یکی از نقاط تمایز انسان با دیگر موجودات توانایی «واگویه» یا گفتگوی درونی با خود است. این قابلیت مثل یک چاقوی دو لبه عمل کرده و میتواند شما را به موفقیت رسانده یا نابود کند. اگر این واگویهها شکل منفی به خود بگیرند دائما جملاتی مثل قبول نمیشوم، از پس آن برنمیآیم، از عهده من خارج است و عباراتی از این دست را با خود تکرار خواهید کرد که نتیجه آن شکست خواهد بود. «هنری فورد» در این باره جمله مشهوری دارد که حق مطلب را به خوبی ادا میکند: « هم کسی که باور دارد میتواند و هم کسی که باور دارد نمیتواند، درست فکر میکنند.»
تحقیقات متعددی نشان داده که افراد با هوش هیجانی یا EQ بالاتر که قابلیت شناسایی و کنترل واگویههای منفی را دارند، به موفقیت شغلی و درآمد بیشتر دست پیدا خواهند کرد. در ادامه مطلب به توضیح ۶ باور و واگویه رایج و مخرب پرداختهایم که نه تنها شما را از مسیر موفقیت خارج میکنند بلکه پتانسیل تخریب کامل زندگی حرفهای هر کسی را نیز دارند.
از قدیم گفتن انسان جایزالخطاست. اگر شما همیشه دنبال کمال گرایی و موفقیت ۱۰۰ درصدی در هر کاری باشید، هرگز از احساس شکست رها نخواهید شد. در واقع به جای لذت بردن از هر آنچه به دست آوردهاید خود را به خاطر هیچ و پوچ سرزنش خواهید کرد.
بسیاری بر این باورند که مسیر زندگی و کار آنها از پیش تعیین شده و راهی برای فرار از این تقدیر مسلم ندارند. این در حالی که سرنوشت شما دست خودتان است و شماتت کردن دستان نامرئی در شکست چیزی جز آب در هاون کوبیدن نیست. گاهی اوقات زندگی بر همه ما سخت میگیرد اما خالی کردن شانه از زیر بار مسئولیت شما را به بیراهه خواهد کشاند؛ پس مسئولیت زندگی خود را در دست بگیرید.
شاید شما در کاری آنقدر خوب نباشید و در کار دیگری نیاز به تمرین داشته باشید اما گفتن عباراتی مثل اینکه من هرگز نمیتوانم این کار را انجام دهم یا همیشه دچار اشتباه میشوم درست نیست. تکرار چنین عباراتی این باور را در ذهنتان هک میکند که روی خودتان کنترل ندارید و نمیتوانید شرایط را تغییر دهید، از اینرو بهتر است هرچه زودتر آنرا کنار بگذارید.
فارغ از اینکه دیگران در لحظهای خاص درباره شما چه فکر میکنند همیشه این را به یاد داشته باشید که شما آنقدر که آنها فکر میکنند خوب یا بد نیستید. هرچند انفعال کامل درباره تصورات دیگران ناممکن است اما نباید آنقدرها هم روی آن حساب کنید. بدین ترتیب انگیزه و نیروی محرک شما نه از اطرافیان بلکه از درون خودتان نشات پیدا میکند.
شکستهای پیدرپی میتواند اعتماد به نفس هر کسی را تخریب کرده و به این باور برساند که در آینده هم شانسی برای موفقیت نخواهد داشت. اغلب اوقات دلیل این شکستها ریسک و تلاش برای دستیابی به موفقیتهای بزرگ در سریعترین زمان ممکن است.
هرچند از قدیم گفتهاند شکست پل پیروزی است اما این مساله منوط به توانایی شما برای برخاستن از شکست است. دستیابی به اهداف بزرگ نیازمند طی کردن مسیرهای طولانی است و ممکن است طی آن چند بار زمین بخورید اما برای رسیدن به هدف نهایی نباید اجازه دهید شکستهای قبلی شما را از ادامه مسیر باز دارند.
احساسات ما بیش از آنکه ناشی از واقعیت باشند، در تصویر و نگاه ما به محیط ریشه دارند. برای درک بهتر هر شرایطی بهتر است احساسات را کنار گذاشته و از دریچه دیگری به اوضاع بنگریم؛ در این صورت جدا کردن تخیل از واقعیت آسانتر میشود. اگر همیشه در دام احساسات منفی خود گیر کنید به سرعت واگویههای منفی نیز سراغ شما خواهند آمد و پتانسیل واقعی خود برای عبور از بحران و به دست گرفتن کنترل شرایط را از دست خواهید داد.
پاسخ ها