برای ازدواج مجدد عجله نکنید شما باید بتوانید گذشته را رها کنید و فرد جدید را با گذشته جدید خود مقایسه نکنید همچنین باید شرایط جدید را آزموده و برای مشکلات آتی آماده باشد.
یکی از مشکلات رایج بعد از طلاق یا بهم خوردن نامزدی، مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج دوم و نداشتن اعتماد به نفس برای انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره در ازدواج دوم است.
بسیاری از افراد بعد از شکست در انتخاب اولشان بیشتر به دنبال بیان عیب و ایرادهای نامزد یا همسر سابق شان هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند توجه چندانی نمی کنند. به اصطلاح بیشتر نقش قربانی و کسی که مظلوم واقع شده را ایفا می کنند و همین موضوع باعث می شود، دوباره در انتخاب همسر دچار اشتباه شوند.
زمانی که طلاق رخ می دهد بعد از اتمام عده، یک زن به لحاظ شرعی می تواند ازدواج کند اما از لحاظ روانشناسی شرط این است که قبل از طلاق رسمی و قانونی، مدت ها زن و مرد در جدایی عاطفی به سر برده باشند.
اما زمانی که طلاق ناگهانی پیش می آید و فرد به لحاظ روانی همچنان درگیر این مسئله باشد از لحاظ روانشناسی بین 6 ماه تا یک سال نیاز دارد که وارد فاز جدیدی آشنایی نشود. این موضوع را نمی توان به همه بسط داد بلکه مورد به مورد و فرد به فرد فرق دارد و نمی توان نسخه واحدی برای همه پیچید.
داشتن ازدواج موفق بعد از طلاق، کاملاً امکان پذیر است البته به شرطی که قبل از آن حاضر بشوید به اندازه برداشتن ده گام، خودتان را تغییر بدهید:
گام اول:
از بحران خارج بشوید. بعد از طلاق، یک دوره بحرانی پیش می آید که باعث می شود شما احساسات مختلف و گاهی متناقض را تجربه کنید. به جز این شما برای خروج از بحران بعد از طلاق، باید چهار مرحله روانی یعنی انکار، خشم، چانه زنی و افسردگی را پشت سر بگذارید تا بتوانید دوباره به آرامش و پذیرش برسید.
برای پشت سر گذاشتن این احساسات و این مراحل، زمان حرف اول را می زند. بنابراین توصیه اکید من به شما این است که دست کم تا یک سال بعد از طلاق به خودتان فرصت بدهید.
گام دوم:
بدانید چرا ازدواج قبلی تان به طلاق کشید. غرض از این سوال مهم این نیست که شما خودتان و یا همسر سابقتان را قضاوت کنید و به دنبال مقصر بگردید بلکه هدف از آن این است که شما با دلایل واقعی به هم خوردن زندگی قبلی تان روبرو بشوید و بتوانید به چیزهایی که شما نداشتید و همینطور چیزهایی که همسر سابقتان نداشت برسید.
گام سوم:
وقتی به پاسخ واقعی این سوال که «چرا ازدواج قبلی من به طلاق منجر شد؟» رسیدید و توانستید سهم خودتان را از شکست ازدواج قبلی تان بردارید، می توانید از موقعیت کسی که قربانی همسر سابقش بوده بیرون بیایید.
گام چهارم:
در این مرحله لازم است برای رفع این ضعف ها اقدام کنید. برای این کاربهتر است از یک شخص دیگر که متخصص و آگاه باشد کمک بگیرید.
گام پنجم:
درشرایط پر فشار بعد از طلاق ، احتمالاً ازدواج مجدد مدتی حال شما را بهتر می کند اما بعید است که این آرامش مدت زیادی دوام داشته باشد. پس لطفاً قبل از ازدواج مجدد، از خودتان بپرسید که چرا می خواهید ازدواج کنید؟
گام ششم:
تکلیفتان را با زندگی قبلی روشن کنید. اگر از ازدواج قبلی فرزندی دارید که با همسر سابقتان زندگی می کند و یا مقرر شده که مهریه همسر قبلی تان را بپردازید، بهتر است مدتی صبر کنید تا در زمینه این تغییرات و تعهدات جدید به ثباتی نسبی برسید و بعد دوباره ازدواج کنید.
گام هفتم:
فقط با این نیت ازدواج قبلی تان را مرور کنید که از آن درس بگیرید و در پارکینگ گذشته پارک نکنید.
گام هشتم:
حالا که قصد ازدواج مجدد دارید، مهم است که خودتان را همینطور که هستید پذیرفته باشید. اگر این پذیرش به دست نیامده باشد، پنهان کاری ها سر بیرون می آورند، پنهان کردن فرزند از ازدواج قبلی، گفتگو با همسر سابق در مورد بچه ها، پرداخت مهریه به او و غیره. کاملاً روشن است که با این وضع زندگی مجدد هم دوام زیادی نخواهد آورد.
گام نهم:
کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که شرایط شما را بپذیرد و ارزش ها، اهداف و خصوصیاتش به شما نزدیک باشد.
گام دهم:
مقایسه کردن گزینه های ازدواج مجدد با همسر قبلی، نشانه این است که شما هنوز به خودآگاهی کافی و لازم برای ازدواج مجدد نرسیده ایدو رابطه شما با زندگی قبلی هنوز کامل قطع نشده است.
اگر می خواهید دوباره با همسر قبلی تان رابطه را شروع کنید ابتدا باید ظرفیت های روحی خودتان را بالاببرید و یادبگیرید زندگی مستقل خود تان را شکل بدهید. هیچ تلاشی برای طرد کردن او یا جذب او به خودتان انجام ندهید.
بازگشت به زندگی با همسر سابق امری کاملا ممکن است و تنها در موارد معدودی که پس از تلاش های لازم و بررسی های حرفه ای و کارشناسانه لازم، مشخص می شود دو نفر واقعا برای زندگی مشترک با یکدیگر مناسب نیستند و از ابتدا انتخاب نادرستی انجام داده اند، بهتر است افراد، به زندگی مشترکشان بازنگردند.
کسب دو ویژگی برای برپا کردن خیمه زندگی مشترک بسیار مهم است:کسانی که توانستند استقلال خود را دوباره به دست بیاورند، در دوره پس از جدایی به نقش خود در رابطه با همسر سابق شان اندیشیدند و سهم تقصیر و مشکلات خود را پیدا کردند و دانستند همه عوامل و تقصیرها مربوط به همسرشان نبوده است بلکه خود آنان نیز سهم قابل تأملی در این ماجرا داشته اند و در ازدواج دوباره با همسر سابق مشکلات رفتاری خود را حل کردند.
موفقیت ازدواج ربطی به جنسیت ندارد. در واقع زن یا مرد بودن پارامتر تعیین کننده در موفق بودن یک ازدواج نیست. در ازدواج های مجدد موفق، آنهایی درست عمل کرده اند که صبوری به خرج داده اند، دارای آرامش بوده و مسیر آشنایی را به خوبی طی کرده اند. هرقدر افراد هیجانی و سرعتی تصمیم بگیرند، میزان ریسک ازدواج مجدد ناموفق بالاتر می رود.
معمولا فرزندان اگر در سنین حساس کودکی یا نوجوانی باشند نسبت به ازدواج پدر یا مادرشان واکنش منفی نشان می دهند، اما نحوه رفتار فرزند در مقابل ناپدری یا نامادری بستگی زیادی به برخورد طرف مقابل دارد.
اگرفرد به معنای واقعی همسرش را دوست داشته باشد به طور عادی فرزندان او را که حاصل ازدواج و زندگی گذشته اش هستند نیز دوست خواهد داشت و در بعضی موارد فرد با مشاهده بی مهری های بی دلیل همسرش نسبت به فرزندش احساسی ناخوشایند نسبت به شریک زندگی خویش در ازدواج دوم پیدا می کند.
کودکانی که پدر و مادرشان به علت جدایی اقدام به ازدواج مجدد می کنند، شرایط سخت تری را می گذرانند. زیرا کمتر حاضر به پذیرش عضو جدید خانواده می شوند.بهتر است در این مورد تصمیم را به عهده خود کودک بگذاریم و به او زمان بدهیم تا بتواند با این مسئله کنار بیاید.
1. اگر همسرش فوت شده باشد، در صورت اقدام خیلی سریع برای تشکیل مجدد خانواده، به بی مهری و عدم علاقه به همسر قبلی خود متهم می شود.
2. اگر همسرش طلاق گرفته باشد و خیلی زود برای ازدواج دوم اقدام کند، ممکن است شائبه حضور فرد جدید از قبل از جدایی در زندگی آن مرد پررنگ شود و اطرافیان گمان کنند علت جدایی آن مرد، ازدواج با همسر فعلی اش بوده است.
3. در صورت داشتن فرزند، باید فرزندش نیز با این عمل موافق بوده و شخص بعدی را به عنوان نامادری بپذیرد.
4. یکی دیگر از مسائلی که مردان طلاق گرفته با آن روبه رو هستند، پرداخت مهریه است. گاهی تا سال ها بعد از طلاق، پرداخت مهریه و یا نفقه اولادی که با مادرشان زندگی می کنند، مشکلات اقتصادی را برای مرد ایجاد می کند.
1. در صورت فوت همسر، حتی اگر مدتی هم از آن گذشته باشد، زنی که مجدد قصد ازدواج دارد به بی مهری نسبت به همسر اولش محکوم می شود.
2. خانواده همسر فوت شده ممکن است پذیرش مناسبی نداشته باشند و با نگهداری نوه هایشان توسط یک ناپدری مخالفت کنند.
3. گاهی پذیرش فرزندان در حالیکه خاطره خوش پدر را به همراه دارند، بسیار سخت است.
4.در صورت جدایی از همسر، ازدواج دوم ممکن است حمل بر بوالهوسی و تنوع طلبی گردد؛ مخصوصاً اگر فرزندی داشته باشد.
5.قانون نانوشته فرهنگی وجود دارد که زنی که فرزند دارد تا آخر عمر همان مهر مادری برایش کفایت می کند.
6.برخورد همسر اول زن اصولاً نامناسب است. در بسیاری موارد نگهداری و حضانت فرزند در صورتیکه زن ازدواج کند از او گرفته می شود. مخصوصاً اگر فرزندشان دختر باشد، ممکن است مرد به بهانه عدم اطمینان از ناپدری، از شب ماندن دخترش نزد مادر خود جلوگیری کند.
1- پذیرفتن گذشته
بی توجهی به غم و غصه های همسرتان هیچ چیز را تغییر نخواهد داد. اگر به احساسات او بی توجهی کنید، شاید غم از دست دادن همسر اولش تا ابد همراهش باقی بماند. بهتر است به او اجازه دهید تا با شما صحبت کند و بگوید که در کجای سفر غم انگیز خود قرار دارد.
2- قبول کنید که در زندگی شما 3 قلب وجود دارد
در زندگی با مردی که همسر خود را از دست داده، باید بدانید که دوست داشتن او نسبت به همسر مرحومش جای خود را دارد و این امر به نوبه خود قابل احترام است و ربطی به رابطه دو نفره شما ندارد.
3- اجازه ندهید بی توجهی به اشیا و مایملک مرحومه شما را در مسیر نادرست قرار دهد.
اگر احساس می کنید که همسرتان شما را به اندازه خانم مرحومش دوست نمی دارد، بنابراین باید سعی کنید که وسایل شخصی همسر اول از قبیل قاب عکس و … را از درون خانه جمع آوری نمایید.به منظور حل این مشکل ابتدا باید با همسر خود مشورت کنید و سعی کنید تا مشکلات خود را با گفتگو حل نمایید و به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید و از طریق بحث متقابل، بر سر نگه داشتن وسایل شخصی همسر مرحومه به نتیجه برسید.
4- با اعضای داغ دیده فامیل همدلی کنید و غمخوار آنها باشید
شاید در ابتدا اعضای خانواده، شما را در میان خود نپذیرفته باشند. باید به آنها حق بدهید چرا که از دست دادن یک عزیز شرایط سختی را به اطرافیان تحمیل می کند. به همین دلیل باید به آنها زمان بدهید تا بتوانند شما را همانگونه که هستید بپذیرند و به تدریج جایگاه خود را در خانه همسرتان تثبیت کنید.
5- در گذشته زندگی نکنید و اجازه ندهید افکار منفی گذشته به ناامنی های شما دامن بزنند
شوهرتان به این دلیل با شما ازدواج نکرده که شما نسخه دوم همسر مرحومش بوده اید. او به خوبی می داند که شما منحصر بفرد هستید و همین عامل نیز باعث شده که به شما علاقمند شود و پیشنهاد ازدواجش را با شما در میان بگذارد. او اصلاً به این قضیه که شما تا چه حد به همسر مرحومش شباهت دارید و یا تفاوت دارید فکر نمی کند.
6- در مورد خاطرات غم برانگیز مهربان و رئوف باشید
شما هر چقدر که به همسرتان عشق بدهید، باز هم این مسئله باعث نمی شود که او مرگ همسر اولش را فراموش کند. هیچ گاه نباید تصور کنید که سالگرد وفات همسر اول، روز تولد، سالگرد ازدواج و … بدون غم و اندوه خواهد بود.
در این مواقع باید به او بگویید که از ارزش این تاریخ ها آگاه هستید و تمایل دارید که او احساساتش را با شما در میان بگذارد. حتی می توانید پیشنهاد کنید که اگر او بخواهد می توانید تا مقبره همسرش او را همراهی کنید.
7- با ملایمت و همکاری متقابل، حد و مرز تعیین کنید
ازدواج با مردی که همسر خود را از دست داده نباید تماماً حول محور همسر مرحوم او بچرخد. در این میان احساسات شما نیز مهم هستند، شما استحقاق این را دارید که مورد احترام قرار بگیرید.
8- مطالعه و تحقیق کنید تا مطالبی در مورد مراحل مختلف غم و اندوه و پی آمدهای آنها بدست آورید
تا زمانیکه شما بخواهید با همسر خود ازدواج رسمی کنید، به طور حتم بخش وسیعی از غم و اندوه او به پایان رسیده است. البته باید توجه داشت که بخشی از غم و ندوه در وجود افراد باقی می ماند که با کمی صبر و حوصله و همچنین به مرور زمان از بین می رود.
9- از کمک گرفتن از دیگران ترسی به خود راه ندهید
بسیاری از این افرادی که شما با آنها احساس راحتی می کنید و حرف دلتان را به آنها می زنید کسانی هستند که احساسات مشابه شما دارند و در دنیا احساس تنهایی می کنند. به این طریق هم شما می توانید همصحبت خوبی برای او باشید و هم او می تواند با همفکری و همدلی شما را در مسیر درست قرار دهد.
10- در لحظه زندگی کنید و برای آینده ارزش قائل باشید
باهمسر خود خاطره های جدید خلق کنید که منحصر به خودتان باشند و هیچ ارتباطی به زندگی گذشته و همسر مرحومش نداشته باشند.برنامه سفر به جاهای دیدنی را بریزید و به مناطقی بروید که هیچ یک از شما قبلاً از آنجا دیدن نکرده باشد.
پاسخ ها