حوزه تجسمی گروه فرهنگی اخبار ، پس از اینکه حراج تهران سیزدهمین دوره خود را با رکورد ۸۷ میلیارد و ۹۴۲ میلیون تومان پشت سر گذاشت، یکسری حواشی و مسائلی به وجود آمد که به منظور شفاف سازی آنها، با علیرضا سمیع آذر مدیر حراج تهران گفت و گو کردیم که در ادامه آن را میخوانید:
آقای سمیع آذر؛ با توجه به اینکه در آستانه چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم، نقش حراج تهران را در ایجاد بازار خرید و فروش برای هنرهای انقلابی تا چه حد مهم میدانید؟
ما از اولین دوره حراج امیدوار بودیم بتوانیم برای یک جنبش مهم در تاریخ هنر کشورمان یعنی هنر انقلاب، کاری ویژه انجام دهیم. هنرمندانی که با این جنبش همراه بودند، از وجهه و اعتبار بسیار خوبی برخوردارند و اغلب از اساتید دانشگاه هستند که شاگردان زیادی را تربیت کرده اند. آنها علاوه بر ایفای نقش مهم در آن مقطع تاریخی بعد از انقلاب، حالا به عنوان معلم هم حقی بر گردن هنر ایران دارند و لازم است که مورد توجه قرار بگیرند. کارهایی که تاکنون برای معرفی هنر انقلاب انجام شده، خوب است و باید بیشتر شود؛ بنابراین فکر کردیم که اگر در حراج تهران هم بتوانیم هنرمندان انقلاب را مطرح کنیم، گام خوبی در معرفی منزلتی که جامعه هنری ایران برای آنها قائل است، برداشته ایم. از این رو سعی کردیم هنرمندان نسل اول انقلاب یعنی کسانی که در سالهای ۵۷ و ۵۸ و بعد از آن در دهه ۶۰، همسو با آرمانهای انقلاب آثار هنری خلق کردند را معرفی کنیم. این هنرمندان مکرر در حراج حضور داشتند تا اینکه آثارشان حالا به قیمت قابل توجهی رسیده است. آثار هنرمندانی همانند حبیب الله صادقی، ایرج اسکندری، مرتضی گودرزی، ناصر پلنگی، کاظم چلیپا، سعید صادقی، مرتضی اسدی و ... در حراج ارائه و قیمتهایشان به تدریج افزایش یافته است.
هنر انقلاب دورهای از تاریخ هنر ماست و هرکسی که بخواهد کلکسیونی از هنر ایران داشته باشد، نمیتواند این جنبش مهم را نادیده بگیرد؛ بنابراین لازم است که پیرامون این جنبش هنری بیشتر کار کنیم. البته مارکت هم اصول و راهکارهای خودش را دارد که اگر بدون ملاحظه عمل کنیم جواب منفی خواهیم گرفت. یکی از راهکارهای پرداخت به هنر انقلاب تاکید بر کمیابی و اهمیت تاریخی آن است. پیش بینی من این است که آثار هنر انقلاب، ظرف چند سال آینده به قیمت خیلی بالایی برسند.
در خلال حراج سیزدهم، شایعهای منتشر شد مبنی بر اینکه نیمی از آثار قبل از مراسم چکش زنی توسط بانک گردشگری خریداری شده اند، درباره این موضوع توضیح دهید.
این شایعه کمترین درصدی از واقعیت را ندارد. معمولا شایعات دروغ بالاخره درصدی اندک از واقعیت را باخود دارند، ولی این حتی آن درصد اندک را هم نداشت. من فکر می کنم افرادی نه تنها با حراج تهران بلکه با هرگونه توسعه هنر در نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند؛ لذا برای مخدوش نشان دادن هرکار خوبی که در این کشور انجام میشود با خلق یک داستان تخیلی سراسر دروغ، مذبوحانه تلاش میکنند. برگزاری حراج تهران در این شرایط سخت اقتصادی و کرونایی، قطعاً کار مهمی بود. اینکه بتوانیم تقریبا صد درصد آثار را بفروشیم، اتفاقی است که حتی در حراجهای خارجی هم رخ نمیدهد. طبیعی است که این موفقیت مورد تهاجم افرادی که چشم دیدن این دستاوردها را ندارند قرار میگیرد.
وقتی پیش از مراسم شنیدم که گفته شده بانک گردشگری قبل از شروع حراج، آثاری را خریده با خود گفتمای کاش بانک گردشگری با شنیدن این حرف به حراج بیاید و حداقل یک اثر بخرد! اما واقعیت این است که آنها هرگز اثری از حراج نخریده اند. این هم که کسی بیاید و قبل از حراج آثاری را بخرد، یک جوک است.
پس شما خرید بانک گردشگری را کاملا تکذیب میکنید؟
قطعاً؛ مسئولین بانک گردشگری نه در این دوره حراج و نه در حراجهای قبلی حضور نداشتند و نه به صورت غیرمستقیم یا تلفنی سعی کردند آثاری خریداری کنند.
درباره افزایش ناگهانی قیمت تابلوی آقای آغداشلو چه توضیحی دارید؟
افزایش قیمت این اثر برای خود ما هم غیر منتظره بود. اگر فکر می کردیم قیمت این قدر بالا میرود، برآورد اولیه آن را ۱،۲ تا ۱،۶ میلیارد تومان اعلام نمیکردیم.
لطفا درباره همین برآورد اولیه هم توضیح دهید؛ زیرا برخی از کارشناسان میگفتند که با در نظر گرفتن قدمت و خدمات آقای آغداشلو و قیمت آثار قبلی ایشان، قیمت این اثر بالاتر از ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون نبود.
تمام قیمت گذاریها در مارکت بر مبنای پیشینه فروش هاست. یعنی اثر یک هنرمند را در قیاس با فروشهای قبلی او قیمت گذاری میکنیم. البته برای قیمت گذاری آثار هنرمندانی که برای اولین بار به حراج میآیند به گالریها مراجعه میکنیم، اما هنرمندانی مانند آقای آغداشلو، تناولی، احصایی و زنده رودی، قیمتهای قبلی در حراجها دارند که معیار قضاوت ماست. از طرفی این هنرمندان مارکت بین المللی هم دارند بنابراین فروش آنان در خارج، داخل و گالریها مبنای بررسی قرار میگیرد.
یک تابلو از آقای آغداشلو در حراج تیرماه سال ۹۸ در روزی که دلار ۱۱ هزار تومان بود، به قیمت ۱،۶ میلیارد تومان چکش خورد. پیش از آن حراج تهران چند کار دولَتهای ایشان را به قیمتهای ۷۰۰ یا ۸۰۰ میلیون تومان هم فروخته بود. با در نظر گرفتن این سوابق و همچنین قیمت روز دلار و نیز مقایسه کیفیت این اثر با آن موارد، به این نتیجه رسیدیم که برآورد قیمت این کار دولَتهای بین ۱،۲ تا ۱،۶ میلیارد تومان است. البته عدهای هم معتقد بودند که باید قیمت پایه بالاتری پیشنهاد می شد. این پیشنهاد کارشناسی ماست، اما اگر دو نفر بخواهند سر به دست آوردن تابلو تا هر حدی رقابت کنند، این میل خودشان است و این قاعده حراج است. پیش بینی ما و خود آقای آغداشلو این بود که حوالی همان قیمت برآورد یا نهایتا دو میلیارد فروش برود، اما به هرحال اتفاق جور دیگری افتاد. همان طور که بارها در حراج تهران و بسیاری از حراجهای بین المللی اتفاق میافتد، برخلاف برآورد کارشناسی حراج گذار. در برخی دورههای پیشین هم آثاری ارائه کردیم که به ده برابر قیمت پایه فروش رفتند، اما رکورد این دوره به دلیل حواشی که پیرامون آقای آغداشلو وجود داشت، خیلی به چشم آمد.
درباره اصالت و کیفیت اثر چه توضیحی دارید؟ باتوجه به اینکه بعضیها گفتند این اثر یک کپی است.
چیزی که با استفاده از واژه 'کپی' درباره آثار آقای آغداشلو گفته شد، از عدم دانش گوینده در خصوص هنر معاصر نشأت میگیرد. در هنر معاصر یک ژانر قدرتمند و پیشرو هست که در آن هنرمند اثری را بر اساس یک اثر هنری دیگر خلق میکند. فرضاً شما تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی را عیناً کپی و چیزی از آن را عوض میکنید، مثلاً به جای ۱۲ مردی که در کنار عیسی مسیح (ع) قرار دارند، ۱۲ زن قرار میدهید یا روی میز غذای خاصی قرار میدهید. به غیر از این تغییرات، مابقی کپی کامل از اثر اصلی است. در این فرآیند، اثر شما به ظاهر کپی است، اما در باطن، یک اثر جدید با معنای تازه خلق شده است. این رهیافت از دهه ۱۹۶۰ با ظهور جنبش هنر مفهومی رواج یافت و حالا خیلی از آثار هنری براساس بازتولید آثار مشهور تاریخ هنر خلق میشوند.
کسانی که اثر آغداشلو را کپی می دانند، شناختی از هنر معاصر ندارند
اگر در بازآفرینی جدید معنا عوض نشود، این کار کپی و جعل اثر هنری اصلی است، اما اگر معنا تغییر کند، این شیوه هنری نه تنها جعل اثر نیست، بلکه ژانری پیشرو در هنر معاصر است که با اصطلاح تصرف یا از آن خودسازی شناخته میشود. کسی که این کار را کپی میداند درواقع هنر معاصر را نمیشناسد. آقای آغداشلو نیم قرن است که در این ژانر کار میکند و با آن شناخته شده است.
آقای سمیع آذر پس از گذشت چند دوره از حراج مدرن و معاصر، همچنان برخی از هنرمندان جوان که وابسته به گالری نیستند، برای ورود به حراج تهران مشکل دارند. از طرفی سازوکار برخی از گالریها هم خیلی درست نیست، و حتی برخی از آنها مبلغی را به عنوان ورودی از آرتیست میگیرند. به نظر شما برای حل این مشکل چه می توان کرد؟
من هم ضعف گالریها در معرفی هنرمندان جوان را میبینم و هم انتظار قشر وسیعی از آنها برای آنکه در فرصتی کارشان ارائه شود را درک میکنم. آرزویم این است که با افزایش قیمت آثار هنری این شمار انبوه و فزاینده هنرمندان جوان بتوانند از طریق هنر امرار معاش کنند. زمانی که مدیر مرکز هنرهای تجسمی بودم، دریافتم که وزارت ارشاد و به طور کلی دولت حداکثر میتواند با هنرمندان شناخته شده که ۵۰۰ نفر هم نمیشوند، کار کند. اگر بودجه بالایی هم داشته باشد، میتواند این تعداد را به ۱۰۰۰ نفر برساند. اما ما در حال حاضر هزاران هنرمند و بزرگترین جامعه هنری در کل خاورمیانه را داریم، چه کسی باید پاسخگوی نیازهای آنان باشد؟
ضعف گالری ها در معرفی هنرمندان جوان
باید گفت مشکلاتی که گالریها دارند، باعث نمیشود که ما آنها را دور بزنیم. باید گالریها تقویت شوند. به عنوان مثال اینکه گالریها ورودی میگیرند خلاف آیین نامه تاسیس گالریها است. کسی که میخواهد گالری دایر کند باید تمام هزینههای نمایشگاه را پرداخت کند و به جز درصدی از فروش، هیچ پول دیگری از هنرمند دریافت نکند. البته گالریها هم مشکلاتی دارند، اما به هرحال این ضوابط باید رعایت شود. ما وقتی شرط قائل میشویم که هنرمند از طریق گالری به حراج معرفی شود، تلاش میکنیم جایگاه گالری نادیده گرفته نشود و سعی نکنیم گالریها را دور بزنیم تا تضعیف شوند.
باید در نظر داشت همین ۳۰ یا ۴۰ گالری حرفهای هم حاصل رونق چند سال اخیر است که نشان میدهد وضعیت گالریها رو به بهبود است. به نظر من اگر مارکت قویتر شود و گالریها درآمد قابل توجه داشته باشند، روز به روز تعداد آنها بیشتر و کیفیت آنها بهتر میشود. در این روند باید روی فعالیتهای گالریها نظارت صورت بگیرد و این ناظر هم فعلاً وزارت ارشاد است. گالریها و آرت فرها بازار اولیه و حراجها بازار ثانویه هستند و لذا بطور مستقیم از هنرمند کار نمیگیرند. اگر بازار اولیه ضعیف است بازار ثانویه نباید بار آن را به دوش بکشد.
چه برنامهای برای حراج تهران دارید؟ آیا طبق سالهای گذشته حراج آثار کلاسیک مجزا از آثار مدرن و معاصر خواهد بود؟
بله، حراجها باید مثل همه جای دنیا تخصصی باشند، زیرا علاقهمندان آثار هم متمایز هستند؛ بنابراین ما به سمتی میرویم که حراجهای تخصصی و مجزا برگزار کنیم، از جمله حراجی برای ارائه آثار کلاسیک و سنتی و نیز حراجی هم برای آثار هنرمندان نوظهور که با درک و مفهومی معاصر اثر هنری خلق میکنند.
پاسخ ها