رولان بارت، نویسنده و فیلسوف فقید فرانسوی، از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم بود که هنوز هم آثار، نظریهها و نشانهشناسی او روشنگر مسیر بسیار از نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندان حال حاضر است. چه از دنبالکنندگان آثار او باشید و چه حتی او را نشناسید، معرفی کتاب امروز را بخوانید تا با این متفکر فقید قرن بیستم بیشتر آشنا شوید.
رولان ژرار بارت، فیلسوف، منتقد، نظریهپرداز و نشانهشناس، نوامبر ۱۹۱۵ در نرماندی فرانسه متولد شد. بارت در جنگ جهانی اول پدرش را از دست داد و از آن پس تنها با مادرش زندگی میکرد. او در رشته ادبیات کلاسیک دانشگاه سوربن مشغول به تحصیل شد، اگرچه بهخاطر بیماری سل مشکلات زیادی در دانشگاه برایش پیش آمد. بارت با اولین کتابش بهنام «درجه صفر نوشتار» به شهرت رسید. او با نقدها و نظریههایش به توسعه مکاتب نظری مانند ساختارگرایی، پساساختارگرایی، زبانشناسی، نشانهشناسی و انسانشناسی بسیار کمک کرد. رولان بارت پس از سالها فعالیت مؤثر در حوزه ادبیات و هنر، در ۲۶ مارس ۱۹۸۰ در اثر شدت جراحات ناشی از تصادف درگذشت.
کتاب «رولان بارت» خودزندگینامه رولان بارت است. او در این اثر بهشیوه خاص خودش در نقد عمل کرده است و زندگی و آثارش را بررسی میکند. در این خودزندگینامه متفاوت شاهد خودشناسی عمیق نویسندهایم. این اثر نهتنها از کتابهای متفاوت رولان بارت که خودزندگینامهای متفاوت و نامتعارف نیز هست و از این جهت بسیار خواندنی است. اگر میخواهید این فیلسوف فقید را بیشتر بشناسید، خودزندگینامه او بیشک بهترین انتخاب است.
مرگ مادر رولان بارت یکی از سختترین دورههای زندگی او را رقم زد. در ذهن رولان بارت اتاق روشن زمانی شکل گرفت که او سوگوار مرگ مادرش بود. ایده این کتاب از نگاهکردن او به عکسهای مادرش شکل گرفت. او در این اثر نگاه متفاوتی به عکاسی دارد و آن را با مرگ مقایسه میکند. اگر به عکاسی علاقه دارید، این کتاب متفاوت را از دست ندهید.
قطعا عکاسی را در تقابل با سینما دوست داشتم، با وجود این، از تفکیکشان عاجز بودم. این مسئله مدام جدیتر میشد. مغلوب شوقی هستیشناسانه بودم: میخواستم به هر قیمت عکاسی را چنانکه در خود بود، در آن ویژگی ذاتی که از تمامی دیگر تصاویر متمایزش میکرد، بفهمم.
رولان بارت در «امپراتوری نشانهها» از همه نشانههایی میگوید که آنها را زندگی میکنیم و از همه نشانههایی که به آنها علاقه دارد. او در این اثر از ژاپن بهعنوان سرزمین رؤیاهایش یاد میکند، اما این ژاپن دقیقا همان ژاپنی که در واقعیت وجود دارد نیست. به نظر میرسد این کتاب درباره نشانهشناسی در کشور ژاپن باشد، اما نباید چنین انتظاری از این کتاب داشته باشیم، چون قرار است به ژاپنِ ساخته ذهن بارت برویم.
چرا ژاپن؟ زیرا ژاپن کشور نوشتار است: از میان تمام سرزمینهایی که من شناختهام، ژاپن تنها جایی بوده است که تأثیر نشانهها بیشترین نزدیکی را با باورها و رؤیاهایم داشته است، یا شاید بهتر باشد بگویم نشانهها در دورترین نقطه از همه چیزهایی قرار داشتهاند که از آنها نفرت داشتهام و آزارم میدادهاند، از همه چیزهایی که میخواستهام بهمثابه بخشی از نشانهسالاری غربی طردشان کنم.
مارسل پروست نویسنده معروف کتاب «در جستوجوی زمان ازدسترفته» است. رولان بارت در این اثر زندگی و دیدگاه این نویسنده بزرگ را از دریچه تازهای مینگرد و ما را به عمیقترین لایههای فکری او میبرد. اگر از طرفداران مارسل پروست هستید و از قلم و نگاه رولان بارت لذت میبرید، بیشک این کتاب لحظات دلنشینی را برای شما رقم میزند.
با در یک خط گذاشتن خود و پروست نهتنها قصد ندارم خود را با این نویسنده بزرگ مقایسه کنم بلکه برآنم خود را با او بشناسم. اتحادی نه بهلحاظ ارزش بلکه فقط از نظر رویه.
بارت در این کتاب سراغ عشق رفته است. در این اثر قرار است از همه کلیشهها فاصله بگیریم و تعاریفی متفاوت با آنچه تاکنون از عشق شنیدهایم، از زبان رولان بارت بشنویم. کتاب در سال ۱۹۷۸ منتشر شد و در آن زمان از جنجالیترین کتابهای رولان بارت بود. او در این اثر نشان میدهد چگونه زبانی که در زمان عاشقی استفاده میکنیم زبانی نیست که ما صحبت میکنیم، بلکه زبانی است که خطاب به خودمان و تخیل محبوبمان است.
سخن عاشق و امروزه سخنی از فرط تنهایی است. این سخن شاید بر زبان هزاران تن جاری است که میداند؟ اما هیچکس بقای آن را تضمین نکرده؛ این سخنی است که زبانهای پیرامون ما آن را یکسر وانهادهاند: سخنی که این زبانها نادیدهاش گرفته، خوارش شمرده، یا به تمسخر گرفتهاند، سخنی نهتنها گسسته از قدرت، که همچنین گسسته از سازوکارهای آن (علوم فنون، و هنرها).
کتاب «نقد و حقیقت» پاسخ بارت به منتقدانش بود. او به آزادی نقد و نگاه تازه و نو به آثار کلاسیک باور داشت و در این کتاب روی سخنش با منتقدانی است که برای باور او ارزشی قائل نبودند. او همچنین در این اثر نظریههای ساختارگرایانه و پساساختارگرایانهاش را توضیح میدهد. اگر میخواهید با این نظریههای بارت آشنا شوید، این اثر مناسبترین انتخاب از میان کتابهای رولان بارت است.
ولی اگر کسی تا این اندازه از بنیادهای فلسفی اثری اکراه یا نفرت دارد و اگر به این شدت جار میزند که حق دارد از آن چیزی سر درنیاورد و سخنی نگوید، پس چرا نقادی پیشه ساخته است؟ فهمیدن و فهماندن بهراستی پیشه شماست. البته شما میتوانید به نام شعور عوامانه و احساس درباره فلسفه داوری کنید؛ مشکل در این جاست که اگر شعور عوامانه و احساس چیزی از فلسفه نمیفهمند، فلسفه خود آنها را خیلی خوب درک میکند. شما فیلسوفان را بررسی نکنید، ولی آنها شما را بررسی میکنند.
همانطور که از عنوان کتاب هم مشخص است، موضوع اصلی آن برج ایفل است. کتاب در دو بخش و بهقلم رولان بارت و ریمون دوشان ویون، مجسمهساز فرانسوی، نوشته شده است. این اثر پیشنهاد ویژهای است برای کسانی که میخواهند برج ایفل را از نه از نگاه عکاسان و داستانهایی از پاریس که از نگاه دو شخصیت بزرگ قرن بیستم ببینند.
برج ایفل در تمام دنیا حضور دارد. قبل از هر چیز، به عنوان نماد جهانی پاریس، هرکجای کره زمین که قرار باشد تصویری از این شهر نمایشی داده شود او هم هست؛ هر مسافرتی که از خاورمیانه گرفته تا استرالیا به فرانسه انجام میشود، بهنوعی به نام برج است.
«درجه صفر نوشتار» اولین اثر رولان بارت است که در سال ۱۹۵۳ چاپ شد. کتاب شامل ۴ مقاله است که در آنها متن و زبان از لحاظ تأثیر تاریخ و فرهنگ بررسی میشوند. در واقع بارت معتقد است زبان و ادبیات تحتتأثیر تاریخ، فرهنگ و سیاست شکل میگیرد. او در ادامه استدلالهایش در این رابطه درجه صفر نوشتار بهمعنای نوشتار تهی از سبک و شخصیت را پیشنهاد میکند، چراکه اعتقاد دارد از این طریق میتوان حقیقت را بدون واسطه منتقل کرد.
وقتی رژیم سلطنتی دوباره قدرت را به دست گرفت، نوشتاری طبقاتی را به کار برد که مفهوم سرکوب بهکمک آن بیدرنگ بهصورت محکومیتی ناشی از طبیعت طبقات ارزیابی میشود: کارگران حقطلب همیشه اخلالگر، اعتصابشکنان کارگران آرام و چاکرصفتی قضات هوشیاری پدرانه مقامات نام میگیرد.
بارت عکاس نبود و عکاسی نمیکرد، اما دنیای عکاسی همیشه او را درگیر خود میکرد. این اثر تنها کتاب او در زمینه عکاسی نیست و همین مسئله نشان از علاقه او به دنیای عکاسی دارد. در کتاب «پیام عکاس» با تفکرات عمیق او در باب عکاسی آشنا میشویم. مطالعه این اثر نگرش شما به عکاسی را تغییر میدهد و دلتان میخواهد بار دیگر به عکسهایتان نگاه کنید اما این بار از دید بارت. اگر به عکاسی علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید.
عکس خبری یک پیام است. این پیام، در کل، از یک منبع ارسال، یک مجرای انتقال، و یک مرکز دریافت تشکیل شده است. منبع ارسال همان هیئت تحریریه روزنامه است، گروهی از متخصصان که برخی از آنها عکسها را میگیرند، برخی دیگر عکسها را گزینش، آرایش، و پردازش میکنند و سرانجام عدهای دیگر برای عکسها عنوانی انتخاب میکنند، و شرح عکس و تفسیری به آن میافزایند. مرکز دریافت همان مردمی هستند که روزنامه را میخوانند. و مجرای انتقال هم خودِ روزنامه است، یا دقیقتر بگوییم، مجموعهای از پیامهای همآورد که عکس در مرکزِ آنها جای دارد، اما پیرامونش را متن، عنوان، شرح عکس، صفحهبندی و نیز، بهشکلی انتزاعتیتر اما به همان اندازه اطلاعرساننده، نام روزنامه تشکیل میدهند.
در خاطرات سوگواری رولان بارت خاطره سپری کردن روزهای پس از مرگ مادرش را تعریف میکند. در این اثر شاهد مواجهه این فیلسوف بزرگ با اندوه ازدستدادن عزیزترین فرد زندگیاش هستیم. او این نوشتهها را به قصد منتشرکردن ننوشته بود، از این رو این اثر خصوصیترین کتاب بارت است که تنها برای دل خود نوشته بود. این دستنوشتهها ۲۹ سال پس از مرگش در سال ۲۰۰۹ منتشر شدند.
لحظاتی که حواسم پرت میشود، و بهنوعی خشک و عقیم میشوم، با هجوم ناگهانی و بیرحمانه عواطف به گریستن منجر میشوند. بلاتکلیفی احساسات: یک نفر هم میتواند بگوید من انسانی فاقد احساساتم و در برابر تصویری جدی از اندوه واقعی تسلیم نوعی عواطف زنانه سطحی ظاهری شدهام؛ و یا این که بگوید من عمیقا ناامیدم و سعی میکنم پنهانش کنم تا هرچیز پیرامونم را به تاریکی نکشانم، ولی در لحظههای معینی از تحملش ناتوان میشوم و «فرو میریزم».
کدامیک از کتابهای معرفیشده را مطالعه کردهاید؟ تا چه اندازه با رولان بارت و آثارش آشنایی دارید؟ بهنظر شما کدامیک از کتابهای بارت تأثیرگذارترین اثر اوست؟ نظر خود درباره این نویسنده فقید و آثارش را در قسمت ارسال دیدگاه برایمان بنویسید.
پاسخ ها