این روزها مراجعه به روانشناس نسبت به قبل بسیار مرسومتر شده است. اما روانشناس خوب کیست؟ چطور یک روانشناس خوب و جلسه روانشناسی خوب را در میان تعدادی زیادی تراپیست با متدهای مختلف، تشخیص دهیم؟
چیزی که ما به آن میگوییم جلسههای مشاوره بیشتر به عنوان رواندرمانی شناخته میشوند و انواع مختلفی دارد. مثلا رفتارگرا الگوهای رفتاری شما را دوباره تنظیم میکنند و درمانگرهای شناختی افکار غیرمنطقی شما را به چالش میکشند. انسانگراها فضایی امن برای شکوفایی شما فراهم میکنند و در مقابل اگزیستانسیالیستها شما را تشویق میکنند تا معنای زندگی را در پهنه هستی کشف کنید. طرفداران واقعیت درمانی نیز شما را به سمت رفتارهایی راهنمایی میکنند که ارتباط شما با دیگران را تسهیل میکند.
همانطور که متوجه شدید در دنیای درمانِ روانِ انسان هیچ نظریه یا تکنیک درمانی یکتا و انحصاری وجود ندارد. بسته به زمان، مکان و شخص مراجع کننده هر کدام از این شیوهها میتواند مؤثر باشد.
با این همه برای تشخیص درمانگر و روند درمان خوب، استانداردها و اصول عمومی وجود دارد که میتوان به آنها تکیه کرد. با هم به مرور ده راه تشخیص تراپیست و تراپی خوب میپردازیم.
یادتان باشد فرایند درمان شبیه فرایند دوستی نیست. ما با دوستان خود تجارت، تفریح یا حتی رابطه عاطفی برقرار میکنیم. در طرف مقابل با درمانگر خود تنها وارد فرایند درمان میشویم. یادتان باشد که رفتار و ارتباط درمانگر ممکن است دوستانه باشد، اما او دوست شما نیست. اگر تراپیست دوست شما باشد، دیگر تراپیست شما نیست.
دوستی نیازی به برنامه، هدف یا مقصد ندارد. شما میتوانید بدون دلیل خاصی با دوستان خود وقت بگذرانید و از این کار لذت ببرید. در مقابل، ماجرا با تراپیست متفاوت است. درمان یا همان تراپی عملی هدفمند و مشخص برای رفتن به سوی یک یا چند هدف مشخص است.
در دوستی، شما و دوستانتان جایگاه و نگاه متقابل و برابری دارید. علایق، نیازها و نگرانیهای شما و دوستانتان به یک اندازه مهم است. اما تراپی اینطور نیست. جلسه تراپی طوری طراحیشده که یکطرفه و در مورد مراجع باشد. هر اقدام درمانگر فقط باید با یک هدف صورت بگیرد؛ کمک به مراجع. اگر تراپیست شما از زمان تراپی برای هر هدف دیگری مثل گپ زدن یا چیزهایی شبیه این استفاده کند روند تراپی مشکل دارد.
درمان خوب شامل نگهداری سوابق، ایجاد فرضیه و آزمایش آنهاست. درمان خوب مبتی بر دانش مدرن است. در دیگر سو تراپیست خوب نیز اشتباهات را میپذیرد و اصلاح میکند. وعدههای تراپیست شما باید بر اساس واقعیتها باشد. اگر درمانگر موفقیت فرایند تراپی را تضمین میکند یا قول تغییر شخصیت شما را میدهد، حتما در مراجعه به او تجدید نظر کنید.
در نظر داشته باشید که، سلامت روان فرآیندی است که شما برای دستیابی به اهداف زندگی خود انتخاب کردهاید. به زبان ساده سلامت روان مهارت رانندگی شماست نه مقصد سفر. در نتیجه در این سفر درمانگر راننده نیست، بلکه یک مربی رانندگی است.
درمان خوب به قضاوتها مربوط میشود، اما به قضاوت مردم نمیپردازد. اکثر افرادی که به تراپیست مراجعه می کنند به اندازه کافی از سوی خودشان، همسالانشان، همسر، کارفرمایان، همسایگان و جامعه قضاوت شدهاند و نیاز به قاضی جدیدی ندارند. از سوی دیگر توصیهها و اندرزهای بسیاری نیز شنیدهاند و به قول قدیمیها گوشهای پری دارند.
مردم نه برای قضاوت و نصیحت بلکه برای یک تجربه شفابخش و بهبود دهنده، به تراپیست مراجعه میکنند. آنچه مراجع به آن نیاز دارد درک، همدلی، توجه، پذیرش و تشویق است.
همانطور که یک جراح وظیفه دارد بدون در نظر گرفتن ایدئولوژی، شخصیت اخلاقی، ثروت یا قومیت بیمار را عمل کند، درمانگر نیز باید انسانیت هر مراجعه کننده را بدون توجه به این که چقدر او و اعمالش را تأیید میکند یا نه مورد توجه قرار دهد.
میدانید چرا بازیهای ویدئویی را این قدر دوست داریم؟ چون به ما به موقع و درست بازخورد میدهند. تراپی خوب هم چنین روندی دارد.
اتاق درمان فضایی امن برای مراجع است تا صادقانه خود را ابراز و احساسات واقعی خود را کشف و درک کند. در این اتاق مراجع با درمانگر برای کشف خود کار میکند. در این مسیر تراپیست شما باید شفاف، مشوق و همراه باشد و با بازخورد به موقع، شما را تشویق کند.
بهترین چیزی که میتوان موفقیت فرایند درمان را تضمین کند همکاری مراجع و تراپیست است. وقتی همکاری وجود نداشت باشد، خبری هم از درمان موفق نیست. در نتیجه یکی از عوامل مهم برای خوب بودن یک تراپیست ارتباط گرفتن شما با شخصیت و اعتماد به او است. یک تراپیست هرچقدر خوش سابقه، مشهور و موفق باشد، اگر با شما ارتباط نگیرد برای شما مفید نیست.
بدون لکنت باید گفت اگر روند درمانی در جهت بهبود تابآوری، استقلال تصمیمگیری و بهبود زندگی مراجع حرکت نکند، درمان انجام نمیشود. اگر تراپیست را تحسین و خودتان را سرزنش میکنید باید در روند درمان تجدید نظر کنید. یک نشانه بد از روند درمان این است که به مرور وابستگی شما به درمانگر بیشتر میشود. شما باید در طول درمان فرایند حل مسئله را یاد بگیرید، نه اینکه به تراپیست وابسته شوید.
برخی از رویکردهای درمانی عمدتاً بر حال حاضر و اکنون یا آینده تمرکز دارند، در حالی که برخی دیگر عمدتاً بر روی تجسم دوباره تجربیات گذشته تمرکز دارند. در هر صورت، درمان خوب کانتکست یا زمینههای شخصی شما را در نظر میگیرد. گذشته اغلب یکی از کلیدهای حل مشکل است.
همه ما از جایی آمدهایم و این که از کجا آمدهایم، پیامدهایی برای امروز ما دارد. سابقه همه ما نقشهای از تجربه و شخصیت ما ارائه میدهد. گذشته کمکی برای حل مشکلات امروز است.
تجربههای حسی شخص ما ترکیبی از ژنتیک و تجربههای زندگی هستند؛ دو ویژگی منحصر به فرد. در نتیجه با وجود تمام شباهتها باید در نظر بگیریم هر انسان موجودی کاملا منحصر به فرد است. این منحصر به فرد بودن باعث میشود فهم متفاوتی نسبت به رخدادهای اطرافش داشته باشد.
تراپیستهای خوب میدانند که برای درک مراجع، باید تجربه ذهنی او را درک کنند. این به آن معنا است که تراپیست باید بفهمد شرایط چه معنایی برای مراجع دارد. به طور مثال تراپیست درک میکند مادر شما هرچند یک آدم عادی است، اما در دنیای شما فردی به شدت خاص و مهم است.
تراپیست و تراپی خوب مراجع را در سطوح مختلف درگیر فرآیند فعال درمان میکند. این درگیری شامل احساسات، شناخت و رفتار مراجع میشود. به خاطر داشته باشید درمان خوب شامل تمرکز بر اقدامات مراجع، تمرین مهارتهای جدید، در پیش گرفتن عادتهای تازه است. به طور خلاصه تراپی خوب حمایت را پیشنهاد، یادگیری را طلب و عمل کردن را تسهیل میکند.
در نهایت باید گفت تمام این موارد تنها وقتی اهمیت پیدا میکند که مراجع همکاری کاملی با تراپیست داشته باشد. نمیشود ما به تراپیستی مراجعه کنیم و بعد از اتاق درمان دوباره همان راه و تجربه زیسته سابق را در پیش بگیریم. این روش شاید باعث شود حال ما به طور موقت خوب شود، اما اثر معناداری در زندگی ما نخواهد داشت.
به قول معروف همهی درمانهای روانشناسی نوعی خوددرمانی است. به جز موارد خاص، تا اراده مراجع با تراپیشت همراه نباشد تراپی هیچ فایدهای ندارد.
جنبه | درمانگر خوب | درمانگر بد |
---|---|---|
مهارتهای شنیداری | فعالانه گوش میدهد و احساسات مراجع را تأیید میکند | صحبت مراجع را قطع میکند یا کامل گوش نمیدهد |
همدلی | همدلی واقعی نشان میدهد و درک میکند | فاقد همدلی و به احساسات مراجع بیتفاوت است |
مرزهای حرفهای | مرزهای واضح و مناسبی را حفظ میکند | مرزهای حرفهای را غیرشفاف یا نقض میکند |
ارتباط | به وضوح و به طور مؤثر ارتباط برقرار میکند و مفاهیم را توضیح میدهد | از اصطلاحات پیچیده استفاده میکند یا حرفهای مبهمی میزند |
احترام به مراجع | به نظرات و استقلال مراجع احترام میگذارد | نظرات مراجع را نادیده میگیرد یا بیاحترامی میکند |
انعطافپذیری | روشهای درمانی را متناسب با نیازهای مراجع تنظیم میکند | بدون توجه به نیازهای مراجع به یک روش خاص پایبند است |
محرمانه بودن | به استانداردهای محرمانگی و حریم خصوصی پایبند است | محرمانگی مراجع را رعایت نمیکند |
پشتیبانی | پشتیبانی و تشویق مستمر ارائه میدهد | هیچ تشویق یا پشتیبانی ارائه نمیدهد |
حساسیت فرهنگی | به تفاوتهای فرهنگی آگاه است و احترام میگذارد | حساسیت یا تعصب فرهنگی نشان میدهد |
توسعه حرفهای | به دنبال توسعه حرفهای و نظارت مداوم است | به دنبال آموزش یا رشد حرفهای بیشتر نیست |
بازخورد مراجع | از بازخورد مراجع استقبال میکند و آن را در نظر میگیرد | بازخورد مراجع را نادیده میگیرد یا رد میکند |
عملکرد اخلاقی | از دستورالعملها و استانداردهای اخلاقی پیروی میکند | درگیر رفتارهای غیر اخلاقی است |
تعیین هدف | با همکاری مراجع اهداف واقعی و قابل دسترس تعیین میکند | اهداف غیر واقعی تعیین میکند یا اصلاً هدفی تعیین نمیکند |
ثبات | در جلسات و برنامههای درمانی ثبات دارد | در جلسات ناپایدار و غیرقابل پیشبینی است |
اتحاد درمانی | اتحاد درمانی قوی با مراجع ایجاد میکند | قادر به ایجاد رابطه قوی بین درمانگر و مراجع نیست |
صبوری | با پیشرفت و عقبنشینی مراجع صبور است | بیصبر است و به مراجع بیش از حد فشار میآورد |
بدون قضاوت بودن | بدون قضاوت باقی میماند | نسبت به مراجع نگرش قضاوتی دارد |
خودآگاهی | از تعصبات شخصی آگاه است و آنها را مدیریت میکند | از تعصبات شخصی آگاه نیست یا مایل به اعتراف به آنها نیست |
مدیریت بحران | قادر به مدیریت مؤثر بحرانها است | در مدیریت موقعیتهای بحرانی ناتوان است |
شفافیت | در مورد فرآیند درمان و هزینهها شفاف است | در مورد فرآیند درمان و هزینهها نامشخص یا دو رو است |
منبع: Psychologytoday
منبع جدول: تهیه شده در چطور
پاسخ ها