به گزارش گروه وبگردی اخبار ، کرونا که آمد، کسب و کارها تعطیل شد. درآمد خیلیها ناپایدار شد. حتی کارمندان دولت که روی ریال به ریال اضافهکاری در اداره و شرکتی که در آن مشغول کارند حساب میکردند هم به دردسر افتادند. میان هزینهها، تأمین اجارهخانه که سهم بالایی از سبد درآمد خانوارها را میبلعد کار سختی است؛ به قدری سخت که بسیاری را مجبور کرده است از هزینههای ضروری دیگر از بهداشت و درمان گرفته تا تفریح و خوراک زندگی خود بگذرند تا پول اجاره را جور کنند.
در این میان مالکانی بودهاند که حال ناخوش مستأجرانشان را درک کرده و غمشان را خوردهاند. برخی با فرستادن پیامک و برخی دیگر با تماس تلفنی، خیال مستأجر خود را از بابت اجاره راحت کردهاند. بخشودگی بخشی از اجارهبها، بالانبردن کرایهها، تمدید قراردادها با نرخ سال قبل و هزار جور کار دیگر بخشی از همراهی مالکان با مستأجرانشان بوده است. خبرنگار ما، با جستوجو در بنگاههای مشاور املاک دنبال مواردی از اجاره املاک گشته است که صاحبان آنها هوای مستاجرانشان را داشتهاند.
نماز بخوان به یاد پدرم
انتهای اشرفیاصفهانی، بعد از گذر از ترافیک انتهای بزرگراه و درست بعد از دور برگردانی که اشرفیاصفهانی را به خیابان سیمون بولیوار درمنطقه ۵ تهران وصل میکند، واحدهای مسکونی قد بلندی را میتوان دید که ردیف به ردیف هم تا سی و چند خیابان به سمت کوه ساخته شدهاند و هنوز هم در حال ساخت هستند؛ خانههایی که تا همین یکی دو سال قبل خیلی راحت میشد با حقوق کارمندی و ۳۰ میلیون تومان پولپیش اجارهشان کرد، اما چندماه قبل ناگهان قیمت خانهها چندبرابر شد.
نرخ اجاره ۳۰ میلیونتومان پول رهن یک واحد آپارتمان ۷۵ متری شد ۸۰ میلیون، ۱۰۰ میلیون و... خیلیها گمان کردند که موج افزایش اجارهبها زودگذر است و بهزودی همه چیز سر جای خودش برمیگردد. وضعیت نهتنها بهتر نشد که بدتر هم شد. مستأجران باید در آرزوی پیداکردن خانهای با همان قیمت چندماه قبل باشند. خبر از رهنهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیونی به گوش میرسد با کلی پول اجاره ماهانه؛ خانههایی که صاحبخانههایشان کمتر تن به مماشات با مستأجران بختبرگشته میدهند.
اما در این میان، هنوزمالکانی هستند که انصاف خود را به پول نفروختهاند. این را صاحب یک بنگاه قدیمی در خیابان الوند میگوید؛ پیرمردی که بنگاهش هم مثل خودش سالخورده است و رنگ و رخ چندانی ندارد.
اسماعیل آقا، بازنشسته راهآهن است و ۷ سال است کمک دست اکبر که سالهاست مالک بنگاه معاملات ملکی است، کار میکند. او از بیانصافی صاحبخانهها یاد میکند، اما میگوید، بینشان آدمهای با معرفت و خداشناس هم هست؛ «چند سال قبل، مالکی خانهاش را برای اجاره به من سپرد.
بنده خدا کارمند دادگستری بود و یک خانه برای اجاره داشت و خودش در جای دیگری زندگی میکرد. مستأجر خوبی هم برایش پیدا کردم و آن مستأجر الان ۴ سال است که در خانه او که ۱۰۲ متر است زندگی میکند. به قیمتی در خانه نشسته است که اگر بگوییم باور نمیکنید.» اسماعیلآقا حین گفتن این حرفها، دفتر بزرگی را که اطلاعات مشتریان و مالکان را در آن نوشته است زیر و رو میکند.
بعد از کمی جستوجو به مالک و مستأجری که از آنها حرف زده بود میرسد. عینک گردش را که با بندی قهوهای به گردنش آویزان کرده است به چشم میزند و میگوید: «ملک را ۱۵ میلیون رهن و ماهی ۷۰۰ هزارتومان اجاره داده.» قیمتی که او برای چنین ملکی اعلام میکند باور کردنی نیست. خیلی راحت میشود این خانه را با ۲۰۰ میلیون پول پیش و ماهی یک میلیون تومان، اجاره داد.
اسماعیل آقا، اما همه حرفش این نیست؛ «صاحبخانه قبل عید فوت کرد. موعد اجاره مستأجر هم ماه آینده تمام میشود. مستأجر نگران این بود که ورثه چه برخوردی با او دارند. پسر بزرگ صاحبخانه همین چند روز قبل پیغام داد که پدرش وصیت کرده مستأجرش، تا هر سالی که خانهای برای خودش بخرد با همان قیمت در خانهاش بماند. البته شرط کرده که در خانه نماز بخوانند و با هر بار نماز یک رکعت هم برای او ادای دین کنند.»
اسماعیلآقا، خدا بیامرزی به پسرمالک خانه میگوید و ادامه میدهد: «وقتی به مستأجر گفتم که با همان قیمت ۴ سال قبل میتواند در خانه بماند، باور نمیکرد. فقط گفتم که شرط صاحبخانه چیست و مستأجر هم با کمال میل قبول کرد. مستأجر وظیفه سنگینی دارد. ما که نیستیم ببینیم به وصیت عمل میکند یا نه، اما خدا کند، دینی از این بابت گردنش نماند.»
تا اطلاع ثانوی به قیمت سال قبل
بعد از فلکه دوم صادقیه، آنجا که خودروها درهم میلولند و میخواهند برای رفتن به خیابانی که مانند قیف، تنگ و ترش شده سبقت بگیرند تا سمت خیابان ستارخان بروند، بنگاههای معاملات ملکی کمی میتوان پیدا کرد. اما هر چه فاصلهها از فلکه دوم بیشتر میشود، بنگاهها را درکوچه پسکوچههای نزدیک به جایی که میان مردم به برق آلستوم معروف است میتوان دید؛ بنگاههایی که به گفته یکی از متصدیانش، دلالی ملک را علمی انجام میدهند.
خیابان رضایی یکی از همین بنگاهها را در دل خود جای داده است. علیرضا، یکی از ۵ کارشناس بنگاه است. موهایی کمپشت، کمی سفید و البته مرتب دارد. پیراهن آبی نفتی و شلواری که با آن هماهنگ شده، چهرهای موجه از او را پشت رایانهای که فایلهای اجاره و فروش را در دل آن ثبت کرده، به نمایش گذاشته است.
علیرضا که کمی بیش از ۴۰ سال سن دارد، مسئول به قول خودش دلالی واحدهای تجاری- اداری است؛ واحدهایی که گران است و کوچک، اما پرطرفدار. با این حال، کرونا که آمد، مستأجران زیادی خواستار لغو قراردادهای خود شدند، چون از پس پرداخت کرایهها برنمیآمدند؛ «خیلی از کسبه که واحدهایشان را اجاره کردهاند، در این یکی دوماه به ما فشار آوردند که کاری کنیم قراردادی که داشتند را لغو یا اجاره را بهخاطر کسادی کم کنیم. خیلیها خودشان با صاحب ملک حرف زدند وخیلیهای دیگر هم به ما گفتند که این کار را برایشان بکنیم. بعضی مالکها قبول کردند، اما بعضیها کوتاه نیامدند».
بعد درحالیکه چای را از فلاسک، در لیوان شیشهای میریزد که لکههای آب روی آن خشک شده، میگوید: «الان مالکهایی داریم که گفتند اجاره را فعلاً مثل سال قبل از مستأجر میگیرند. بعضی مستأجرها میخواهند تخفیف بیشتری بگیرند. یکی دو نفر تخفیف دادند و اجاره کمتری گرفتند، اما نه آنقدر که بگوییم ماهی یک میلیون تخفیف داده است. مثلاً گفتهاند ۴۰۰ تومان کمتر از سال قبل میگیریم آن هم تا وقتی که کرونا هست.»
علیرضا، معتقد است بسیاری از کسبه خودشان با مستأجرها سرقرارداد و کرایهها توافق کردهاند و بنگاه نمیداند دقیقاً چند نفر این کار را کردهاند. او این را هم میگوید که برخی مالکان خودشان در منطقه کسب دارند و با دیدن اوضاع خراب کاسبی، دلشان به رحم آمده و به کسبهای که مستأجرشان هستند، کمک کردهاند.
تمدید بدون افزایش
معمولاً خانههایی که در بافتهای مرکزی پایتخت هست، سالخورده است و کمتر خانهای نوساز میتوان در آن پیدا کرد. بیشتر کسانی که دنبال اجارهنشینی در این منطقهاند، افرادی هستند که پول پیشزیاد و توان مالی آنچنانی برای پرداخت اجاره ماهانه ندارند.
بالابودن نرخ اجاره و تقاضای پولپیش زیاد از سوی برخی صاحبخانهها تبدیل به سدی شده برای کسانی که در این محدودهها سکونت دارند. آنهایی که میتوانند با شرایط کنار بیایند، میمانند و آنهایی که توان پاسخ به تقاضای مالک را ندارند یا باید دنبال صاحبخانهای منصفتر بگردند یا باید عطای ماندن را به لقای رفتن به نقطهای ارزانتر ببخشند.
سدی که برخلاف انتظار، در خیابان جیحون و کوچه عیال بارگان برای فهان محمدی، زن سیو چند سالهای که با مادر و دختر خردسالش در واحدی ۸۰ متری زندگی میکنند وجود نداشته است. فهان را مالک بنگاهی که خانه را برای او پیدا کرده است معرفی میکند.
با شنیدن حرفهایش میفهمم که او اعتقاد دارد خدا هوای او و خانواده کوچکش را داشته که صاحبخانهای منصف را سر راهش قرار داده است؛ «الان ۲ سال است در خانهای که در این کوچه است زندگی میکنیم. راستش را بخواهید امید نداشتم با ۱۵ میلیون پیش و ۷۰۰ تومان اجاره خانه ۵۰ متری هم در محله پیدا کنم. بعد که بنگاهدار صاحبخانه فعلی را به من معرفی کردند با قرض و قوله ۲۰ میلیون با ماهی یک میلیون تومان خانه را اجاره کردم.»
فهان، در بخش خصوصی کار میکند و گاهی حقوقی که میگیرد دیر و زود میشود. کرونا هم باعث شده درآمدی که از محل اضافه کاری بهدست میآورد از بین برود و این شرایط او را از نظر مالی در مضیقه قرار داده است؛ مضیقهای که صاحبخانهاش که طبقه پایین خانه آنها زندگی میکند، متوجه آن شده است؛ «صاحبخانهمان یک زن و شوهر سالمندند. برای همین، زن صاحبخانه با مادرم که در خانه تنهاست دوست شده است و با هم درددل میکنند. از وقتی داستان کرونا پیش آمد، کمتر هم را میبینند، اما تلفنی با هم حرف میزنند.»
بین همین صحبتهای دوستانه است که عصمت خانم، همسر صاحبخانه میفهمد که اوضاع مالی مستأجرش خوب نیست. یک روز زن و شوهر سالمند طبقه پایین از فهان و مادرش دعوت میکنند که به منزل آنها بیایند؛ دعوتی که عاقبت خوبی داشت؛ «فکر میکردم مثل همیشه برای اینکه از تنهایی در بیایند ما را دعوت کردهاند. وقتی رفتیم خانهشان، از کرونا و مشکلاتی که مردم با آن روبهرو شدهاند حرف زدند. از هر دری حرف زدیم تا اینکه از من درباره کارم و اثر کرونا پرسید. من هم همه چیز را گفتم. بعد عصمتخانم گفت که تصمیم گرفتهاند از اجاره ماهانه یک میلیون تومانی، ۳۰۰ هزار تومان کم کنند. حتی پرسیدند که با ۷۰۰ هزار تومان اجاره راضیام.»
او هنوز هم باور نمیکند که صاحبخانهاش این مقدار به او تخفیف داده است؛ درست بهاندازه کمشدن درآمدش از محل اضافهکاریاش. هر چند هنوز چندماه دیگر تا موعد قرارداد اجارهاش مانده است، اما میگوید، قرار است اجارهاش با همین مبلغ تمدید شود.
مستاجران در آرزوی خانه
نرخ اجاره ۳۰ میلیونتومان پول رهن یک واحد آپارتمان ۷۵ متری شد ۸۰ میلیون، ۱۰۰ میلیون و... خیلیها گمان کردند که موج افزایش اجارهبها زودگذر است و بهزودی همه چیز سر جای خودش برمیگردد. وضعیت نهتنها بهتر نشد که بدتر هم شد. مستأجران باید در آرزوی پیداکردن خانهای با همان قیمت چندماه قبل باشند.
خبر از رهنهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیونی به گوش میرسد با کلی پول اجاره ماهانه؛ خانههایی که صاحبخانههایشان کمتر تن به مماشات با مستأجران بختبرگشته میدهند. اما در این میان، هنوزمالکانی هستند که انصاف خود را به پول نفروختهاند
وصیت مالک
صاحبخانه قبل عید فوت کرد. موعد اجاره مستأجر هم ماه آینده تمام میشود. مستأجر نگران این بود که ورثه چه برخوردی با او دارند. پسر بزرگ صاحبخانه همین چند روز قبل پیغام داد که پدرش وصیت کرده مستأجرش، تا هر سالی که خانهای برای خودش بخرد با همان قیمت در خانهاش بماند. البته شرط کرده که در خانه نماز بخوانند و با هر بار نماز یک رکعت هم برای او ادای دین کنند.
منبع: روزنامه همشهری
پاسخ ها