به گزارش گروه وبگردی اخبار ، بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشتبهخشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
میرزا جلال، متخلص به «اسیر»، از شاعران عصر صفوی در نیمه اول قرن یازدهم هجری قمری است.
پدرش میرزا مؤمن نام داشت. در تاریخ تولد او اختلاف است؛ ذبیحالله صفا تولد او را ۱۰۲۹ق آوررده است. گفتهاند که دختر شاه عباس اول، ملک نسابیگم، همسر وی بود و ظاهراً پیش از مرگ پدر (۱۰۳۸ق) درگذشت؛ در این صورت تاریخ ۱۰۲۹ق برای تولد اسیر درست نمینماید. این امر که اسیر، داماد شاه عباس یکم بوده، نشان میدهد که وی در روزگار خود از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بوده است. تاریخ درگذشت اسیر نیز دانسته نیست.
اسیر اصفهانی را شهرستانی نیز نامیدهاند؛ زیرا خاندان وی در اصل از سادات نامدار شهرستانک اصفهان بودهاند و نام برداری وی به «اسیر» از این روست که وی در شعر «اسیر» تخلص میکرد.
اسیر به صائب تبریزی ارادت داشت. با این همه نمیتوان وی را شاگرد صائب دانست؛ چرا که صائب نیز از خواندن شعرهای اسیر لذت میبرد و چنانکه خود گفته است «تتبع سخن میرزا جلال» میکرد. وی در جُنگی که از سرودههای شاعران گردآوری کرده، ابیاتی نیز از اسیر اصفهانی آورده است. گفتهاند که استاد او در شعر، فصیحی هروی بوده است. اسیر پس از سفر فصیحی از هرات به اصفهان و ساکن شدن وی در اصفهان، نزد او به شاگردی پرداخت و فنون شعر و ادب را از او آموخت.
اسیر اصفهانی از پیشروان سبک هندی یا اصفهانی است. دوستی وی با صائب تبریزی، بزرگترین شاعر این سبک در ایران عصر صفوی و پیروی وی از این شاعر، بیانگر توانایی وی در زمینه شعر است؛ خانه اسیر، محفل شاعران و سخنوران روزگارش بود و وی در رواج سبک هندی تأثیرگذار بوده است.
درونمایه شعر او ترکیبی از تخیل شاعرانه و تصویرسازی است. از همین روست که او را «بانی بنیاد خیالبندی» نامیدهاند. وی سبک ویژه خود را دارد و سبک شعری او با دوست و استاد همروزگارش، صائب، نیز متفاوت است. اسیر در محسوس کردن معانی انتزاعی و آوردن ترکیبهای مجازی و استعاری توانایی بسیار داشت. شعرهای او در هندوستان که خود اصلاً بدانجا نرفته بود، مشهور است و طرفداران سبک هندی در هندوستان از آغاز سده دوازدهم هجری به بعد از سبک او پیروی کردهاند.
از میان قالبهای شعر، چون بیشتر شاعران روزگار خود، به غزل گرایش دارد و در آن قالب چیرهدست است؛ چنان که شفیعی گفته است در سرودن غزلهایی با وزنهای کوتاه تواناتر است.
شعر اسیر برخلاف سرودههای شاعران سدههای یازدهم و دوازدهم هجری، فقط مضمونسازی و معماگویی نیست و گاه در غزلیاتش حال و هوای سبک عراقی نیز دیده میشود. ویژگی دیگر غزلیات اسیر که در شعر شعرای سبک هندی کمتر یافت میشود، هماهنگی و وحدت موضوعی از مطلع تا مقطع غزل است. با اینحال، برخی تذکرهنویسان، شعر او را دارای غث و سمین دانستهاند. دیوان اسیر اصفهانی بار نخست در ۱۲۹۶ق/۱۸۸۰ در لکهنو به چاپ رسید. پس از آن در ۱۳۱۴ق/۱۸۹۷ در کانپور هند چاپ شد. گزیدهای از دیوان او به کوشش حبیبالله بیگناه، با عنوان از دیوان اسیر شهرستانی در ۱۳۴۸ش در مشهد چاپ شده است. شرح دیگری نیز از دیوان اسیر در دست است که شارح آن شناخته شده نیست.
منبع: آنا
پاسخ ها