سرپرست جلوههای ویژه Avengers: Endgame، دن دیلیو (Dan DeLeeuw) با سایتِ Screen Rant درباره نقشش در ساخت موفقترین و مشهورترین فیلم مارول صحبت کرده است. فیلم Avengers: Endgame که اوج 11 سال قصهگویی مارول بود، نسبت به بقیه فیلمهای قبلی، سازندگان را در سطح بالاتری به چالش کشید.
خوشبختانه، استودیو دن دیلیو را به عنوان سرپرست جلوههای ویژه تیم انتخاب کرد. دیلیو از سال 2013 و فیلم Iron Man 3 با مارول همکاری میکند و چند پروژه عظیم، از جمله Captain America: Civil War و Avengers: Infinity War را نیز رهبری کرده. کار سرپرست جلوههای ویژه این است که فیلمنامه را بخواند و بررسی کند که انجام کدام صحنهها عملی است و کدامها به جلوههای ویژه نیاز دارند؛ سپس با کمپانیهای مختلف مثل WETA Digital همکاری میکنند تا این افکتها را طراحی کنند.
درفیلمی که همه چیز دارد، از فضاپیما گرفته تا سفر در زمان و از هالک تا کاپیتان مارول، بار عظیمی بر دوش کیفیت جلوههای ویژه است. دیلیو برای گرامیداشت نقشی که در ساخت Avengers: Endgame داشت، با Screen Rant درباره چالشهای ساخت فیلمی با این ابعاد، و مخصوصا نبرد سوم فیلم صحبت کرد.
بزرگترین چالش شما در ساخت فیلم Avengers: Endgame چه بود؟
به نظرم سایز و ابعاد کلی. ما کارِ Infinity War را تمام کردیم و حس کردیم که این کار به اندازه کافی عظیم بود و همچنین میدانستیم که انجام کارهای Endgame هم در راه است و از فیلم قبل عظیمتر است و کار بیشتری میطلبد. پس… Infinity War در واقع تمرینی برای Endgame بود. Endgame تعداد صحنههای فیلمبرداری شده کمتری (صد و پنجاه و دو صحنه) داشت، اما وسعت و سایزشان کمی بزرگتر بود. قسمت جالبِ ساختِ نبرد آخر و همه شخصیتهایش این بود که باید به سراغ تک تک شخصیتها، فضاپیماها، دشمنان و شخصیت منفیهایی که به ذهنتان میرسد میرفتیم و این صحنهها را کنار هم قرار میدادیم و بعد بر روی آنها کار میکردیم و پیشرفتشان را در فرایند تولید میدیدیم. چیزی که در ابتدا امیدوار بودید و آرزو داشتید ساخته شود در آخر نتیجه داد و به واقعیت پیوست.
آخر پروژه باید برایتان جادویی بوده باشد.
بود. هر شب صحنههای جدیدی به دست ما میرسید و در صبح باید آنها را بررسی میکردیم و در پس ذهنمان میخواستیم که کار بر این صحنهها جواب دهد. بعد یک جورهایی میشود دید که این صحنهها چگونه جمعبندی میشوند و برای اولین بار میبینیم که… میدانید، چگونه انیمیشن وارد فیلم میشود و همه چیز جان میگیرد. و بعد تمام شخصیتها کنار هم جمع و همه چیز جالبتر میشود. باحالترین چیز برای من باز شدن پرتالها بود اما میدانید روبرو شدن کاپیتان امریکا با تانوس را هم دوست داشتم. از ابتدای سه سالی که بر این پروژه کار کردیم، میدانستیم که کاپیتان امریکا و تانوس با هم خواهند جنگید و او از میونر (Mjolnir) استفاده خواهد کرد! (میونر همان چکش تور، خدای رعد و برق است)
اگر من در این فیلم هیچ چیز دیگری را به انجام نرسانم، کاپیتان امریکا آن چکش را برمیدارد و در همان نبرد شگفت انگیز تانوس را نابود میکند و پاسخ تمام اعمالش در Infinity War را به او میدهد.
تونی استارک از دور خارج و کار همه تمام شده و در آن لحظه احساسات انگار که در جزر و مد هستند و بعد کاپتان امریکا میونر را برمیدارد و او را میزند و بعد… صحنه مورد علاقه من آن جایی است که کاپتان با چکش به تانوس ضربه میزند و تانوس به سمت دوربین تاب میخورد و آب دهانش به بیرون پرتاب میشود. میدانید! نابود کردن تانوس خیلی خوب است.
مشخصا صحنه نبرد آخر، وسعت خیلی شگفتانگیزی داشت. شما چطور جزئیات آن را با وجود تعداد بسیار زیاد شخصیتها و چیزهای در حال حرکت، برنامه ریزی کردید؟
خب ما وقت زیادی بر پیش-تجسم گذاشتیم (منظور از پیش-تجسم طراحی کلی صحنههای پیچیده از قبل است). تیمی داشتیم که بر نسخه کیفیت پایین شخصیتها کار میکردند و یک جورهایی شبیه کارتون میشد، اما تقریبا میتوانستیم حس کنیم که شکل و احساسات کلی صحنه به چه صورت درمیآمد. بعد وقتی که همه با این شکل کلی موافقت میکردند، میگفتیم «باشه، حالا ما میدانیم که میخواهیم این کار را انجام دهیم، برای انجام آن نیاز به تانوس کامپیوتری و بازیگری لایو-اکشن داریم.»
ما آن صحنه که همه دچار حادثه میشوند را هم درست کردیم، همانجا که انتمن عظیم الجثه (Giant ant-Man) به لویتن (Leviathan) مشت میزند؛ آن از یک لایه درست شده که قهرمانانمان با هم میدوند و بعد تصادف بزرگ اتفاق میافتد. در صحنهای که انتمن عظیمالجثه به لویتن مشت میزند ما از CG (گرافیک کامپیوتری) استفاده کردیم. به لایه لایو-اکشنیِ بلک پنتر (Black Panther) و اوکویه (Okoye) و شوری (Shuri) رسیدیم، آنها با استفاده از درکس (Drax) کامپیوتری که بر پشت کال ابسیدیان (Cull Obsidian) میپرد به هم مرتبط میشوند اما سپس وقتی درکس کامپیوتری میپرد و فرود میآید دوباره به دیو باتیستا (بازیگر نقش درگ) تبدیل میشود و دیگر کامپیوتری نیست. بعد دوباره یک جورهایی آنها را بیخیال میشویم و به سراغ تونی (Tony) و پپر (Pepper) میرویم. پیچیده است، نه؟
اما نکته این است که میتوان تفاوت بین اجزای سازنده را دید، از هم جدایشان کرد و بقیه اعضای گروه را نشان داد. «این همان قطعهای است که نیاز داریم.» ما این قطعات را از عکسها تهیه میکنیم و به WETA Digital میفرستیم بعد در کنار پیش-تجسم میتوانید یک عالم شخصیت را به آن اضافه کنید. درست است، صرفا یک ایده دارید که صحنه به چه شکل باشد، چهل شخصیت در زمینه جلویی دارید و بعد WETA چهار هزار نفر دیگر به پسزمینه اضافه میکند. پس چیزی که در پیش-تجسم فکر میکردید عظیم بود، هنگام برگشت از WETA حتی عظیمتر میشود!
هنگامی که داشتید صحنه نبرد را آماده میکردید، آیا از نزدیک هم با بازیگران همکاری داشتید؟
وقتی سر و کارتان با کریس اوانس (Chris Evans) یا رابرت دانی جونیور (Robert Downey Jr.) است، پیش تجسم را به آنها نشان میدهید و آنها به خاطر تجربه بازی در فیلمهای زیاد و کار کردن با جلوههای ویژه، میگویند:«باشه، گرفتیم باید چه کار کنیم»، اما بعضیها هم هستند که تجربه همکاریشان در این دنباله کمتر بوده، مثل اطرافیان بلک پنتر. ما پیش-تجسم را به آنان نشان و توضیح میدهیم که این محیط عجیب اطرافشان قرار است به چه چیزی تبدیل شود. باید مطمئن شد که همه فهمیده باشند قضیه از چه قرار است و فقط یک جعبه سبز نیست. آنها را برای چیزی که محیط اطرافشان قرار است باشد آماده میکنی تا بتوانند آن را درک کنند.
در همکاری با برادران روسو (کارگردانها) ما ترجیح میدهیم تا جایی که میشود از بدلکار استفاده کنیم تا صحنه طبیعیتر بنظر برسد. حتی وقتی قهرمانان ما در حال نبرد با چیتوری (Chitauri) یا چیزی شبیه به آن هستند، بهتر است که از انسانهای واقعی در لباسِ مخصوص که حرکات را ثبت میکند، استفاده کنیم. باید مطمئن میشدیم که بازیگران شخصی را دارند تا بر روی او حرکات و بازی را اجرا کنند و به ازای آن نیز باید از برخی چیزهای دیگر چشم پوشی میکردیم.
صحنهای وجود دارد که تونی استارک مورگان استارک (Morgan Stark) بزرگتر را در جهان روح ملاقات میکند. فکر میکنید احتمال این وجود دارد که مارول صحنه را منتشر کند؟
نمیدانم. یک نسخه از آن را دیدهام. آن را فیلمبرداری کردند، اما راستش فکر میکنم این صحنه از لحاظ داستانی برای این تصویربرداری شد که ما را با مورگان وقتی بزرگتر است، آشنا کنند. اما شما آنقدری با مورگان جوانتر خو گرفتهاید که آن صحنه کمی بیربط به نظر میرسد. میخواهم بگویم، امکانش هست، به هر حال این قسمت از فیلم یک جایی در سیستم وجود دارد و ممکن است هر زمانی منتشرش کنند!
پاسخ ها