برخی از فقها معتقدند که هیچ رجحانی برای دعاوی زوجین قائل نشدهاند و بهطورکلی هر یک را مالک نصفی از جهیزیه و اثاث میدانند
در موردی که استعمال اختصاصی و تصرف زائد هیچیک از آنها معلوم نشود سؤالی که مطرح میشود این است که آیا ممکن است از طبیعت مال و چگونگی استعمال عرفی آن برای احراز تصرف اضافی و قوییتر یکی از طرفین سود برد؟ برای مثال آیا میتوان ادعا کرد که چون ریشتراش برقی یا پالتوی مردانه بهحکم عادت مورداستفاده مردان قرار میگیرد ظاهر این است که شوهر آن را در تصرف اختصاصی خود دارد و در دعوی مالکیت مدعی علیه به شمار میرود؟
ماده 79 آئیننامه اجرای مفاد اسناد رسمی، در موردی که طلبکار یکی از زوجین برای توقیف اموال او به محل سکونت مشترک آنان رجوع میکند، این ادعا را پذیرفته است در این ماده آمده است که: «هرگاه متعهد یکی از زوجین باشد که در یکخانه زندگی مینماید، از اثاث البیت آنچه عادتاً مورد استعمال زنانه است ملک زن و آنچه عادتاً مورد استعمال مردانه است ملک شوهر و مابقی مشترک بین زوجه محسوب خواهد شد مگر اینکه خلاف ترتیب فوق ثابت شود»؛
علیرضا شیشه گر به عنوان بهترین وکیل اصفهان و همچنین وکیل خانواده اصفهان دارای تجربیات موفق ، فوق لیسانس حقوق خصوصی ،دارای پروانه وکالت تخصصی حقوق خانواده از کانون وکلای دادگستری اصفهان
که مفاد این حکم در ماده 63 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 که مقرر میدارد «در مورد اموال منقول موجود در محل سکونت زوجین، آنچه معمولاً مورداستفاده اختصاصی مرد باشد متعلق به شوهر و بقیه ازنظر مقررات این قانون مشترک بین آنان محسوب میشود مگر اینکه خلاف آن ثابت گردد» تکرار شده است
بنابراین تنها پیشنهادی که نظر مشهود حقوقدانان و فقها بوده و با مفاد قاعده ید سازگارتر میباشد این است که هرگاه شیء مورداستفاده اختصاصی یکی از زوجین قرار گیرد سلطه و اقتداری که او بر آن دارد بیش از دیگری میباشد و به همین جهت او هم باید بر ید مشترکی که هر دو دارند مقدم شمرده شود
دیوان عالی کشور نیز در حکم شماره 236-17/02/25 شعبه 6 مفاد ماده 79 را بهعنوان قاعده کلی پذیرفته است و میگوید: «اصول آنچه را از اثاثیه خانه که عرفاً و عادتاً اختصاص به هر یک از زن و مرد، دارد باید متعلق به او محسوب داشت».
باید دانست که دلالت عرف بر اختصاصی بودن اموال نیز تنها بهعنوان حکم ظاهر اماره داشتن تصرف اضافی پذیرفته میشود پس هرگاه ثابت شود که شوهر هیچگونه تصرف بر مالی که عادتاً مورداستفاده مردان قرار میگیرد و در اقامتگاه مشترک آنان است ندارد و برعکس زن آن را همیشه در اتاق یا صندوق اختصاصی خود میگذارده است. نمیتوان چنین مالی را ملک شوهر دانست و زن را مدعی شمرد
چنانچه زوج از استرداد جهیزیه امتناع کند، از تاریخ امتناع، احکام امین بر او مترتب نخواهد شد و ضامن خواهد بود و ماده 631 قانون مدنی در صورت امتناع زوج به استرداد جهیزیه اعمال میشود؛ بدین نحو که هرگاه کسی مالی را بهعنوان امین در تصرف داشته باشد ضامن نیست اما در صورت استحقاق مالک به استرداد، از تاریخ مطالبه او و امتناع متصرّف با امکان رد، متصرّف مسئول تلف هر نقص یا عیبی خواهد بود اگرچه مستند به فعل او نباشد.
در نتیجه از لحظه مطالبه زوجه، زوج باید عین جهیزیه را مسترد کند، در غیر این صورت مسئول استرداد عین و در صورت تلف شدن آن، مسئول پرداخت قیمت جهیزیه خواهد بود. ازنظر کیفری زمانی میتوان فرد را مسئول دانست و بهتبع آن وی را مجازات کرد که در قانون بهطور صریح مجازات مشخصی برای انجام یا عدم انجام فعل در نظر گرفتهشده باشد برخلاف امور حقوقی، قیاس (یعنی هنگامیکه دو موضوع مشابه باشند نتیجه یک موضوع دیگر استنباط شود) در امور کیفری مرسوم نبوده و غیرقانونی است. بهاینترتیب با توجه به عدم در نظر گرفتن ضمانت اجرای کیفری برای عدم استرداد جهیزیه، این امر «عدم استرداد» در بعضی موارد ممکن است جرم محسوب نگردد و فاقد آثار کیفری است
مجموعه رویه قضایی متین، قسمت دوم، صفحه 293
پاسخ ها