از دههی ۷۰ میلادی تا امروز، فیلم های سوپرمن بارها مردم را به سینما کشانده است. در این سالها سوپرمن گاهی نماد امید و انسانیت و گاهی ناامید سرد بوده است. با اکران فیلم جدید «سوپرمن» به کارگردانی جیمز گان، اکنون بهترین زمان برای مرور بهترین فیلم های سوپرمن است.
در این فهرست، فقط فیلمهایی بررسی شدهاند که کلمهی «سوپرمن» در عنوانشان وجود دارد و لایواکشن هستند. بعضی از این فیلمها از بهترین فیلم های اکشن هستند و در بین پر بیننده ترین فیلم های جهان قرار دارند.
در این فیلم، سوپرمن تصمیم میگیرد همهی سلاحهای هستهای دنیا را جمعآوری کند و جلوی جنگ جهانی را بگیرد. داستان خوب شروع میشود، اما اسیر داستانی ضعیف و پر ایراد میشود. با حضور شخصیت منفیای به نام «نیوکلِیِر من» (مرد هستهای) که ساختهی لکس لوتر است، ماجرا بیشتر شبیه کارتونهای بیکیفیت و بیمزه میشود.
مشکل بزرگ این فیلم، کاهش شدید بودجه توسط کمپانی «Cannon Films» بود که باعث شد صحنههای پرواز، جلوههای ویژه و حتی تدوین فیلم حالتی آماتورگونه پیدا کنند. با اینکه کریستوفر ریو همچنان یک سوپرمن جذاب است، فیلمنامه و کارگردانی چنان ضعیف عمل کردند که فیلم عملاً به یک شکست تمامعیار تبدیل شد.
این فیلم قرار بود آغاز دنیای سینمایی دیسی باشد: نبردی میان دو نماد بزرگ کمیکبوکها. اما نتیجه چیزی بود میان یک فیلم فلسفی پیچیده و یک فیک جنگی اکشن بیسروته. زک اسنایدر، کارگردان، تلاش کرد نگاهی سنگین، تاریک و فلسفی به درگیری میان قهرمانها داشته باشد؛ اما در عمل، شخصیت سوپرمن بسیار سرد، خشمگین و دور از تصویر آشنای ما ظاهر شد.
بزرگترین ایراد فیلم آن بود که بهجای ساخت تدریجی یک دنیای جذاب مثل مارول، تلاش کرد همهچیز را در یک فیلم جا دهد. در این فیلم همزمان با معرفی بتمن جدید، واندر وومن، تهدید جهانی، مرگ سوپرمن و کلی اشاره به آینده مواجه هستیم. همین فشردگی باعث شد مخاطب نتواند ارتباط عاطفی با هیچ شخصیت تازهای برقرار کند. این فیلم قرار بود از بهترین فیلم های سوپرمن، اما اصلا موفق نبود.
اولین حضور هنری کویل در نقش سوپرمن، شروعی متفاوت برای دنیای دیسی بود. زک اسنایدر تصمیم گرفت سوپرمنی خلق کند که مدرن باشد. سوپرمن جدید زک اسنایدر پر از تردید، تنهایی و مسئولیتهای سنگین در برابر مردم است. فیلم با صحنههایی چشمنواز از نابودی کریپتون آغاز میشود و بهتدریج سرگذشت کلارک کنت را در زمین روایت میکند.
موسیقی حماسی هانس زیمر و صحنههای اکشن هیجانانگیز — بهویژه نبرد سوپرمن و ژنرال زاد — نقطهقوت فیلماند. اما شخصیتپردازی سوپرمن بهقدری غمزده و منزوی است که برای بسیاری از طرفداران کلاسیک سوپرمن جذاب نیست. وقتی مادر سوپرمن به او میگوید: «تو به این دنیا بدهکار نیستی»، مخاطب احساس میکند خبری از آن سوپرمن که نماد امید بود نیست.
در بازگشت سوپرمن، داستان پس از وقایع «سوپرمن ۲» ادامه مییابد. سوپرمن پس از پنج سال غیبت به زمین بازمیگردد و میبیند که لکس لوتر آزاد شده است، لوئیس لین با مردی دیگر نامزد کرده و جهان دیگر به قهرمان سابقش اعتماد ندارد.
براندون راث بهخوبی نقش سوپرمن را بازی میکند و سعی دارد همان حالوهوای کریستوفر ریو را حفظ کند. فیلم بیشتر به جنبههای احساسی و انسانی شخصیت سوپرمن میپردازد. مشکل اینجا است که ریتم آرام و داستان نسبتاً کمحادثه فیلم باعث شده است برخی مخاطبان آن را خستهکننده بدانند. جلوههای بصری فیلم همچنان زیبا و خیرهکنندهاند و موسیقی متن هم از نسخههای کلاسیک الهام گرفته است.
شاید تعجبآور باشد که این فیلم در جمع سه فیلم برتر سوپرمن قرار گرفته است؛ اما «سوپرمن ۳» با وجود ضعفهایش، از نظر نوستالژی و لحن متفاوتش جایگاه ویژهای دارد. این فیلم بیشتر حالت یک کمدی علمی-تخیلی دارد و با حضور ریچارد پرایور، کمدین افسانهای آمریکایی، فضای فیلم بهوضوح طنزآمیزتر از نسخههای دیگر است.
ماجرا دربارهی یک نابغهی کامپیوتر است که بهدست لکس لوتر جدیدی (با اسم دیگر) مورد سوءاستفاده قرار میگیرد تا با ساخت کریپتونیت مصنوعی، سوپرمن را به موجودی خودخواه و خشن تبدیل کند. در یکی از صحنههای ماندگار فیلم، سوپرمن در یک بحران روانی به دو شخصیت تقسیم میشود: کلارک کِنت مهربان و سوپرمن تاریک. این دو در یک مبارزهی درونی عجیب و تأثیرگذار با هم روبهرو میشوند.
در مجموع، «سوپرمن ۳» هرچند از نظر تکنیکی به پای نسخههای اول نمیرسد. با این همه فیلم سرگرم کننده است و در امتحان کردن فضاهای تازه جسور ظاهر شده است. همین نکات این نسخه از سوپرمن را به یکی از جذابترین فیلم های سوپرمن است.
دومین فیلم کلاسیک سوپرمن از بسیاری جهات حتی پختهتر از فیلم اول است. این فیلم در واقع همزمان با نسخهی ۱۹۷۸ فیلمبرداری شده بود؛ اما اختلافات میان کارگردان (ریچارد دانر) و تهیهکنندگان باعث شد کارگردانی بخش پایانی به ریچارد لستر واگذار شود. با تمام اینها، نسخهی نهایی همچنان قوی، جذاب و سرگرمکننده است.
در این فیلم، سه تبهکار کریپتونی — ژنرال زاد، اورسا و نان — که از منطقهی «فانتوم زون» آزاد شدهاند، به زمین میآیند و چالش بزرگی برای سوپرمن ایجاد میکنند. در همین حال، کلارک کنت باید میان زندگی معمولی با لوئیس لین یا مسئولیتش بهعنوان محافظ زمین یکی را انتخاب کند. این پرسشهای درونی دربارهی هویت و فداکاری به فیلم عمق خاصی دادهاند.
فیلم نهتنها صحنههای اکشن هیجانانگیزی دارد، بلکه شوخطبعی و درامی قابل قبول هم در دل خود دارد. کریستوفر ریو در این قسمت هم درخشان ظاهر شده است و تصویری از سوپرمن ارائه میدهد که همزمان انسانی و قهرمانانه است.
و اما صدرنشین بیرقیب بهترین فیلم های سوپرمن: نخستین فیلم لایواکشن سوپرمن به کارگردانی ریچارد دانر، با شعار جاودانهی «باورت میشه یه مرد میتونه پرواز کنه؟»! این فیلم نهتنها آغازگر دوران جدیدی برای سینمای ابرقهرمانی بود، بلکه استانداردهای تازهای برای روایت، جلوههای ویژه و موسیقی در ژانر فانتزی و تخیلی تعیین کرد. برای بسیاری این فیلم یکی از بهترین فیلم های جهان است.
کریستوفر ریو در نقش سوپرمن و کلارک کنت چنان دلنشین، باورپذیر و کاریزماتیک ظاهر شد که هنوز هم بسیاری او را بهترین سوپرمن تاریخ میدانند. از دوران کودکی کال-ال در کریپتون تا نوجوانی در کانزاس و تبدیل شدنش به قهرمان متروپلیس، فیلم با ریتمی متوازن، شخصیتپردازی عمیق و داستانی جذاب ما را با خود همراه میکند.
موسیقی ماندگار جان ویلیامز، سکانسهای پرواز خیرهکننده و حضور بازیگران بزرگی چون مارلون براندو و جین هکمن همه دستبهدست هم دادند تا فیلمی خلق شود که حتی بیش از ۴۰ سال بعد، هنوز تماشایش لذتبخش و الهامبخش است.
بعضیها باور دارند بهترین نسخه سوپرمن را نه در فیلمها، بلکه در دنیای انیمیشن و کارتون پیدا میکنیم. به باور آنها هرچند برخی سوپرمنهای سینمایی جذاب هستند، اما با سوپرمن دنیای کمیک فاصله زیادی دارند. سند حرف این طرفداران هم آن است که هیچکدام از فیلمهای سوپرمن در بین بهترین فیلم های imdb نیست. نظر شما چیست؟ بهترین فیلم سوپرمن کدام فیلم است؟
پاسخ ها