به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی اخبار ، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَىٰ أَنْ یَکُونُوا خَیْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَىٰ أَنْ یَکُنَّ خَیْرًا مِنْهُنَّ ۖ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ ۖ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ ۚ وَمَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ .
ای اهل ایمان، مؤمنان هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزا کنند، شاید آن قوم که مسخره میکنند از خود آنان بهتر باشند؛ و نیز بین زنان با ایمان قومی دیگری را سخریّه نکنند که بسا آن قوم از خود آن زنان بهتر باشند، و هرگز عیبجویی (از همدینان) خود مکنید و به نام و لقبهای زشت یکدیگر را مخوانید که پس از ایمان به خدا نام فسق (بر مؤمن نهادن) بسیار زشت است و هر که توبه نکند چنین کسان بسیار ظالم و ستمکارند.
فایل صوتی تلاوت آیه ۱۱ سوره حجرات
دانلود
جمیلبندرّاج گویدبه امام صادق (ع) عرض کردم: «قربانت گردم! اینکه خدای عزّوجلّ در بسیاری آیات قرآنی مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا؛ آیا منافقان هم در این خطاب داخل هستند»؟ فرمود: «آری! منافقان هم در آن وارد هستند، چنان که گمراهان و هرکسی داخل در آن است که به دعوت ظاهر اسلام، اعتراف دارد».
«لمز» عیب جویی در روبرو و «همز» عیب جویی در پشت سر است و «تنابز» نام بردن و صدازدن دیگران با لقب بد است. در این آیه اموری مطرح میشود که برادری را از بین میبرد. همچنین در آیات قبل سخن از صلح و اصلاح بود، در این آیه به بعضی عوامل و ریشههای فتنه و درگیری که مسخره کردن، تحقیر کردن و بدنام بردن است اشاره میکند.
آری، یکی از برکات عمل به دستورات اسلام، سالم سازی محیط و جلوگیری از درگیریهای اجتماعی است.
شاید بتوان گفت که عنوان تمسخر و تحقیر که در این آیه مطرح شده، از باب نمونه است و هر سخن یا حرکتی که اخوّت و برادری اسلامی را خدشه دار کند، ممنوع است.
با آنکه زنان در واژه «قوم» داخل بودند، امّا ذکر آنان به صورت جداگانه، بیانگر خطر بیشتر تمسخر و تحقیر در میان آنان است.
تمسخر و استهزای دیگران ، استهزا و مسخره کردن، در ظاهر یک گناه، ولی در باطن چند گناه است؛ گناهانی مانند: تحقیر، خوار کردن، کشف عیوب، اختلاف افکنی، غیبت، کینه، فتنه، تحریک، انتقام و طعنه به دیگران در آن نهفته است.
۱. گاهی مسخره کردن برخاسته از ثروت است که قرآن میفرماید: «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ، اَلَّذِی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ» وای بر کسی که به خاطر ثروتی که اندوخته است، در پیش رو یا پشت سر، از دیگران عیب جویی میکند.
۲. گاهی ریشه استهزا، علم و مدرک تحصیلی است که قرآن درباره این گروه میفرماید:«فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ»؛ آنان به علمی که دارند شادند و کیفر آنچه را مسخره میکردند، ایشان را فرا گرفت.
۳. گاهی ریشه مسخره، توانایی جسمی است. کفّار میگفتند: «مَنْ أَشَدُّ مِنّا قُوَّهً» کیست که قدرت و توانایی او از ما بیشتر باشد؟
۴. گاهی انگیزه مسخره کردن دیگران، عناوین و القاب دهان پر کن اجتماعی است. کفّار فقرایی را که همراه انبیا بودند تحقیر میکردند و میگفتند: «ما نَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذِینَ هُمْ أَراذِلُنا» ما پیروان تو را جز افراد اراذل نمیبینیم.
۵. گاهی به بهانه تفریح و سرگرمی، دیگران به تمسخر گرفته میشوند.
۶. گاهی طمع به مال و مقام، سبب انتقاد همراه با تمسخر از دیگران میشود. گروهی، از پیامبر اکرم (ص) درباره زکات عیب جویی میکردند، قرآن میفرماید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ یَسْخَطُونَ»؛ ریشه این انتقاد طمع است، اگر از همان زکات به خود آنان بدهی راضی میشوند، ولی اگر ندهی همچنان عصبانی شده و عیب جویی مینمایند.
۷. گاهی ریشه مسخره، جهل و نادانی است. هنگامی که حضرت موسی برای حل اختلاف و درگیری دستور کشتن گاو را داد، بنی اسرائیل گفتند:آیا ما را مسخره میکنی؟ موسی علیه السلام گفت: «أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ» به خدا پناه میبرم که از جاهلان باشم. یعنی مسخره برخاسته از جهل و نادانی است و من جاهل نیستم.
۸. گاهی سرچشمه تمسخر، ریاکاری و بهانه گیری و شخصیت شکنی است. «یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ إِلاّ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ»
یکی از کارهای مبارک رسول خدا (ص) پس از بعثت تغییر نام افراد و مناطقی بود که دارای نام زشت بودند. زیرا نام بد، وسیلهای برای تمسخر و تحقیر است.
عقیل، برادر حضرت علی (ع) بر معاویه وارد شد، معاویه برای تحقیر او گفت:درود بر کسی که عمویش ابولهب، لعنت شده خداوند است و خواند: «تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ» عقیل فوری پاسخ داد:درود بر کسی که عمّه او چنین است و خواند: «وَ امْرَأَتُهُ حَمّالَهَ الْحَطَبِ» (زن ابولهب، دختر عمّه معاویه بود.)
۱- ایمان، با مسخره کردن بندگان خدا سازگار نیست. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ»
۲- کسی که مردم را از توهین به دیگران باز میدارد نباید در شیوهی سخنش توهین باشد. «لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ» (نفرمود: «لا تسخروا» یعنی شما که مسخره کننده هستید.)
۳- مسخره، کلید فتنه، کینه و دشمنی است. «لا یَسْخَرْ قَوْمٌ»؛ (بعد از بیان برادری و صلح و آشتی در آیات قبل، از مسخره کردن نهی شده است)
۴- در شیوه تبلیغ، آنجا که مسئلهای مهم است یا مخاطبان متنوّع هستند، باید مطالب تکرار شود. «قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ ... وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ»
۵-ریشهی مسخره کردن، احساس خودبرتربینی است که قرآن این ریشه را میخشکاند و میفرماید:نباید خود را بهتر از دیگران بدانید، شاید او بهتر از شما باشد. «عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً»
۶- ما از باطن و سرانجام مردم آگاه نیستیم، پس نباید ظاهربین، سطحی نگر وامروزبین باشیم. «عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً»
۷- عیب جویی از مردم، در حقیقت عیب جویی از خود است. «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ»
۸-نقل عیب دیگران، عامل کشف عیوب خود است. «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ»
۹- بد صدا زدن، یک طرفه باقی نمیماند، دیر یا زود مسئله به دو طرف کشیده میشود. «لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» («تَنابَزُوا» برای کار طرفینی است)
۱۰- مسخره کردن و بدنام بردن، گناه است و توبه لازم دارد. «وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ» (البتّه توبه تنها به زبان نیست، بلکه توبه تحقیر کردن، تکریم نمودن است.)
۱۱- مسخره، تجاوز به حریم افراد است و اگر مسخره کننده توبه نکند، ظالم است. «فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»
پاسخ ها