روانشناسی مثبت در چند دهه گذشته به شدت محبوب شده است. این شاخه از روانشناسی روی نقاط قوت، فضائل و عواملی که به شکوفایی شخصی انسان کمک میکنند، تاکید دارد. این رویکرد بسیاری را تشویق کرده است که نگاهی خوشبینانه به زندگی داشته باشند، اما آیا اثر منفی روانشناسی مثبت هم مورد توجه بوده است؟
در حالی که اصول روانشناسی مثبت قطعاً میتوانند بهزیستی و خوشبختی فردی را افزایش دهند، اما جنبههای تاریک و کمتر مورد بحث در این زمینه نیز وجود دارد. در این مطلب چطور به دردسرهای و مشکلات روانشناسی مثبت میپردازیم.
روانشناسی مثبت، زیرشاخهای از روانشناسی است که بر مطالعه احساسات مثبت، نقاط قوت و عواملی که به شکوفایی انسان کمک میکنند، تمرکز دارد. هدف آن انتقال تمرکز از بیماریهای روانی به بهزیستی روانی است و بر جنبههایی مانند خوشبختی، قدردانی، مقاومت و معنا در زندگی تاکید دارد.
این رویکرد روانشناسی نکات و ابزارهای ارزشمندی برای بهزیستی فردی و جمعی ارائه کرده است. اما پذیرش بیچون و چرای اصول آن و غافل شدن از نگاه انتقادی میتواند منجر به پیامدهای منفی شود.
یکی از اصول اصلی روانشناسی مثبت ترویج مثبتاندیشی و احساسات مثبت است. در حالی که نگرش مثبت میتواند رضایت از زندگی را افزایش دهد، تاکید بیش از حد بر مثبتاندیشی میتواند باعث فرار از واقعیت و غرق شدن در توهم شود.
وقتی پیوسته از خوشبختی و موفقیت عنوان هدف اصلی زندگی حرف بزنیم افراد ممکن است احساس کنند که باید همیشه در حالت شادی و خوشبینی باشند و احساس غم را بر خود رو ندانند. این پدیده با عنوان دیکتاتوری مثبتنگری (Tyranny of Positivity) شناخته میشود. این پدیده را میتواند خطرناکترین اثر منفی روانشناسی مثبت دانست.
این شادی اجباری دو اثر گریز ناپذیر در پی دارد:
روانشناسی مثبت بر اهمیت احساسات مثبت تاکید میکند. در نتیجه این تاکید گاهی اوقات ارزش احساسات منفی که بخش طبیعی و ضروری از تجربه انسانی هستند را نادیده میگیرد.
احساسات منفی مانند غم، خشم و ترس نقشهای مهمی در سلامت روانی و احساسی ما ایفا میکنند. در نتیجه سرکوب و انکار احساسات منفی میتواند منجر به چندین مشکل روانشناختی شود.
فشار اجتماعی مثبتنگری و فشار خود ساخته برای همیشه مثبت بودن میتواند سنگین و مخرب باشد. آدم به طور طبیعی گاهی نیاز به غمگین، منفی و خشمگین بودن دارد و فشار انکار این حسها ویرانگر است.
افراد ممکن است احساس کنند که باید همیشه شاد و مثبت به نظر برسند، حتی زمانی که در عمق خود در حال مبارزه هستند. این فشار میتواند از هنجارهای اجتماعی، تصویرسازی رسانهها از زندگیهای ایدهآل یا انتظارات خود ساخته ناشی شود.
تاکید شدید روانشناسی مثبت بر مسئولیت شخصی گاهی منجر به مقصر دانستن قربانی شود. این اتفاق میتواند باعث شود شما عملا از نقش عوامل بیرونی غافل شوید.
در حالی که پذیرش مسئولیت شخصی امری ضروری برای زندگی متعادل است، اما نگاه افراطی به این مسئله میتواند مضر باشد.
روانشناسی مثبت اغلب بر تغییرات فردی تمرکز میکند و ممکن است مشکلات بزرگتر اجتماعی و ساختاری را نادیده بگیرد.
با تمرکز بر مثبتاندیشی و مقاومت فردی، خطر نادیده گرفتن یا کماهمیت جلوه دادن اهمیت پرداختن به مسائل سیستماتیک که بر بهزیستی تأثیر میگذارند وجود دارد.
برای درک بهتر جنبه تاریک روانشناسی مثبت، 5 اثر منفی روانشناسی مثبت را با هم مرور میکنیم.
جبنه منفی | مسئله | اثر |
سرکوب احساسی | تشویق به نادیده گرفتن احساسات منفی | افزایش اضطراب، افسردگی و نقص در تنظیم احساسات |
انتظارات غیرواقعی | ترویج خوشبختی دائمی | ناامیدی، احساس ناتوانی |
مقصر دانستن قربانی | تاکید بر مسئولیت شخصی | مقصر دانستن افراد برای رنجشان، نادیده گرفتن عوامل سیستماتیک |
عدم اصالت و انزوا | فشار برای پنهان کردن احساسات واقعی | احساس عدم اصالت، انزوای اجتماعی، کمبود ارتباطات معنادار |
نادیده گرفتن مسائل اجتماعی | تمرکز بر تغییرات فردی | نادیده گرفتن تأثیرات مسائل اجتماعی بر سلامت روانی |
نظر شما درباره اثر منفی روانشناسی مثبت چیست؟ آیا تجربه بدی از روانشناسی مثبت داشتید؟ چقدر روانشناسی مثبت را دردسرساز و خطرناک میدانید؟
راستی شاید جالب باشد بدانید که چرا پادکستهای روانشناسی محبوب هستند؟
منبع: psychology today و The Shipley School
پاسخ ها