طی ادغام مدیااد و سنجاق با تپسل، با مدیر بخش تبلیغات این پلتفرم به گفتگو نشستیم تا از شرایط این ادغام و آینده آگاه شویم.
مدتی است که شبکه هوشمند تبلیغات آنلاین «سنجاق» در شرکت تپسل ادغام شده است. تپسل نیز بعد از 10 سال فعالیت، و یکپارچهکردن همه مجموعههایش در برند «تپسل»، ریبرند کرد. این شرکت اکنون اعلام میکند با ادغام سرویسهای تپسل، مدیااد و سنجاق، تبدیل به بزرگترین شبکه تبلیغات دیجیتال ایران شده است. اما این ادغام چگونه انجام شد و چه دستاوردهایی را بهدنبال داشت؟ «منوچهر صدری»، مؤسس پلتفرم سنجاق که اکنون تبدیل به مدیر بخش تبلیغات در هلدینگ پگاه داده کاوان شریف شده است، در گفتوگویی با دیجیاتو به این سؤالات پاسخ داد.
او اعلام کرد که 15 تا 20 درصد بازار تبلیغات آنلاین در فضای وب، در اختیار سنجاق بوده است که پس از ادغام، این مقدار را در فضای وب به تپسل اضافه کردهاند. همین موضوع باعث شده است تا اکنون او سهم تپسل از این فضا را ۷۵ درصد در موبایل اپلیکیشنها و ۵۰ درصد در وب محاسبه کند.
مدیر بخش تبلیغات تپسل همچنین یکی از مسیرهای بلوغ صنعت تبلیغات آنلاین را این دانست که چطور تبلیغدهندگان و ناشرها به یکدیگر متصل شوند؛ موضوعی که به اعتقاد او، یکی بزرگترین نقدهای وارد به این صنعت است.
«امیر مستکین» - دیجیاتو: ابتدا درباره ادغام سنجاق در تپسل صحبت کنیم. این توافق چطور انجام شد و نتیجهاش در ۶ ماه گذشته چه بوده؟
«منوچهر صدری»، مؤسس پلتفرم سنجاق و مدیر بخش تبلیغات تپسل: ما اواسط سال گذشته مذاکره را آغاز کردیم. البته تقریباً یک سال بود که در سنجاق دنبال جذب سرمایه (Fundraising) بودیم. هم خودمان بهدنبال سرمایهگذار گشتیم و هم یکیدو مجموعه دیگر به ما نزدیک شدند که بسیار تمایل داشتند با ما مشارکتی از جنس سرمایهگذاری (investment) داشته باشند. در نهایت در تابستان یا اواخر مهرماه، یکیدو مجموعه رسماً برای سرمایهگذاری اعلام آمادگی کردند. از طرف دیگر، مذاکرهمان با تپسل نیز پیش رفته بود. جمعبندی نهایی ما این بود که با تپسل پیش برویم. به چند دلیل؛ مهمترین دلیل، شباهت DNAها به یکدیگر بود. به نظر من، به لحاظ اخلاقی و خلقوخو، اعضای تپسل شباهت زیادی به اعضای سنجاق داشتند. این تصمیم را تقریباً از اواسط پاییز گرفتیم و تا اواخر فصل طول کشید که اجرایی شود. از زمستان پارسال هم رسماً کار را باهم شروع کردیم. بعد از آن قدمهای زیادی طی شد. این اساساً تصمیم پیچیدهای بود؛ بهخصوص وقتی دو شرکت رقیب هم به شمار میروند. البته ما در سنجاق با همه پلتفرمهای دیگر که در بازار بوده و هستند، همکاری داشتیم و تجربه همکاری، مدل تعاملشان، اینکه چهکار میکنند و... در این تصمیم نقش داشت. بهنظر میرسید که تپسل جای درستی است و واقعاً پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم که برداشتمان اشتباه نبوده است.
قدم بعدی این بود که با برندها چه کنیم (برندها را چگونه در تپسل ادغام کنیم)؛ این موضوع تا همین دو ماه پیش طول کشید که همه به تپسل ریبرند شوند که البته هنوز هم ادامه دارد. قدم مهم بعدی این بود که این ادغام باید یکسری آورده برای طرفین میداشت؛ اینکه منابع (Resources) کمتری را مصرف کنیم. مسئله دیگر و در واقع هدف بعدی آن بود که در فضای وب سهم بزرگتری داشته باشیم، چرا که تپسل همیشه در فضای اپ لیدر مارکت بوده است و ما روی وب و مشخصاً در تبلیغات همسان (اد فرمت نیتیو) تمرکز داشتیم. این نیز هدفی بود که محقق شد؛ ظرفیت بازار مجموعه ما آنچنان بزرگ شد که دیگر نشود بهآسانی از سهم بازار صحبت کرد. اوایل سال جاری بود که به لحاظ فنی کاملاً با تپسل ادغام شدیم و از یک زیرساخت یکسان استفاده کردیم. اگرچه تصمیم سادهای نبود، اما در نهایت زیرساخت فنی نهایی ما همان زیرساخت مورد استفاده تپسل شد. سپس تیم فنی سنجاق روی یک فضای دیگری (ویدئو) متمرکز شد و اکنون نیز همان پروژه را پیش میبرد. تیمهای بیزینسی ما نیز خیلی سریع باهم ادغام شدند؛ زیرا فرایندها بسیار شبیه بههم بود و اعضای تیمها نسبت به هم شناخت داشتند، ارتباط بیزینسی و کاریشان طولانی و در درازمدت شکل گرفته بود و ادامه داشت. درنهایت امروز به اینجا رسیدهایم که عمده کسب و کارها ما را با عنوان تپسل میشناسند و بخشی از همکاران نیز همچنان از ما با عناوین پیشین سنجاق و مدیااد نام میبرند.
فارغ از قدمهایی که در این ۶ الی ۹ ماه گذشته برداشتهاید، نتیجه این چند ماه فعالیت چه بوده است؟
مهمترین نتیجه آن بود که ظرفیت وب ما بزرگ شد. سنجاق و مدیااد سهمی از بازار را در اختیار داشتند.
حدوداً چه سهمی از بازار را در اختیار داشتید؟
تخمینش سخت است، اما برآوردهای ما نشان میدهد که امروز باید بازار وب در یک تعادل ۵۰ درصد در اختیار ما و ۵۰ درصد در اختیار سایر مجموعههایی که در این حوزه فعالیت میکنند باشد. درزمینه اپ این تخمین فرق میکند و فکر میکنم ۷۵ درصد بازار در اختیار ماست. این مهمترین دستاورد این ادغام بوده است.
در این ادغام، چگونه ناشران و تبلیغدهندهها که با سنجاق در ارتباط بودند، همگی به تپسل منتقل شدند؟ اساسا آیا پلتفرم سنجاق همچنان بهصورت جداگانه فعالیت دارد یا این ادغام در نهایت سبب محوشدن سنجاق میشود - یا قرار است سنجاق مسیر خودش را ادامه دهد؟
سنجاق یک هویت حقوقی مستقل دارد و بهعنوان یک DSP و حتی SSP فعالیت خودش را ادامه میدهد. ممکن است ما تصمیم بگیریم با این برند کار دیگری انجام دهیم، چرا که اساساً برند سنجاق برند خوشنامی در بازار است و هیچ گذشته منفی ندارد. برای آینده هنوز تصمیم روشنی درباره برند سنجاق نداریم؛ اما کسبوکار آن قرار است بهطور کامل با مجموعه تپسل ادغام شود. تا آخر پاییز امسال این اتفاق خواهد افتاد.
فکر میکنید این یک اتفاق مثبت است که پلتفرمهای کوچکتر جذب بازیگرهای بزرگتر این صنعت شوند؟
درحالحاضر در دنیا شرکتهای بزرگی شکل گرفتهاند که رقابت با آنها اساساً آسان نیست؛ داراییهای (Assets) بزرگی در طول سالیان در این شرکت ها شکل گرفته است، لذا بخش مهمی از شرکت های کوچک برای ادامه حیات خود مجبور به ادغام با شرکتهای بزرگ هستند. برای مثال، در بازه سال 2010 تا 2019 گوگل بهطور متوسط سالانه 29 شرکت را خریداری یا در خود ادغام کرده است. احتمالاً در ایران نیز با شکلگیری شرکتهای بزرگ در حوزه تکنولوژی به این سمت پیش خواهیم رفت. به همین دلیل شرکتهای جدید (و کوچک) نمیتوانند چندان امیدوار باشند که در صنایع شکلگرفته، اصطلاحاً «سری تو سرها» پیدا کنند و سهم زیادی از بازار بگیرند. از طرف دیگر هم این شرکتها مسائل کوچکی را خیلی خوب حلوفصل میکنند که ممکن است در شرکتهای بزرگ خیلی به آن مسائل توجه نشود. این موقعیتی است که شرایط ادغام را در دنیا ایجاد کرده و به همین دلیل تعداد ادغام زیاد است.
به نظر من، در ایران این موضوع در صنعت تبلیغات چندان وجود ندارد و مسئله هم کاملاً اقتصادی است و به بازیگران آن مربوط نیست. شرایط اقتصادی ما چندان جالب نیست و صنعت تبلیغات بهنوعی اسیلاتوری (Oscillator) است از شرایط اقتصادی. بهطوری که وقتی با یک شکوفایی اقتصادی روبهرو هستیم، صنعت تبلیغات خیلی خوب رشد میکند و هنگامی که با یک رکود اقتصادی مواجه میشویم، خیلی شدید از حالت شکوفایی خود خارج میشود. از آنجایی که فضای فعالیت آنلاین بهذات درحال رشد است، ما نیز طبیعتاً رشد میکنیم و بنابراین کمتر تحت تأثیر این شرایط اقتصادی قرار میگیریم. اما وقتی تورم و... را هم در نظر میگیریم، متوجه میشویم که اقتصاد کشور با مشکل مواجه است. مخصوصاً کشور ما که اقتصادش به نفت و صنایع بزرگ مثل صنایع زیرساختی و ساختمان وابستگی زیادی دارد و با یک بحران بزرگ نیز مواجه شده: رقابت از بازار گرفته شده است.
مثلاً از ۴ یا ۵ سال پیش، فعالیت شرکتهای خارجی در ایران بسیار محدود شده و برندهای خارجی در بازار حضور ندارند و این یعنی تنور رقابت سرد میشود و درنتیجه تعداد تبلیغکنندگان بهطور اتوماتیک پایین میآید. یعنی مثلاً شش سال پیش ۱۵ ادورتایزر خودرویی داشتیم و الان با یکیدوتا مواجه هستیم. در لوازم خانگی مثلاً با ۱۵ برند تولیدکننده بینالمللی مواجه بودیم و الان تنها با چند برند ایرانی مواجه هستیم. این موضوع را میتوان به صنایع مختلف تعمیم داد.
درواقع در بازار ما نیز اقتصاد مانع شده است که ما خیلی بزرگتر از آنچه که باید و انتظار میرفته است، رشد کنیم. همچنین اینکه امکان ارتباط با رسانههای اصلی دنیا و کشور از ما گرفته شده است؛ ما هیچگونه ارتباطی و تراکنش رسمی با گوگل و فیسبوک، توییتر (پلتفرم X) و... که مدیاهای اصلی بوده و به لحاظ ظرفیت رسانهای و تبلیغاتی بزرگ هستند، نداریم. اینها سبب شده است که تجربه ما متفاوت شود. درواقع ما خودمان بیزینس را راه میاندازیم. از این حیث واقعاً تپسل بهترین تاریخچه عملکرد را داشته است که درِ همکاری را باز گذاشته و اجازه داده است که ادغام اتفاق بیفتد. در صنعت تبلیغات، بهخصوص در چهار یا پنج سال اخیر، آژانسهای کوچک یا حتی بزرگ از بین رفتهاند، شکست خوردهاند یا غیرفعال شدهاند.
اشاره کردید که با ادغام تپسل و سنجاق به سهم ۵۰ درصدی در فضای وب رسیدهاید. کمی بیشتر توضیح دهید؛ حدستان از درصدی که توانستهاید به تپسل اضافه کنید، چقدر دقیق و براساس آمار است؟
ما تصورمان این است که ۱۵ تا ۲۰ درصد بازار در اختیار ما بود و بعد از ادغام این مقدار را در فضای وب به تپسل اضافه کردیم. ولی نکته جالب اینکه چون هنوز بازار بالغ نیست، شاید بتوان با یکسری تغییرات سهم بازار بیشتری را در کوتاهمدت گرفت. یعنی ممکن است بهسادگی بازار سوئیچ شود؛ چرا که ظرفیتهای دیگری وجود دارند که هنوز به حوزه تبلیغات وارد نشدهاند؛ مثل پیامرسانهای ایرانی که ظرفیتشان قابل تأمل است و هنوز وارد بازی نشدهاند یا بازیگران بزرگی که اگرچه بیزینسشان چیز دیگری است، اما بهعنوان مدیا، رسانههای بزرگی هستند؛ مثل فروشگاههای آنلاین که هنوز تراکنش خوبی دارند، یوزر قابل تأملی دارند و در این زمینه نیز دیجیکالا پیشرو بوده است. همین ممکن است درباره بیزینسهای دیگر هم تکرار شود که البته در دنیا نیز همینطور است. درواقع منظورم این است که چون هنوز شکل بازار بالغ نشده، 15 تا 20 درصد بازار مربوط به تبلیغات آنلاین است و درواقع در اختیار بازیگران شبیه به ماست. این رقم در دنیا خیلی بیشتر، در حدود ۶۰ درصد است.
گفتید این فضا بالغ نشده است، اما وقتی به سابقه تپسل نگاه میکنیم، میبینیم شرکتی با ۱۰ سال سابقه فعالیت است. آیا ده سال زمان کافی برای به بلوغ رسیدن نبوده؟ آیا شرکتهای حوزه تبلیغات دیجیتال نمیتوانستند سهم بیش از ۱۵درصدی از کل بازار تبلیغات ایران در این زمان بگیرند؟
مسئله، شرکتها نیست؛ به نظر من، شرکتهایی که فعالیت دارند، از جمله تپسل، خیلی خوب خود را با شرایط و بحرانها و... سازگار کردهاند که امروز در بازار همچنان حضور داشته و سهم قابلقبولی نیز دارند. مسئله درواقع بیرون از صنعت ما بوده است. یعنی همان مسائل زیرساختی که گفته شد. مثلاً تولید ناخالص کشور در سه سال نصف میشود؛ این اتفاقی است که در کمتر کشوری از دنیا رخ میدهد؛ مگر اینکه در کشوری باشد که جنگ در آن اتفاق بیفتد و GDP آن به لحاظ دلاری نصف شود.
منظورم از عدم بلوغ، ابعادی از صنعت تبلیغات است که مکرراً با بحران مواجه میشود و محدود و بسته نگه داشته شده است. برخی در داخل تصور می کنند که این محدودیت ها به نفع ماست، در حالیکه درنهایت منجر به کوچک ماندن بازار و به ضرر ما تمام میشود. ما شرکتی نیستیم که از فرصت رانت و فرصتهای ویژه اینچنینی بهره برده باشیم تا مارکت بگیریم، بلکه بازاری را که وجود نداشت، ساختیم و همچنان راغب هستیم که بیش از چیزی که ظرفیت وجود دارد، بتوانیم ظرفیت بسازیم، بازار تبلیغات آنلاین را کارآمدتر کنیم و... .
برگردیم به ادغام. آیا به نظر شما این ادغام در زمان درستی انجام شد؟ چرا که سنجاق زمانی که کشور در ناآرامی بهسر میبرد و صنعت تبلیغات دیجیتال در سنگینترین رکود از زمان تولدش قرار داشت، به تپسل پیوست. همه اینها احتمالاً روی اعداد و ارقام توافق نیز تأثیر گذاشته است. بهتر نبود جذب سرمایه یا ادغام با تپسل در شرایط پایدارتری از طرف سنجاق صورت میگرفت؟ آیا شرایط مالی بهگونهای بود که احساس کردید وضعیت بحرانی است و باید تغییر ایجاد کنید؟
صحبت ما از اواسط سال شروع شد؛ درواقع ما در فرآیند مذاکره بودیم که با ماجراهای سال قبل مصادف شد و برای همه ایام بد و سختی بود. برای کسی روشن نبود که چه اتفاقی در کشور حال روی دادن است و چه خروجی روی مردم و کسب و کارها خواهد داشت، اگرچه روشن شدن این ابهام موضوع مهمی بود ولی سعی کردیم که مذاکره را متوقف نکنیم و پیش ببریم. در نهایت در پاییز به جمعبندی رسیدیم و اواخر فصل هم که ادغام را آغاز کردیم. شرایط پیش آمده در کشور اساساً نه در شکل مذاکره، نه در تعدادمان و نه در مسیر ما تغییری ایجاد نکرد و هر دوطرف سعی کردیم به تعهدمان نسبت به ادامه مسیر ادغام پایبند بمانیم. آنچه که شرایط تاثیر بیشتری روی آن گذاشت اعلام ماجرای ادغام بود. بدیهی بود که خطمشی ما پرهیز از هر گونه شادمانی بابت ادغام باشد، به احترام اتفاقاتی که در کشور افتاده بود و ناراحتی که همگان با آن مواجه بودیم، حتی اطلاعرسانی قابلتوجهی هم نداشتیم تا اوایل سال جاری که موضوع رسانهای شد. در نهایت مذاکره ما خیلی خوب و در زمان مناسب پیش رفت. اینکه در یک بازه زمانی سهچهارماهه شروع به مذاکره کنید و به جمعبندی برسید، کار سختی است. اغلب در این شکل مذاکرات، ممکن است این فرایند بیش از یک سال طول بکشد و به دلیل طولانی بودن فرایند منتفی شود.
در سال قبل، آن بازه سهماهه (پاییز)، بازه سختی برای همه اکوسیستم تبلیغات بود و همه نیز همراهی کردند؛ اگر این همراهی نبود، امروز شاید بازیگرها نمیتوانستند بهراحتی فعالیت داشته باشند. مکانیزم ما در سنجاق بهگونهای بود که برای ریسکهای بزرگ آماده بودیم و شرکت هم در قیاس با تپسل کوچک بود و آن اتفاقات سنجاق را چندان تحت تأثیر قرار نمیداد. یعنی ما با شرایط بحرانی مواجه نبودیم و کاملاً مستقل از همه این اتفاقات، تصمیم گرفتیم که این ادغام رخ دهد.
در مورد سال گذشته صحبت کنیم؛ اتفاقات سال گذشته روی این صنعت چه اثری گذاشت؟ از این جهت میپرسم که شما مستقیماً در دل کار بودید و تجربهاش کردید. شرایط کشور و مسائل اختلال اینترنت که تا حدود 9 ماه ادامه داشت، چه اثری بر پلتفرمهای تبلیغات دیجیتال گذاشت؟ شما چه تجربهای در این شرایط داشتید؟
اولین رویارویی ما با چنین شرایطی، در آبان سال 1398 و در یکسالگی سنجاق بود. در آن زمان وزارت ارتباطات هم جلسهای برگزار کرد که در آن شرکت کردیم که ما توضیح دهیم که چه اتفاقی افتاده است! در آن زمان شرایط برای کسبوکارها سختتر بود، زیرا منابع سختافزاری ما بیرون از ایران بود. وقتی دسترسی به منابع خارجی قطع شد (قطع اینترنت و داخلی شدن آن)، ابتدا نمیدانستیم دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. آنجا یک تجربه برای ما بود که باعث شد منابع سختافزاریمان را به داخل منتقل کنیم، چون معتقد بودیم که ممکن است دوباره چنین اتفاقی رخ دهد؛ اگرچه اثرات آن به لحاظ جنبه مدیریت ریسک برای بسیاری از کسبوکارها بدتر از این بود. اگر از نگاه توسعه نگاه کنیم، خیلی از شرکتها توسعه را متوقف کردند.
ماجرای پارسال که اتفاق افتاد نیز تعداد عمده کسبوکارهای بزرگ تبلیغاتشان را متوقف کردند – و حق هم داشتند – و تنها آن فضاهایی که پرفورمنسی بود و خیلی جنبه تبلیغی نداشت، ادامه پیدا میکرد. افت شدید درآمد، خروجی اولیه بود و در نهایت زیانهای مالی بزرگ در آن زمان ایجاد شد.
اما در مورد اختلالهای ادامهدار اینترنت، ابتدا ببینیم تپسل چطور شرکتی است؟ تپسل یک استیکر نرمافزاری دارد که روی اپلیکیشنهای موبایل و روی وبسایتها قرار میگیرد. حدود 30 هزار اپلیکیشن فعال در ماه از این استیکر استفاده میکنند و نزدیک به دو هزار وبسایت هم در ماه از استیکر وب تپسل بهره میبرند. این یعنی با حجم بزرگی – بر فرض عدد دو میلیارد ایمپرشن – بازدید در روز از سمت تپسل سرو و خدمترسانی میشود.
به همین دلیل ما با حساسیت و سرعت بالایی اختلالاتی را که روی شبکه کاربری و روی شبکه نمایش سمت وبسایتها و دیتاسنترها ایجاد میشود، متوجه میشویم. چطور کسب درآمد میکنیم؟ از تکتک فرصتهای نمایش، به این امید که توجه کاربر را جلب کنیم، استفاده میکنیم. هرجا اینترنت مختل شود، آنجا با افت روبرو می شویم. اختلال در دیتاسنترها، در نقاط مختلف کشور و در اپلیکیشنها و وبسایتها مستقیماً روی درآمد ما تاثیر میگذارند. این اختلالات چون متناوب و خیلی زیاد است، به یک جریان اصلی در افت درآمد ما تبدیل شده. من فکر میکنم اختلالات فعلی حداقل 10 درصد تاثیر درآمدی روی شبکه ما دارد.
در دورههای تصمیمهای بدتری گرفته میشود، مثل دورهای که فایربیس فیلترشد و رسانهها با محدودیت و افت بازده مواجه شدند و کل بازدید شبکه وب پایین آمد. یا مثلاً مشکلی که الان با آن مواجه هستیم، فیلتر گوگل پلی است که این اختلال اثر بدی روی اپلیکیشنهای ما و درواقع روی شبکه تبلیغات ما در اپلیکیشنهای موبایل گذاشته است.
بهعنوان مدیر ارشد اجرایی بخش تبلیغات در گروه تپسل، وضعیت تبلیغات آنلاین در ایران را نسبت به چند سال قبل، منطقه و در سطح بینالمللی، چگونه میبینید؟
ما هیچ سالی را بدون رشد سپری نکردهایم. در حقیقت صنعت تبلیغات آنلاین همواره درحال رشد بوده است. چالش اصلی ما نرخ این رشد است که خیلی بیشتر از اینها باید باشد. الان شرایط خیلی بهتر از ۶ ماه پیش است. تصور ما این است که اگر شرایط پایدار باشد، ۶ ماه بعدی نیز وضعیت ما بهتر خواهد بود. تمایلی از سمت کسبوکارها بهشکل ناگزیر به سمت تبلیغات آنلاین وجود بخش مهمی از آن در کشور توسط تپسل خدمترسانی میشود. من به این روند رشد خوشبین هستیم و برای آن دلایل زیادی دارم؛ مثلاً تغییر در رفتار مصرفکننده و رفتار تصمیمگیران اقتصادی که درحال رخدادن است و شواهدی که در دنیا برای استقبال از تبلیغات آنلاین وجود دارد. از سوی دیگر ساختارهایی که ما شکل دادهایم، تلاش میکند که بازخوردهای بهتری برای تبلیغدهندگان ایجاد کند. تیم هوش مصنوعی که امروز در تپسل وجود دارد، نسبت به تیم هوش مصنوعی که چهار سال قبل وجود داشت، تجربههای ارزشمندتری دارد، خروجی بهتری تولید میکند و طبیعتاً با توجه به رشدی که در دنیا اتفاق میافتد، انتظار میرود همواره رشد کند. درحالیکه در اشکال دیگر تبلیغات در فضای آفلاین و تلویزیون و... این حجم از نوآوری و خلاقیت و حرکت روبهجلو وجود ندارد. اینها همه دلایلی است که میتوان با استناد به آن، شرایط و آینده را با همه چالشها، مثبت ببینیم.
در گزارش سال 1401 تپسل آمده است که تعداد ناشران سال گذشته 140 هزار اپلیکیشن و وب رسیده و 70 هزار برند تبلیغات دادهاند و 520 میلیارد بار تبلیغات بازدید تپسل به نمایش درآمده است. الان که در نیمه دوم سال هستیم، با نگاه به اعداد سال گذشته و در مقایسه با نیمه اول امسال، چقدر به نظر شما رشد داشتهاید؟
در طی ماههای اخیر با اینکه رسانههای بزرگی به سراغ ما آمدهاند و همکاری کردهایم، ولی ظرفیت در حالت نسبتاً مشابهی باقی مانده است. در پاییز سال گذشته با بسته شدن اینستاگرام و واتس اپ و محدودیت در استفاده از تلگرام رشد قابل توجهی در ترافیک داخلی تجربه شد، اما به مرور کاربران مجدداً از تلگرام، توییتر، اینستاگرام و... استفاده میکنند. لذا در قیاس با سال گذشته، ترافیک کلی شبکه در یک تعادل قرار دارد.
از حیث تقاضا برای نمایش تبلیغات، ما با یک رشد ۳۰ تا ۴۰ درصدی مواجه هستیم، ولی از ظرفیت نمایش با وجود بیشتر شدن تعداد ناشران، ظرفیت نمایش مشابهی را تجربه می کنیم.
روزی را تصور کنیم که ایران تحریم نباشد. در این حالت، جایگاه پلتفرمهای تبلیغات دیجیتال، مخصوصاً تپسل به چه شکل خواهد بود؟ چون به این موضوع از دو جهت میتوان نگاه کرد. از یک طرف برای ناشرها، پلتفرمهای خارجی هم به عنوان یک انتخاب در دسترس قرار میگیرند. اما از سوی دیگر، تپسل این امکان را خواهد داشت که به بازار بزرگتر و بینالمللی دسترسی داشته باشد. در چنین شرایطی فضای تبلیغات ایران به کدام سمت میرود؟
شرایطی که راجع به آن صحبت میکنیم، یک شرایط آزمایشگاهی نیست. آزمایشگاهی یعنی اینکه فرض کنیم همهچیز ثابت بوده و گوگل و فیسبوک راهشان به ایران باز شده است. روزی که با هیچ تحریمی روبهرو نیستیم و میتوانیم تعامل اقتصادی داشته باشیم، احتمالاً با یک درآمد ناخالص دو یا سه برابری مواجه خواهیم بود. یعنی بازار در صنعت تبلیغات دو برابر نمیشود، بلکه چند برابر میشود، چرا که رقابت شکل میگیرد. این یعنی فرصتهای بیشماری برای ما ایجاد خواهد شد. ما تا به الان چه ابعادی از بازار را توانستهایم شکل دهیم؟ پاسخ آن است که عرضه را به خوبی توانستیم مدیریت کنیم و بخش تقاضا نیز ما را خوب شناخته است و مارکت هم تپسل را میشناسد. طبیعتاً وقتی هر دوی اینها بزرگتر شود، کسی که در این شرایط خوب مدیریت میکرده است، در آن شرایط هم اولین شانس را دارد که بزرگتر شود.
تصویر کاملاً دقیقی از اینکه مقدار سهم عرضه و تقاضا در چه سطحی تغییر خواهد کرد نداریم، اما مطمئن هستیم که در بخش تقاضا تغییرات و رشد بزرگی برای مجموعههایی شبیه به مجموعه ما اتفاق میافتد. تقاضای زیادی بهسمت ما میآید که ممکن است با ظرفیت بازیگران خارجی بتوانیم آن را تأمین کنیم یا با ظرفیت داخلی و با کمک بازیگران خارجی (مثلاً ابزارهایی را در اختیار ما قرار دهند). ولی درهرحال اتفاق مثبتی خواهد بود چون زمین بازی بسیار بزرگتر میشود و از این بابت نگرانی نداریم. درحقیقت ما چالشهای بزرگتری را پشتسر گذاشتهایم.
شما سالهاست که بهعنوان یک متخصص در این حوزه فعالیت کردهاید. نقد خود شما امروز به پلتفرمهای تبلیغات دیجیتال در ایران چیست؟
وقتی عملکرد یکساله خودمان را نگاه میکنم، میبینیم که در برخی موارد میتوانستیم تصمیمات بهتری بگیریم و خروجیهای بهتری داشته باشیم. این فرایند درواقع جزئی از هر کسبوکار است که یکسری از تصمیمات درست و غلط گرفته میشود. در صنعت ما، در دورهای، بعضی از بازیگران تصورشان این بود که به زور پول میتوانند انحصارطلبی کنند که البته این تمایل را همچنان هم در سر دارند. ولی این رویکرد نتیجه نداد و پول و وام های ویژه نتوانست کارکرد انحصار داشته باشد و بازار نهیبی زد که «با پول نمیتوان بازار را انحصار کرد». شما وقتی وارد این فضای ذهنی میشوید که انحصار بگیرید، ممکن است دست به رفتارهای دیگری هم بزنید. برای مثال چون نمیتوانید سهم بازار بگیرید، عددهای غیر واقعی پیشنهاد دهید و از همان عددها پا پس بکشید؛ چیزی که سال قبل بارها اتفاق افتاد؛ یکسری عدد میگفتند و امسال زیر آن عددها میزدند. این موضوع ناشران را نیز با مسئله مواجه میکند. ناشر برمبنای آن عدد، توسعهای را انجام میدهد و حالا دستش به اصطلاح در پوست گردو میماند. من متوجه هستم که این ممکن است یک استراتژی رقابتی باشد، اما آسیبهایش را که بررسی میکنیم، ناشران زیادی با آسیب ناشی از این رفتار غیرصادقانه مواجه شدهاند. البته شاید ما خیلی خوش شانس بودیم که با برخی از ناشرانی مواجه شدیم که سال قبل به واسطه پیشنهادهای واهی رفتند و برگشتند و امروز افتخار همکاری مجدد با ایشان را داریم.
بخش دیگر هم مدل زاویهای است که کمپانیها نسبت بههم گرفتهاند که همکاری بین شرکتها را محدودتر میکند. ما شرکتهای فعال، عملاً به مجموعههای مستقل از هم تبدیل شدهایم که همکاری در جهت بهبود کارآمدی بازار نمیکنیم. این بزرگترین نقدی است که به بازیگران این فضا وارد میشود. ما هم بهخاطر رویکرد مجموعه رقیب، راهحلی برای این موضوع نداشتیم. یکی از مسیرهای بلوغ صنعت ما همین موضوع است که چطور در جهت منافع خودمان، تبلیغدهندگان و ناشرها، به یکدیگر متصل شویم.
با توجه به این ادغام که الان اتفاق افتاده است، آینده تپسل را شرح دهید. این گروه میخواهد در چشماندازش به چه اهدافی دست یابد؟ در ایران، آیا واقعاً در آینده سهم تبلیغات آنلاین نسبت به تبلیغات فیزیکی، شرایط بهتری پیدا میکند؟
به نظر من، حتماً در آینده این اتفاق خواهد افتاد و سهم تبلیغات آنلاین بزرگتر و بزرگتر خواهد شد. پیشتر تمایل چندانی از سمت آژانسهای آفلاین که در قیاس با ما مجموعههای بزرگتری بودهاند و هستند، به آوردن بودجههای تبلیغاتی و کمپینهای تبلیغاتی فضای آنلاین وجود نداشت. اما چند اتفاق این روند را تغییر داده و خواهد داد. اول اینکه تمایل به تماشای تلویزیون افت کرده است و در مقابل تمایل به دیدن VODها و UGCها بیشتر شده و اینها ذاتاً کمپانیهای آنلاین به شمار میروند و توانستهاند ارتباط خوبی با مجموعههای تبلیغاتی آنلاین شکل دهند یا خود شرکتهای تبلیغاتی شکل دهند. دوم اینکه ما با خیل بیشتری از کسب و کارهای بزرگ و سنتی مواجه هستیم که از ما تقاضای اجرای کمپین های تبلیغاتی خود را دارند. کسب و کارهایی که در گذشته صرفاً با آژانس های سنتی کار میکردند و امروز مستقیماً با ما ارتباط می گیرند.
حدود ۴ یا ۵ سال پیش کمپانیها میگفتند کار آنلاین نداریم و یا میگفتند بودجه برای کارهای آنلاین درنظر نگرفتهایم. الان این دیالوگ را هیچکسی حداقل به زبان نمیآورد. بنابراین این تغییر حتماً اتفاق خواهد افتاد و یک جایی که به نظر من دیر هم شده است، آژانسهای آفلاین متوجه میشوند که باید بهای بیشتری بپردازند. از این جهت به نظر من حتماً این فضا بزرگتر میشود.
تیمی که امروز در تپسل داریم حتماً شایستگیهای قابلتوجهی داشته است که توانستهایم یک بازیگر مهم در صنعت تبلیغات باشد و در بخشهایی رهبر این صنعت به حساب بیایم و از این بابت خوش شانس بودهایم. ما در تلاشیم تا این شایستگیها را در تیم خود حفظ کنیم تا بزرگتر شویم و به بزرگترشدن صنعت کمک کنیم؛ در اکوسیستمی که ما فعالیت میکنیم، نگاه آدمها، بنیانگذارها و... منفعتجویانه نبوده است و توسعه گراست.
آدمها دغدغهای دارند که یکسری چالشها در این بازار را حل کنند. ما نیز بهدنبال این هستیم که بازار کارآمدتری را در صنعت تبلیغات بسازیم و همچنین جایگاه خودمان را بهعنوان یک شرکت که ظرفیت اصلی تبلیغات در فضای وب و اپ ایران را در اختیار دارد، محکم کنیم. خطمشیهای متعددی نیز برای این هدف داریم - که طبعاً نمیتوان خیلی شفاف در موردش صحبت کرد.
مورد بعدی این است که به شرکتهای سنتی بزرگ و کسب و کارهای خرد کمک کنیم که وارد تبلیغات آنلاین شوند. به نظر من، بازکردن پای این شرکتها به صنعت آنلاین شروع خوبی برای آینده است. شرکتهای سنتی که بودجههای قابلتوجهی در اختیار دارند و مشخصاً بودجهها به سمت تلویزیون و فضاهای محیطی رفته است و این شرکتها کمکم ترغیب میشوند که به جمع ما بپیوندند. چون کمکم نگاهشان تغییر میکند، نسل مدیرانشان تغییر میکند، دیالوگهایشان متفاوت میشود و متوجه میشوند که باید تغییری در مدل بودجهبندی خود ایجاد کنند. کسب و کارهای خرد نیز سردرگم هستند و راهکارهای مناسب و دقیقی برای رشد کسب و کارشان در تبلیغات آنلاین فراهم نشده است. ما همواره به این دو دسته از کسب و کارها فکر می کنیم و امیدواریم راهکارهای خوبی برای همکاری با آنها در آینده توسعه دهیم.
پاسخ ها