مرجان پلویی کارشناس ارشد روان شناسی عمومی در گفتوگو با خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشكی اخبار ، درباره سابقه خرافات در زندگی انسانها اظهار کرد: خرافات در زندگی انسانها سابقه طولانی دارد، به طوری که انسانهای اولیه همه اتفاقات پیرامون خود را به مسائل مرموز و نامرئی نسبت میدادند که از اراده دست بشر خارج بوده است.
او بیان کرد: ما خرافات را میتوانیم در مورد مسائلی همچون پیشگویی درباره مرگ، تولد و بیماری، نحس بودن یک عدد به طور مثال عدد ۱۳ یا نحس بودن برخی روزهای سال، بدشانسی، خوش شانسی و فال مشاهده کنیم. هرچه آگاهی فرد بالاتر باشد، کمتر به خرافات روی میآورد.
پلویی افزود: سطح فرهنگ خانواده و تحصیلات والدین عواملی هستند که در خرافاتی شدن افراد نقش دارند. هر چه تحصیلات فرد بالاتر باشد، کمتر به خرافات روی میآورد. شخصی که تفکر میکند، گرایش او به خرافات کمتر میشود. تفکر در چارچوب عقلانیت به افراد کمک میکند که خرافاتی نباشند و اتفاقات محیط اطراف خود را بر اساس شواهد علمی و عقلی باور کنند.
این کارشناس ارشد روان شناسی عمومی تأکید کرد: ما میتوانیم رد و پای باورهای خرافی و نادرستی را در اختلالات اضطرابی مشاهده کنیم به طوری که فرد باور خرافی درباره موضوع خاصی دارد، که این باور رویدادهایی را موجب میشود که خارج از اراده شخص است. در اختلال افسردگی هم فرد ممکن است باورهای خرافی را داشته باشد به گونهای که به خود القا میکند که تلاش او در زندگی بیفایده است و او به طور کلی شخص بدشانسی است و هیچ وقت سعی او به نتیجه نمیرسد.
او تصریح کرد: در برخی موارد هم افراد معتقد هستند که پوشیدن لباسهایی خاص برای آنها خوش شانسی میآورد که این موضوع ممکن است در عملکرد روزانه آنها اختلال ایجاد کند. برخی اشخاص هم اعتقاد دارند که باید کیف یا وسیلهای خاص را که سنگین است، حمل کنند، زیرا در غیر این صورت برای آنها بدشانسی اتفاق میافتد. ما باورهای خرافی را میتوانیم در برخی اختلالات مانند وسواس فکری- عملی هم ببینیم. یافتههای علمی نشان میدهند که بین باورهای خرافی و اختلال وسواس ممکن است رابطهای وجود داشته باشد. به طور مثال شخص هنگام خوابیدن اعمال و رفتارهای تکراری را انجام میدهد تا از بروز اتفاقات بدی در آینده جلوگیری کند. همچنین ممکن است به شکل مداوم افکار خرافی را در ذهن خود تکرار کرده یا رفتار یا اعمال خاصی را انجام بدهد.
پلویی گفت: در اختلال شخصیت اسکیزوتایپال فرد افکار جادویی در ذهن خود دارد یا به باورهایی عجیب و غریب معتقد است که این افکار یا باورها با هنجارهای فرهنگی شخص همخوانی ندارد و اشتغال ذهنی عجیب و غریبی را برای او ایجاد میکند.
او یادآوری کرد: بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی بندورا، یادگیری افراد از طریق مشاهده و تقلید رخ میدهد. کودکان رفتارهایی را که در دیگران مشاهده میکنند، یاد میگیرند و تقلید میکنند به عبارتی کودکان در یادگیری خرافات از والدین خود الگوبرداری و تقلید میکنند. اگر تفکرهای خرافی تأیید شوند، این تفکرها میتوانند ادامه پیدا کنند و به نسلهای آینده منتقل شوند.
پاسخ ها