به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی اخبار ، گاهی گره هایی در زندگی پیش می آید و ما به دنبال گشودن آن هستیم گاهی هم برخی مفاهیم در زندگی ما وجود دارند که آن را گم می کنیم یا حتی نمی بینیم؛ مفاهیمی که شاید ساده تعریف شده اند اما تمام عمر برای رسیدن به آن تلاش می کنیم.
درست حدس زدید از مفهومی مثل خوشبختی حرف می زنم که همه ما به دنبال آن هستیم در اینجا کتابی را معرفی می کنم که از خوشبختی و چگونه خوشبخت شدن می گوید و مانند کتاب های دیگر در این زمینه نیست.
کتاب « شجاعت خوشبخت بودن » اثر « ایچیرو کیشیمی » و « فومیتاکه کوگا » با ترجمه « علی اکبر عبدالرشیدی » در انتشارات گویا منتشر شده است.اولین چیزی که نظرمان را جلب می کند جمله ای است که در زیر عنوان کتاب آمده است در زیر عنوان کتاب می خوانیم « کلیدی خوشبختی و خوشحالی حقیقی در دست خود ماست » این کتاب در جهان فروش میلیونی داشته است. در کتاب ابتدا توضیحاتی درباره نویسندگان و کتاب ، معرفی آلفرد آدلر آمده است؛ کتاب از عنوان سرآغازش شروع می شود و در قسمت های بعدی ادامه می یابد و در قسمت پنجم تمام می شود.
ایچیرو کیشیمی یک فیلسوف و روانشناس ژاپنی و پیرو مکتب آلفرد آدلر روانشناس تربیتی و بنیان گذار مکتب روانشناسی فردی است. او از مترجمان برجسته متون روانشناسی از زبان های انگلیسی و آلمانی به زبان ژاپنی است که با تسلط بر زبان های انگلیسی و آلمانی و تسلط بر فلسفه یونان و روانشناسی کودک علاوه بر مقام استادی دانشگاه های کیوتو و اوزاکا ریاست انجمن روانشناسی آدلرین ژاپن را هم برعهده دارد.
فومیتاکه کوگا نویسنده صاحب نام ژاپنی است که کتاب های پرفروشی نوشته و منتشر کرده از شارحان روانشناسی آلفرد آدلر اتریشی و جزء دستیاران و همکاران کشیمی در نوشتن کتاب بوده است.
کتاب « شجاعت خوشبخت بودن » در سال 2019 در کشورهای انگلیسی زبان منتشر شد و به فروش میلیونی و شهرت فراوان رسید.نویسندگان کتاب نظریه های زیگموند فروید و آلفرد آدلر را در تقابل و چالش با یکدیگر می دانند به این دلیل که گفتمان سبب شناسی نظریه های علت و معلولی فروید را در تقابل با نظریه حکمت علت غایی یا پایان شناسی آلفرد آدلر می دانند. شاید با توضیحاتی که دادم گمان کنید با یک متن تخصصی روانشناسی در این کتاب رو به رو خواهید شد؛چنین مسئله ای در کتاب دیده می شود.
کتاب « شجاعت خوشبخت بودن » هرچند کتابی روانشناسی است و در ردیف کتاب های خودسازی قرار می گیرد؛ متنی تخصصی ندارد در آن با روایتی داستانی رو به رو هستیم؛ گفت و گوی میان جوان و فیلسوف را می خوانیم. جوان سه سال پیش به دیدار فیلسوف آمده است و در این دیدار با نظریه آلفرد آدلر آشنا می شود و تصمیم می گیرد براساس این نظریه زندگی کند.از این رو شغلش را رها می کند و دوباره به شغل قبلی اش یعنی آموزگاری برمی گردد. براساس این نظریه کودکان را نه تنبیه می کند نه تشویق؛ از اینجا چالش های او با نظریه آلفرد آدلر آغاز می شود. بعد تصمیم می گیرد کودکان را بیش از حد تنبیه یا تشویق نکند. فیلسوف به او می گوید به درستی نظریه آلفرد آدلر را درک نکرده است و ذات این نظریه برپایه عشق است. آن ها می خواهند در یک شب طولانی که آخرین دیدار جوان با فیلسوف است تمام گره های ذهنی جوان را درباره این نظریه بازکنند و به یک نتیجه قطعی برسند؛ آیا این اتفاق رخ می دهد.
پاسخ ها