در حال آدرس دادن به او بودم که یک دفعه دور و اطرافش را نگاه کرد و وقتی مطمئن شد کسی در آن اطراف نیست، چاقویی از جیبش در آورد و یقهام را گرفت و من را با تهدید چاقو روی زمین کشید و به جای خلوتی در همان پارک برد. میگفت اگر صدایت در بیاید تو را تکهتکه میکنم. بعد هم با تهدید چاقو من را مورد آزار و اذیت قرار داد.»
در حالی که پزشکی قانونی آزار و اذیت زن جوان را مورد تایید قرار داده بود؛ تلاش برای یافتن ردی از متهم در دستور کار پلیس قرار گرفت، اما زن جوان هیچ نشانی از مرد ناشناس در دست نداشت. برای همین مژگان به کمک دوستانش تصمیم گرفتند در کنار پلیس گشت منطقه، برای پیدا شدن متهم تلاش کنند.
بالاخره نزدیک دو هفته بعد از حادثه، متهم توسط شاکی در حوالی پارک شناسایی شد و او را تحویل ماموران پلیس دادند. متهم که جوانی ۳۰ ساله به نام سلمان است به اتهام خود اعتراف کرد و گفت: «اولین بار است به تهران میآیم و برای کارگری آمده بودم. روز حادثه در پارک مشغول استراحت بودم که یک دفعه چشمم به یک خانم افتاد و یکدفعه وسوسه شدم که او را مورد آزار و اذیت قرار دهم. بعد هم با تهدید چاقو نیت خود را عملی کردم.»
با اعتراف متهم و ثبت شکایت شاکی، پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. متهم در دادگاه اتهام خود را انکار کرد و گفت: «من این زن را نمیشناسم. یک روز او و دوستانش جلوی من را گرفتند و نمیدانم، چرا پلیس خبر کردند و من را تحویل ماموران دادند. بعد هم من تحت فشار به آزار و اذیت او اقرار کردم.»
با توجه به دلایل و قرائن موجود در پرونده، قضات دادگاه بعد از رسیدگی به پرونده؛ متهم را به اعدام محکوم کردند.
منبع: جام جم
پاسخ ها