رنگ پریدگی و اضطراب آشپز یک رستوران، اسرار جنایتی که از سر حسادت مرتکب شده بود را فاش کرد.
همشهری آنلاین: رنگ پریدگی و اضطراب آشپز یک رستوران، اسرار جنایتی که از سر حسادت مرتکب شده بود را فاش کرد.
شامگاه جمعه بیست و یکم اردیبهشت امسال به بازپرس جنایی پایتخت خبر رسید که آشپز یک رستوران در درگیری به قتل رسیده است. وی جوانی حدودا ۳۰ ساله به نام فرید بود که پیکر خونینش در میان شمشادها و مقابل رستورانی که کار می کرد، افتاده و پس از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داده بود.
تیم جنایی برای کشف اسرار این جنایت در رستورانی که مقتول کار می کرد حاضر شدند. آنطور که صاحب رستوران می گفت، فرید را آخرین بار در قسمت آشپزخانه رستوران دیده بود. تیم جنایی به تحقیق از همکاران وی پرداختند؛ همه آنها از جنایتی که رخ داده بود، بهت زده بودند به جز یک نفر به نام امیر. امیر هم آشپز رستوران بود که رنگش پریده و مضطرب بود. می گفت شب قبل را خوب نخوابیده است و وقتی ماموران کارت عابربانک مقتول را در وسایل امیر کشف کردند، شک شان به یقین تبدیل شد که وی در جنایت دست دارد. او بازداشت شد و در بازجویی ها به قتل فرید همکارش اعتراف کرد.
او می گفت دلیل دعوای آنها ساده و بچه گانه بوده است. وی توضیح داد: من و فرید هردو آشپزرستوران بودیم اما من تخصص و سابقه ام از او بیشتر بود. فرید اما خودش را بالاتر از من می دانست و جوری وانمود می کرد که انگار آشپزی اش از من بهتر است. حتی خودش را در دل صاحب رستوران جا کرده بود و همین موضوع هم حسادت مرا برانگیخته بود. تا اینکه روز حادثه بر سر یک موضوع جزیی با هم درگیر شدیم. روی گاز، دیگ غذا بود که من از فرید خواستم شعله های آن را کم کند اما او توجهی نکرد. با هم درگیر شدیم و او را به بیرون از رستوران کشاندم. نتوانستم خشمم را کنترل کنم و با چاقو چند ضربه به او زدم اما قصدم ترساندن او بود نه گرفتن جانش.
این متهم پس از اقرار به قتل بازداشت شد و تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد.
پاسخ ها