به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی اخبار ، قبل از شروع لیگ بیستم فوتبال ایران، بعضی از تیمها تصمیم گرفتند تا به مربیان جوان و کم تجربه که هرگز تجربه سرمربیگری در لیگ برتر را نداشتند، فرصت همکاری دهند. بعضی از این افراد قبلا سابقه دستیاری و کار در تیمهای لیگ یکی و یا بی نام و نشان را داشتند اما بعضی دیگر به یک باره حتی در هنگامی که بازی میکردند به مربیگری روی آورده و سکان هدایت تیمها را پذیرفتند.
امثال محرم نویدکیا، مهدی رحمتی و مسعود شجاعی سرمایههای فوتبال ایران هستند که اتفاقا در این فصل نتایج بدی را هم نگرفته اند؛ اما بعضاً با سپردن سکان هدایت تیم ها به چنین افرادی، در صورت موفق نشدن این ستاره های سال های نه چندان دور، خطرات جبران ناپذیری آن ها را تهدید میکند و بین این افراد و فوتبال جدایی میاندازد.
بعضی از مربیان جوان مثل رحمان رضایی، وحید فاضلی و وحید بیاتلو هم پس از تجربه دستیاری، سکان هدایت تیمهای لیگ برتری را در این فصل قبول کردند که چندان هم در تیمهای خود موفق ظاهر نشده و ۲ نفر از آنها به نوعی برکنار شدند. این اتفاق در آینده صدمات زیادی را به پیکره فوتبال کشورمان وارد خواهد کرد و کار ورود مربیان جوان به چرخه مربیگری در لیگ برتر را هم سخت میکند.
طی سالهای اخیر عادت کردهایم افرادی که هیچ گونه تجربه مربیگری در سطح بالای فوتبال ایران نداشته اند را روی نیمکت تیمها ببینیم. افرادی که بدون پشت سر گذاشتن دورههای مربیگری حرفهای و کسب مدرک معتبر یا دستیاری کنار مربیان برجسته و کار کردن در لیگهای پایینتر یا ردههای پایه، تنها با حضور در کلاسهای فدراسیون فوتبال مجوز مربیگری در لیگ برتر را کسب کرده اند.
نتایج این انتخابها کاملا در فوتبال ما قابل مشاهده اند. در سالهای اخیر، فوتبال ایران در رده باشگاهی و ملی افتخاری کسب نکرده است و برای حل چنین مشکلی باید گاهی اوقات مشکلات به ظاهر کوچک، اما بزرگ را برطرف کرد. یکی از مواردی که در انتخاب افراد جوان برای مربیگری در تیمها قابل توجه خواهد بود، بحث دخل و خرج است. مدیران با جذب این افراد کم تجربه به نوعی بار مسئولیت را از روی شانه خود بر میدارند و با اسم جوانگرایی سعی در کاهش هزینهها دارند.
در فوتبال روز دنیا کمتر چنین مسائلی را می بینیم و حتی بزرگان این رشته هم اگر بخواهند به دنیای مربیگری وارد شوند، باید از گذرگاههای سختی عبور کنند. به طور مثال، ژاوی هرناندز ستاره بارسلونا هم طی چند سال اخیر میتوانست هدایت آبی و اناری پوشان را قبول کند اما ترجیح داد با کار کردن در آسیا و تیم السد قطر کسب تجربه کند.
اگر به جدول رقابتهای لیگ برتر نگاه کنیم، تفاوت تجربه را مشاهده میکنیم. ۳ تیم انتهای جدول از مربیان جوانی که سابقه سرمربیگری در تیمهای لیگ برتری را نداشتند، مربی خود را انتخاب کردند. ماشین سازی کار را با وحید بیاتلو جوان ترین مربی لیگ آغاز کرد؛ اما نتایج قابل توجهی نگرفت. ماشین سازی البته جدا از انتخاب یک مربی جوان، تیم خود را هم به طور کلی تغییر داد و با یک تیم کم تجربه وارد مسابقات شد. وحید بیاتلو قبل از هفته ششم رقابتهای لیگ برتر از سرمربیگری ماشین استعفا کرد. پس از بیاتلو، محمدسعید اخباری سرمربی سبزپوشان تبریزی شد؛ اما نتایج ماشین سازی بهبود پیدا نکرد و این تیم کماکان در حسرت پیروزی مانده است.
وحید فاضلی دیگر مربی جوانی بود که پس از تجربه دستیاری محمود فکری، هدایت نساجی را قبول کرد. او فصل گذشته دستیار فکری بود و مدیران نساجی پس از این که محمود فکری راهی استقلال شد، هدایت نساجی را به وحید فاضلی سپردند. نساجی با هدایت فاضلی فصل را خیلی خوب آغاز کرد. آنها در ۵ هفته ابتدایی ۲ پیروزی کسب کرده و تیمهای مدعی تراکتور و پرسپولیس را متوقف کردند؛ اما رفته رفته روند نزولی نساجی شروع شد و شاگردان فاضلی مقابل سپاهان، مس رفسنجان، فولاد و پیکان شکست خوردند. در نهایت فاضلی برکنار شد و مجید جلالی بار دیگر هدایت نساجی را پذیرفت.
شرایط ذوب آهن هم تعریفی نسبت به نساجی و ماشین سازی ندارد. آنها پس از کنار گذاشتن لوکا بوناچیچ سکان هدایت تیم خود را به رحمان رضایی سپردند. این اولین تجربه جدی سرمربیگری رضایی بود که تا این جا قابل دفاع هم نبوده است. یکی از خط تیرههای جدول مربوط به تعداد بردهای ذوب آهن است. آنها تاکنون در ۱۲ هفته ابتدایی ۸ تساوی داشته و سایر مسابقات را نیز باخته اند.
به جز آلومینیوم که با رسول خطیبی در مکان سیزدهم قرار دارد، تیمهای سایپا و شهرخودرو در مکانهای دوازدهم و یازدهم قرار گرفتهاند. ابراهیم صادقی همانند فصل گذشته هدایت سایپا را برعهده دارد و به نظر در این فصل بازیکنان با تفکرات صادقی آشناتر شدهاند اما همچنان این تیم در کسب پیروزی چندان موفق کار نکرده است. رحمتی هم که هنوز از دنیای فوتبال خداحافظی نکرده تا پایان هفته دوازدهم با شهرخودرو در رده یازدهم قرار گرفته است.
هومن افاضلی، کارشناس فوتبال کشورمان در خصوص دلایل نتیجه نگرفتن مربیان جوان در لیگ برتر، اظهار کرد: افراد برای این که مربی شوند باید یک سری مراحل را طی کنند. این مراحل برای تعدادی از افراد طولانیتر هستند و دیرتر به هدف خود میرسند. برعکس برای تعدادی هم زودتر نتیجه میدهند که به شرایط بستگی دارد. اصل موضوع این است که مربیان جوان باید خود را آماده کرده باشند. این موارد به دانش و تجربیات مربی بودن مربوط میشود نه بازیکن. بعضیها زودتر یاد می گیرند و شرایط برای آنها مهیا میشود. ضمن این که مربیان جوان چون قدمهای اول خود را بر میدارند باید صبر بیشتری داشته باشیم.
او افزود: این نکته را باید در نظر بگیریم که ممکن است این تجربه موفقیت آمیز باشد یا غیر موفقیت آمیز. بنابراین قبل از انجام هرکاری به آن فکر کنیم. من حضور افراد جوان را بد نمیبینم. مربیگری به این معنا نیست که تکی نتیجه گرفت و تنهایی زمین خورد. برای موفق شدن یک مربی خیلی از مسائل باید فراهم شوند. مردم فقط ویترین کار را نگاه میکنند اما باید تمام موضوعات را در نظر گرفت. مدیران و بازیکنان هم باید کار خود را به خوبی انجام دهند اما همیشه آسان ترین کار تغییر مربی است.
ابراهیم قاسمپور، کارشناس فوتبال کشورمان نیز در خصوص دلایل نتیجه نگرفتن بعضی از مربیان جوان گفت: مربیان جوان باید از ردههای پایینتر و در کنار تعدادی از مربیان باتجربه کار کنند؛ زیرا اگر به آن شکل بود، مارادونا و پله بهترین مربیان جهان میشدند. مربیگری به تجربیاتی نیاز دارد که به مرور زمان و با کار زیاد به دست میآیند؛ بنابراین مثل بازیکن فوتبال نیست. اگر مربیان جوانی که از دانش یا مدرک معتبر برخوردار نیستند در تیمها مربیگری میکنند، مدیران باید پاسخگو باشند. ضمن این که مدیران باید از مربیان جوان حمایت کنند. بازیکن جوانی که تمام ردههای سنی را طی میکند با کسی که مستقیم از پله یک به پله ۱۰ میرسد، خیلی فرق دارد.
او ادامه داد: من معتقد هستم بازیکنی که تمام ردههای سنی را طی میکند، شکوفایی بهتری خواهد داشت و بیشتر در اوج باقی میماند. در مربیگری هم همین است. وقتی افراد در تیمهای بیشتری مربیگری کرده باشند، نسبت به کسانی که مستقیم از لیگ ۳ به لیگ برتر میرسند موفقتر خواهند بود.
پاسخ ها