آیات و احادیث درباره عزت و ذلت
خداوند در آیاتی از قرآن فرموده اند که : عزّت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است. عزت در اصل به معنای قوّت و شدت و غلبه است. همچنین به معنای بلندی و امتناع است. در ادامه این مطلب به آیات و احادیث درباره عزت و ذلت اشاره کرده ایم.
عزت نفس دقیقا همان احساسی است که شما نسبت به خود دارید و ارزشی است که برای خود قائلید. زمانی که شما نسبت به خود حس خوبی داشته باشید یعنی از عزت نفس خوبی برخوردارید و اگر از کارهای خود ایراد گرفته و نسبت به خود و فعالیتهایتان حس خوبی ندارید، عزت نفس شما پایین است.
احساس توانمندی و احساس ارزشمندی دو حس تشکیل دهنده عزت نفس هستند. ارزشمندی دقیقا همان حسی است که شما نسبت به خود، در خلوتتان حس می کنید و توانمندی به توانایی شما در انجام هر کاری و در هر حوزه ای برمی گردد.
تمام مردم به تميل طبيعى و كشش غريزه حب ذات علاقه دارند كه در جميع شئون زندگى و مظاهر حياتى همواره از نعمت عزت و بزرگوارى برخوردار باشند و از خوارى و ذلت بر كنار:
آئين مقدس اسلام مسئله عزت و ذلت را در تعاليم خود مورد كمال توجه قرار داده و مسلمانان را موظف نموده است كه در حفظ عز و احترام خود كوشا باشند، بزرگوارى و شرافت خويش را از آسيب مصون دارند و از گفتار و رفتاری كه به ذلت و خوارى آنان مى انجامد اجتناب نمايند.
امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند كار مومنين را به خودشان واگذار نموده ولى اجازه نداده است خويشتن را ذليل و خوار نمايند. مگر نشنيدى كه خداوند در قرآن شريف فرمودند : كه عزت براى خدا و پيغمبر و مومنى است؟ پس شايسته افراد با ايمان عزت و بزرگوارى است نه خوارى و ذلت.
وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ.
این جمله یکی دیگر از فرازهای دعای نورانی مکارم الاخلاق است که در آن از خداوند منان خواسته شده که خدایا به من عزت بده ولی مرا مبتلای به خود بزرگ بینی نکن.
در توضیح فراز مورد بحث می گوییم: عزت در لغت به معنای شکست ناپذیری است. راغب آن را در مفردات اینگونه معنا می کند:
العزّةُ حالةٌ مانعةٌ للانسانِ مِن أن يُغلَبُ.
عزت حالتی است که جلوی مغلوب شدن انسان را می گیرد.
ریشه لغوی این کلمه نیز از «أرضٌ عَزاز» به معنای زمین نفوذناپذیر گرفته شده است. در لسان العرب نیز آمده است:
العِزُّ في الأَصل: القوة و الشدة و الغلبة. و العِزُّ و العِزَّة: الرفعة و الامتناع.
عزت در اصل به معنای قوّت و شدت و غلبه است. همچنین به معنای بلندی و امتناع است.
در واقع آن عظمت و شرافتی که در شخص عزیز وجود دارد، مانع از شکست خوردن او در زمینه های مختلف فردی و اجتماعی می شود.
عزت به معنای حقیقی، اختصاص به خدا دارد، زیرا شکست ناپذیر مطلق تنها خداست. در سه آیه به این انحصار تصریح شده است:﴿مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً﴾؛﴿فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً﴾و﴿إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً﴾. در دعای جوشن کبیر هم می خوانیم: «يا مَن هُوَ عَزيزٌ بِلا ذُل»؛ ای عزیزی که هیچ ذلتی در او نیست.
بنا بر این، عزت دیگران غیر از خدا، اگر از خدا باشد، عزتی نسبی است و اگر غیر الهی باشد، اصلاً عزت نیست؛ بلکه ذلت است. چنانچه در روایتی از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده که می فرماید: كُلُّ عَزيزٍ داخِلٍ تَحتَ القُدرَةِ فَذَليل. هر عزيزى كه زير قدرت و سلطهاى باشد، ذليل است.
از این رو، کسی که با خدا ارتباط داشته باشد، عزت حقیقیی نسبی دارد، چنانچه در این آیه در کنار عزت الهی، پیامبر و مؤمنان نیز عزیز شمرده شده اند:
﴿وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾
عزّت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است.
امیدواریم خداوند به همه ما عزت حقیقی نسبی عنایت فرماید.
قرآن کریم :
قُلِ اللّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُو?تِى الْمُلْكَ مَن تَشاءُ وَ تَنزِ عُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَن تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٌ؛ حديث
بگو: بار الها! اى مالك حكومت ها! به هر كس بخواهى، حكومت مى بخشى و از هر كس بخواهى حكومت را مى گيرى؛ هر كس را بخواهى عزّت مى دهى و هر كس را بخواهى ذليل مى كنى، خوبى ها به دست توست؛ تو بر هر كارى توانايى.
آیات قرآنی درمورد عزت و ذلت
خداوند متعال در قرآن كریم در آیات متعددی، عزّت را تماماً و بالاصالة از آن خویش می داند[سوره های فاطر: آیه 10، یونس: آیه 65، نساء: آیه 138 و 139.] و در آیات دیگر آن را بعد از خود، متعلق به رسول خدا و مؤمنین می داند[سوره منافقون آیه 8] و نیز می فرماید هر كه را خداوند اراده نماید، عزیز و هر كه را بخواهد، ذلیل می گرداند.[سوره آل عمران آیه 26]
در دعای عرفه به نقل از سالار شهیدان می خوانیم كه تمام عزّت و بلند مرتبگی ویژه خداوند است و هر كه خدا را دوست بدارد عزیز و الّا ذلیل خواهد بود.[4] حضرت علی علیهالسّلام در حدیثی ضمن رد هر گونه اعمال سلطه ای می فرمایند: هر عزیزی كه تحت قدرت و سلطه ای قرار بگیرد ذلیل خواهد بود، همچنین ایشان در جاهای دیگر هر عزّت غیر خدائی را ذلّت تلّقی نموده و معتقدند طلب عزّت فقط از خدا شایسته است و هر كس عزّت را به غیر از او طلب كند هلاك خواهد گشت، و نیز ایشان در جای دیگر می فرمایند هیچ عزّتی بالاتر از بردباری نیست.
هر كه می خواهد بدون داشتن مال و ثروت و ایل و تبار عزتمند گردد می بایست از معصیت الهی دوری و به اطاعت او روی آورد.
امام صادق علیه السّلام نیز ضمن رفیع دانستن جایگاه مؤمن و عزّت والای او می فرمایند خداوند اختیار هر كاری را به مؤمن داده به جز این كه او اختیار ندارد خود را ذلیل نماید. و در حدیث دیگری ایشان راستی را مایه عزّت و نادانی را مایه ذلّت توصیف می کنند.
امام سجاد علیه السّلام نیز ضمن اهمیت دادن به اطاعت دادن به اطاعت از اولی الامر، طاعَةُ وُلاةِ الأمرِ تَمامُ العِزِّ. فرمان بردن از فرمانروايان [الهى] كمال عزّت است.
امام صادق علیه السّلام نیز عزّت را تنها در خانه ای می دانند كه اهل آن خانه چشم طمع به دست مردم ندوخته باشند.
پيامبر صلي الله عليه و آله: اِشْتَدَّ غَضَبُ اللّه ِ عَلى مَنْ زَعَمَ اَ نَّهُ مَلِكُ الاَْمْلاكِ. لا مَلِكَ اِلاَّ اللّه ُ؛
خشم خدا بر كسى كه خيال كند مالك [حقيقى] دنياست، سخت خواهد بود؛ چرا كه مالكى جز خدا نيست.
رسول خدا صلی الله علیه و آله عفو و بخشش را مایه رسیدن به عزّت و در حدیث دیگر فروتنی و مناعت طبع را مایه عزّت مؤمن می دانند.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : هیچ مومنی نباید نفس خود را خوار بشمارد.
حضرت محمد (ص) فرمودند : خداوند کارهاى بزرگ و با شرافت را دوست دارد و کارهاى پست و ذلیل را خوش نمى دارد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در دعا گفتند :
يا مَن هُوَ رَبٌّ بِلا وَزيرٍ ، يا مَن هُوَ عَزيزٌ بِلا ذُلٍّ ، يا مَن هُوَ غَنِيٌّ بِلا فَقرٍ.
اى خداوندگارِ بى دستيار، اى عزيزِ بدور از ذلّت، اى بى نيازِ به دور از فقر.
دعای جوشن کبیر اشاره به عزت و ذلت
امام على عليه السلام: فى تَفْسيرِ: لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّه ِ : اِنّا لا نَمْلِكُ مَعَ اللّه ِ شَيْئا، وَ لا نَمْلِكُ اِلاّ ما مَلَّـكَنا، فَمَتى مَلَّـكَنا ما هُوَ اَمْلَكُ بِهِ مِنّا، كَـلَّـفَنا وَ مَتى اَخَذَهُ مِنّا وَضَعَ تَكْليفَهُ عَنّا؛ حديث
در تفسير «لا حول و لا قوة الا باللّه (هيچ توان و نيرويى به جز از جانب خدا نيست)» فرمود: ما با وجود خداوند، مالكِ چيزى نيستيم و جز آنچه او ما را مالكش گردانيده، چيزى نداريم. پس وقتى چيزى را به مالكيت ما درآورْد كه او نسبت به آن مالك تر از ماست، تكليفى بر عهده ما نهاده است و وقتى آن را از ما بگيرد، [در واقع،] تكليف خود را از دوش ما برداشته است.
حضرت علی علیه السّلام بالصراحة عزّت را با قطع طمع همراه می دانند.
حضرت على (ع) فرموده اند: العزیز بغیر الله ذلیل. عزیزى که عزتش از غیر خدا باشد، ذلیل است.
حضرت علی علیه السّلام می فرمایند : هر كه می خواهد بدون داشتن مال و ثروت و ایل و تبار عزتمند گردد می بایست از معصیت الهی دوری و به اطاعت او روی آورد.
امام على عليه السلام فرمودند : كُلُّ عَزيزٍ داخِلٍ تَحتَ القُدرَةِ فَذَليلٌ .هر عزيزى كه زير قدرت و سلطه اى باشد، ذليل است.
امام على عليه السلام : العَزيزُ بِغَيرِ اللّه ِ ذَليلٌ. عزيزِ غير خدايى ذليل است.
امام على عليه السلام : لا عِزَّ أرفَعُ مِنَ الحِلمِ. هيچ عزّتى بالاتر از بردبارى نيست.
حضرت علی علیه السّلام رفتار منصفانه با مردم را باعث عزّت دانسته و در احادیث دیگر شجاعت و قناعت را از عوامل نیل به عزّت بر می شمارند.
امام على عليه السلام : مَنِ اعتَزَّ بِغَيرِ اللّه ِ أهلَكَهُ العِزُّ. هر كه عزّت را از جز خدا بجويد، آن عزّت او را هلاک گرداند.
امام حسن عليه السلام ـ وقتى به ايشان گفته شد: در تو نخوت است! ـ فرمودند :
فيكَ عَظَمَةٌ ! ـ : لا بَل فِيَّ عِزَّةٌ ، قالَ اللّه ُ تَعالى : «و للّه ِِ العِزَّةُ و لِرَسولِهِ و لِلمُؤمِنينَ».
نه، بلكه در من عزّت است. خداوند متعال فرموده است: «و عزّت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است».
امام حسین علیه السّلام در روز عاشورا خطاب به لشکر یزید فرمودند: آگاه باشید كه این ملعون مرا میان دو امر مخیّر كرده است: میان شمشیر و ذلّت، امّا هیهات كه من تن به ذلّت و پستی دهم زیرا كه خدا و رسول او و نیاكان و تربیت كنندگان ما هرگز خواری را نپذیرند و هلاكت زبونانه را بر كشته شدن شرافتمندانه ترجیح ندهند.
امام باقر علیه السّلام نیز چشم نداشتن به دست مردم را موجب عزّت دینی مؤمن می دانند.
امام باقر علیه السّلام نیز توكل به خدا را موجب عزّت مومن می دانند و در جای دیگر صبر و شكیبائی را مایه عزّت می شمارند.
امام باقر عليه السلام :
اليَأسُ مِمّا في أيدي النّاسِ عِزُّ للمُؤمِنِ في دِينِهِ، أ وَ ما سَمِعتَ قَولَ حاتِمٍ:إذا ما عَزَمتَ اليَأسَ ألْفَيتَهُ الغِنى إذا عَرَفَتْهُ النَّفسُ، و الطَّمَعُ الفَقرُ .
چشم نداشتن به دست مردم موجب عزّت دينى مؤمن است. آيا اين سخن حاتم را نشنيده اى كه: هر گاه به چشم بركندن [از دست مردم] مصمم شدى و جانت با آن آشنا شد، آن را بى نيازى خواهى يافت و طمع را فقر و نيازمندى.
امام باقر عليه السلام :
إنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى أعطَى المُؤمِنَ ثَلاثَ خِصالٍ : العِزَّ في الدّنيا و الآخِرَةِ ، و الفَلجَ في الدّنيا و الآخِرَةِ، و المَهابَةَ في صُدورِ الظّالِمينَ.
خداوند تبارك و تعالى سه خصلت به مؤمن عطا فرموده است: عزّت در دنيا و آخرت، رستگارى در دنيا و آخرت و هيبت در سينه هاى ستمگران.
امام صادق علیه السّلام نیز می فرمایند: خدای متعال اختیار هر كاری را به مومن داده است امّا اختیار خوار كردن خویش را به او نداده است.
امام حسن عسكرى عليه السلام: ما تَرَكَ الْحَقَّ عَزيزٌ إِلاّ ذَلَّ وَ لا أَخَذَ بِهِ ذ ليلٌ إِلاّ عَزَّ؛ حديث
هيچ عزيزى حق را ترک نكرد، مگر اين كه ذليل شد و هيچ ذليلى به حق عمل نكرد مگر اين كه عزيز شد.
گردآوری: بخش مذهبی
پاسخ ها