غیاثالدین ابوالفتح عمربنابراهیم، معروف به خیام نیشابوری، فیلسوف، ریاضیدان، منجم و شاعر پرآوازهی ایرانی در حدود سال ۴۴۰ هجری قمری در نیشابور چشم به جهان گشود. جانش شیفته و سرش پرشورتر از آن بود که به یک منزل بسنده کند، آنچنان که منازل دانش و حکمت را یکان یکان گشت و از هر کدام بهرهای بسزا برد. گفتهاند بیشازهمه به فلسفه اشتغال داشت. علاقهمند به فلسفهی یونان و پیرو حکمت شیخالرئیس بوعلیسینا بود. او در ریاضیات و نجوم هم سرآمد دوران شد. اما آنچه در شهرت امروزیاش سهم بیشتری دارد، رباعیهای بینظیر اوست. رباعیاتی که برایش شهرتی جهانگیر به ارمغان آورد. اشعار نغزی که نسلهاست ورد زبان خرد و کلان است. ورد زبان کسانی که شاید تنها اشتراکشان اشعار خیام باشد. او در موسیقی نیز صاحب رساله و پژوهشهای درخور است.
خیام نیشابوری در قرن پنجم و ششم هجری و در دورهی حکومت سلجوقی زیست. او را فردی صریحالهجه با تفکری آزاد و البته عاقبتاندیش و مدبر خواندهاند. با وجود تعصبات و سختگیریهای فراوان در خراسان و دیگر مناطق ایران در آن ایام، از بیان عقاید فلسفی خود فروگذار نکرد. تنگنظران همدورهاش نیز سکوت نکردند و تا توانستند، به او تاختند. مخالفانی که تا تکفیر خیام و اتهام الحاد به او نیز پیش رفتند. به گفتهی برخی، در پی این هجمههای پیدرپی فضا برای خیام آنچنان تنگ و تاریک میشود که سفر حجی را تدبیر میکند. پس از حج، مدتی به بغداد میرود. دانشدوستان آن دیار بزرگش میدارند و از او بذل حکمتش را میطلبند؛ اما خیال وطن هواییاش میکند و به نیشابور بازمیگردد. خیام را فردی کمحرف خواندهاند. ظاهرا او بیش از آنکه دل در گرو زمینیان و معاشرت با آنان داشته باشد، سر در آسمان داشتهاست؛ و این عجیب نیست برای آنکه که رموز حکمت در سینه و زخم کینه بر جان دارد. آسمان وسعت بیمانندی دارد برای غرقشدن و پناهبردن از هجوم افکار رنگبهرنگ و دشمنان تنگنظر.
. . .
گابریل خوزه گارسیا مارکز رماننویس، نویسنده، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود.
گارسیا مارکز که میانِ اهالی آمریکای لاتین با نام مستعار محبتآمیز گابو و گابیتو شناخته میشد، ششم مارس ۱۹۲۷ در شهر فقیر آراکاتاکا در شمال کلمبیا به دنیا آمد. در بوگاتا، پایتخت کلمبیا، به مدرسه رفت و از همان دوران کودکی به نوشتن علاقمند بود. او بعدها در اولین کتاب خاطراتش با عنوان زندهام که روایت کنم نوشت دوران کودکی سرچشمه الهام تمام داستانهایش بوده است.
مارکز تحت تأثیرِ پدربزرگش که شخصیتی آزادیخواه بود و در هر دو جنگ داخلی کلمبیا شرکت کرد. او از سالهای جوانی در نیمه دهه ۱۹۴۰ به حرفه روزنامهنگاری پرداخت و در کنار گزارشهای واقعی، نخستین داستانهای کوتاه خود را منتشر کرد.
. . .
پروین اعتصامی ساده اما عمیق میسرود. شعر او تو را گرفتار میکند و اسیر میمانی تا به انتها برسی و حتی بعد از آن به سراغ سرودههای دیگر بروی. ناگاه به خود میآیی که ساعتها غرق در خواندن و خواندن بودهای. او روایت را چنان جذاب پیش میبرد که به این زودیها از خواندن و پیش رفتن دل نمیکنی. پروین اعتصامی را میتوان از شاعرانی دانست که در اشعارش بسیار به مضامین اجتماعی پرداخته است. او همچنین از آن دسته شاعرانی است که نقش تمثیل در بسیاری از سرودههای او چنان پررنگ است که اگر از این شیوه بهره نمیبرد در انتقال مفهوم اینچنین موفق نبود. او با بهره بردن از این شیوه اندیشههای خود را در قالب و ظاهری باورپذیر انتقال داده است. تمسک جستن به تمثیل به او کمک کرده تا در واحدی بسیار کوچکتر از واحد اصلی که جامعه باشد، بتواند موضوع را شرح و بسط دهد. او تمثیلها را در بسترهایی چون خانواده، محله و یا شهر گسترانیده و موضوع را در این واحدها بیان میکند.
پاسخ ها