مد یک کشور اغلب می تواند بازتابی از مدرنیته و ماهیت تاریخ و فرهنگ آن باشد. می تواند تکامل عرصه های اجتماعی و سیاسی خود را بررسی کند و داستانی را از طریق جدول زمانی لباس ها، پارچه ها ,طرح ها و مدل لباس مجلسی افغانی شیک بیان کند. همانطور که لنز خود را به سمت همسایه هند چرخاندیم، در مورد مد افغانستان در دهه 1960 و چگونگی نماد روح زمان خود فکر کردیم. با نشان دادن اینکه جوامع مختلف، مترقی و آزاد در آن زمان چقدر متفاوت بودند، ما به دنیایی با گذشته نگر جسارت کردیم تا گوهر پنهانی را که شکوه گمشده افغانستان از طریق مد آن است، کشف کنیم.
با نگاهی به دهه 1960
قبل از وقوع جنگ های وحشتناک طولانی و طالبان (2001)، افغانستان زندگی، روح و نام بسیار متفاوتی داشت. شما می توانید آن را با تمام رنگ های باد نقاشی کنید و از هویت فرهنگی منحصر به فرد آن لذت ببرید. مقصدی عجیب و غریب با مسیری هیپی که هر جوان آمریکایی و اروپایی را که برای ماجراجویی شکار می کردند به سرزمین عرفانی خود می کشاند. کشوری بسیار پرجنبوجوش، کاملاً شبیه بمبئی امروز، شلوغ از ترافیک، مردمی که با مانع به سمت سالنهای سینما میروند و به بازارهای قدیمی میروند تا جدیدترین مبلمان و مد خود را بفروشند. حتي حكومت حاكم در آن دوره حس سنتي قانون و نظم داشت كه به توسعه هنر و معماري باشكوه آن كمك كرد. مردم افغانستان با امید زندگی می کردند و معتقد بودند که از طریق آموزش و پیشرفت تکنولوژی، راه روشنی از فرصت ها پیش روی آنها قرار دارد. در این طرح زیبای فرهنگ، هنر و رشد لیبرال، زنان در افغانستان در اوج خود بودند. دهه 60 به زنان افغان اجازه داد تا مشاغل حرفه ای را دنبال کنند، طراحی و بازاریابی را تمرین کنند و امیدها و رویاهای خود را با یکدیگر و جهان به اشتراک بگذارند. در حالی که این تصویر بسیار دور از افغانستان امروز است، زنانی که بر مردان جامعه سایه می اندازند و در قید و بندهای قوی اجتماعی زندگی می کنند، در آن زمان، آزادی نام بازی بود. و با این رهایی، مد ظاهر شد که هرگز قبلاً نبود.
غنی بود و به طور گسترده تحت تأثیر تمدن غربی بود که نه تنها نخبگان مد جهان بلکه قلب های جوان افغانستان را نیز هدف قرار داد. همانطور که زمزمههای سبکهای فریبنده آنها از مسیر ابریشم به سرتاسر جهان میرسید، طراحان مشهور این سبکها را تقلید کردند و حتی آنها را روی صفحات Vogue چاپ کردند. صفیه طرزی، یک طراح مد جوان از کابل، حتی به عنوان یکی از «چیزهای جوان درخشان» پایتخت در ووگ معرفی شد. و این افزایش مد حتی به نفع اقتصاد کشور بود، زیرا بزرگترین صادرات مد افغانستان به کتهای معروف پوست بز و شلوارهای شفاف آنها تبدیل شد که هر دو واقعاً مورد علاقه زنان آمریکایی بود.
پیوستن به این بازی مد فوق العاده پرسود، Jeanne Beecher. یک زن آمریکایی مقیم کشور و همسر یکی از مدیران شرکت های هوایی، تصمیم گرفت تا با آوردن تخصص های پوشاک غربی به کابل، سرمایه گذاری کند. هنگامی که او به زنان آموزش می داد که چگونه پارچه را متناسب با الگوهای محلی خود برش دهند، حتی منسوجات مختلف را وارد کرد و یک صنعت مد محلی راه اندازی کرد و به زنان افغان فرصت های جدیدی داد. از این طریق، عصر طلایی پر شور مد در افغانستان با مدلهایی با لباسهای کوتاه، دامن مدادی، لباسهای سنتی و تفنگهایی که سرهایشان را بالا گرفته بودند، آغاز شد.
به عنوان یک دختر، مادرم را به یاد دارم که دامن کوتاه می پوشید و ما را به سینما می برد. عمه من در کابل به دانشگاه رفت. در حالی که سه دهه جنگ، تهاجم و قیام های مذهبی زنان افغانستان را به عقب رانده و آنها را با افکار واپسگرایانه و احکام اجتماعی زنجیر کرده است، جالب است که به گذشته نگاه کنیم و زمان متفاوتی را در تاریخ این کشور بشناسیم، زمانی با فرهنگ خروشان، هنر رو به رشد. و مهمتر از همه، مد بی نظیر.
پاسخ ها