگانی الکترونیکی حذف و آنچه هم که منتشر شد برملا کننده آن چیزی است که از اساس نیز مبهم بود.
بنابر این گزارش، سرفصلهای طرحهای منطقه آزاد نشان میدهد محمد بن سلمان اجرای بندهای وارده در معامله قرن را به نحو زیر آغاز کرده است:
احداث و ساخت یک بندر و همچنین ساخت یک فرودگاه در منطقه مشخص شده در مبادله زمین و نیز احداث جادههایی در منطقهای که "غزه بزرگ" خواهد بود و هزینه احداث تونلی در زیر فلسطین اشغالی با سه مسیر خشکی و خط آهن و لولههای نفت که کشورهای عرب خلیج فارس را به دریای مدیترانه متصل خواهد کرد نیز با عربستان خواهد بود. همچنین عربستان هزینه احداث کانال آب شیرین که آبهای نیل را به رژیم صهیونیستی منتقل خواهد کرد و همچنین هزینههای احداث بزرگترین تصفیه خانه فاضلاب با هدف تأمین آبهای مورد نیاز منطقه آزاد را نیز پرداخت خواهد کرد.
محمد بن سلمان اکتبر سال ۲۰۱۷ میلادی در گفتوگویی با شبکه آمریکایی بلومبرگ اعلام کرد عربستان هزینههای طرحهای مورد نیاز شمال سیناء به خصوص احداث بندر را خواهد پرداخت، اما گفت هدف از امضای توافقنامه منطقه آزاد، متصل کردن آن به طرح نیوم است و تأکید کرد این منطقه به دبی و بحرین و به خصوص به کویت کمک خواهد کرد چرا که کویت، سریعتر و ارزانتر از اکنون به اروپا صادرات خواهد کرد و این کار از طریق لولهها و خطوط ریلی منطقه نیوم به مصر تا شمال سیناء و سپس اروپا انجام خواهد شد.
وزیر مسکن مصر پیش از سفر محمد بن سلمان در مارس سال ۲۰۱۸ میلادی به مصر در تشریح خطوط راهبردی توسعه سیناء به ساخت منطقه آزاد در شمال سیناء اشاره کرد که دربرگیرنده دو طرح مهم در معامله قرن یعنی بندر و فرودگاه است. وزیر مسکن مصر گفت منطقه آزاد دارای قوانین اقتصادی متفاوتی است که به سرمایه گذاری تشویق میکند و یک فرودگاه بین المللی مهم و اساسی در منطقه خاورمیانه و دریای مدیترانه و نیز یک بندر تجاری در دریای مدیترانه احداث خواهد شد.
اصطلاح "معامله قرن" تازگی ندارد بلکه از سال ۲۰۰۶ میلادی بر سر زبانها افتاده، زمانی که ایهود اولمرت، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی از پیشنهادی به نام تفاهمات "اولمرت- محمود عباس" سخن گفت.
مرکز مطالعات و ارتقاء الاتحاد اعلام کرد نخستین کسی که از معامله قرن صحبت کرد عبد الفتاح سیسی، رئیس جمهور مصر هنگام سفرش به آمریکا و دیدار با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بود و در ابتدا مشخص نبود که منظور از معامله قرن چیست، اما طرف صهیونیستی و حامی آن یعنی آمریکا به تدریج از محتوای این طرح اسرائیل پرده برداشتند و محتوای آن را آشکار کردند.
در آن زمان خبرهایی درز کرد مبنی بر اینکه پای توافقاتی در میان است که منتظر انتخابات اسرائیل و نتایج آن است، اما نتایج انتخابات آن زمان مطابق میل اولمرت پیش نرفت. بیستم سپتامبر سال ۲۰۱۷ میلادی این اصطلاح با حضور ترامپ در دولت آمریکا و فراهم آمدن بستر مناسب منطقهای و بین المللی در حمایت از تلاشها برای تکمیل نقشهها دوباره بر سر زبانها افتاد.
اصطلاح معامله قرن به طرح و نقشهای گفته میشود که ژنرال گیورا آیلند، مشاور اسبق امنیت ملی اسرائیل تدوین کرد و دو نسخه از آن صادر شد. نخستین تحقیق از مؤسسه مطالعات خاور دور در سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی با عنوان "احیای اندیشه راهکار تشکیل دو کشور" در ۳۶ صفحه منتشر شد.
مرکز مطالعات و ارتقاء الاتحاد در ادامه، خطوط کلی توطئه جدید آمریکا و صهیونیسم علیه آرمان فلسطین موسوم به معامله قرن را در چهار مورد خلاصه کرد که نخستین آن نیز به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارتخانه آمریکا به قدس بود.
این مرکز به سه مورد دیگر از خطوط کلی معامله قرن اشاره کرد و نوشت اقدام دولت آمریکا به ریاست دونالد ترامپ به جعل و اختراع! پایتختی برای کشور فلسطین در حومه قدس (خارج از چهارچوب شش کیلومتر) و در قالب مرزهای ۱۹۶۷ میلادی جزو خطوط کلی معامله قرن است.
سومین مورد نیز آن است که دولت ترامپ ظرف دو ماه یا حداکثر سه ماه موافقتش را با ملحق کردن کانونهای شهرک نشین (به سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ میلادی) اعلام کند. این موضوعی است که آمریکا و صهیونیستها همچنان درباره آن بحث میکنند و نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی میگوید ۱۵ درصد از شهرکها ملحق شود، اما ترامپ پیشنهاد کرده که ۱۰ درصد شهرکها به اسرائیل ملحق شود.
چهارمین مورد نیز "مفهوم امنیتی مشترک کشور عبری و کشور فلسطین به عنوان شرکای صلح" اعلام شود و این مفهم چند نکته دارد که عبارتند از:
- کشور فلسطین "خلع سلاح باشد، اما از یک نیروی پلیس قوی برخوردار شود".
- یک همکاری امنیتی دو جانبه و منطقهای و بین المللی ایجاد شود و چه بسا شامل مشارکت اردن و مصر و آمریکا شود و راه به روی برخی کشورهای دیگر نیز باز خواهد بود.
-حضور نیروهای اسرائیلی در طول رود اردن و کوههای مرکزی که این کار برای حمایت از دو کشور خواهد بود.
-اختیارات امنیتی در دست رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند.
-عقب نشینی نیروهای صهیونیست و بازآرایی تدریجی آنها در خارج از مناطق موسوم به (الف و باء) در کرانه باختری به اضافه برخی اراضی جدید در منطقه موسوم به جیم. این کار بر اساس عملکرد فلسطینیها انجام خواهد شد و جدول زمانی برای آن مشخص نشده و کشور فلسطین این مرزها را اعلام میکند. منطقه "الف" شامل حدود ۱۸ درصد از کرانه باختری است و از نظر امنیتی و اداری تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطینی است. این در حالی است که منطقه "باء" ۲۱ درصد را شامل میشود و از نظر مدنی تحت کنترل طرف فلسطینی و از نظر امنیتی تحت کنترل صهیونیستهاست. به عبارت دیگر کشور فلسطین در نوار غزه گسترش یافته (گسترش نوار غزه با الحاق بخشی از سیناء) و ۳۹ درصد مساحت کرانه باختری خواهد بود.
-کشورهای جهان، کشور عبری را به عنوان وطن قومیتی ملت یهود و کشور فلسطین را به عنوان وطن قومیتی ملت فلسطین به رسمیت بشناسند.
-رژیم صهیونیستی آزادیهای عبادی را در مکانهای مقدس برای همگان تضمین کند علاوه بر اینکه وضع کنونی این مکانها به همین منوال باقی بماند.
-رژیم صهیونیستی بخشهایی از دو بندر اسدود و حیفا و همچنین فرودگاه اللد را به استفاده فلسطینیان اختصاص دهد، اما اختیارات امنیتی در دست کشور عبری خواهد بود.
- گذرگاهی امن بین کرانه باختری و نوار غزه تحت حاکمیت صهیونیستها ایجاد شود.
- آبهای منطقهای و حریم هوایی و امواج الکترومغناطیسی در کنترل صهیونیستها خواهد بود، اما به نیازهای کشور فلسطین نیز اجحاف و ستم نخواهد شد.
- برای مسئله آوارگان از طریق کشور فلسطین راهکاری پیدا شود.
پاسخ ها