نقاشیهای مشهور جهان؛ از مونالیزای داوینچی گرفته تا گرنیکای پیکاسو
بهرغم اختراع دوربین عکاسی و ظهور هنر هفتم، نقاشی هنوز هم قلب تاریخ هنر جهان است. ارزش فرهنگی، عاطفی و مالی آثار نقاشی، آنها را در کانون توجه قرار داده است. در میان میلیونها اثر هنری، برخی شاهکارها توانستهاند از محدودیتهای زمان و مکان فراتر رفته و ماندگار شوند. ما در این فهرست ۱۶ مورد از نقاشی های معروف دنیا و رازهای پشت خلق آنها را برای شما انتخاب کردهایم. با دیدن آثار این فهرست از جمله شاهکارهای داوینچی، ون گوگ و پیکاسو لذت ببرید.
بیشک مونالیزا (La Gioconda) صدر نشین نقاشی های معروف است. این اثر که روی چوب سپیدار نقاشی شده، شاهکار لئوناردو داوینچی در استفاده از تکنیک اسفوماتو (Sfumato) است. اسفوماتو به معنی محو کردن ظریف لبهها و مرزهاست که به چهره مونالیزا حالتی مهآلود و زنده میبخشد و باعث میشود لبخند او در زوایای مختلف، متفاوت به نظر برسد. این نقاشی از زمان خلقش تا به امروز با دو پرسش بزرگ ذهن همه را درگیر کرده است: هویت واقعی مونالیزا و راز لبخندش.
راز هویت: نظریه رایج این است که مونالیزا، لیزا گراردینی، همسر تاجری فلورانسی بهنام فرانچسکو دی بارتولومئو دل جیاکوندو است. اما برخی نظریات جایگزین، او را مادر داوینچی، یا حتی پرترهای از خود داوینچی در شمایل زنانه میدانند.
راز لبخند: لبخند اسرارآمیز او، که ترکیبی از حالتهای شادی و غم است، همواره سوژه تحلیلهای پزشکی و هنری بوده است. دلیل این معما، قرارگیری هوشمندانه سایهها در گوشه لبها و چشمهاست که خطای دید ایجاد میکند.
تکنیک و اهمیت: داوینچی در این اثر از چشمانداز هوایی (Aerial Perspective) نیز استفاده کرده است تا حس عمق بیشتری به پسزمینه کوهستانی بدهد. اهمیت این اثر صرفاً به دلیل زیبایی نیست؛ بلکه سرقت معروف آن در سال ۱۹۱۱ و بازگشت شکوهمندش در سال ۱۹۱۳، مونالیزا را تبدیل به یک نماد فرهنگی جهانی کرد.
۲. دختری با گوشواره مروارید
خالق اثر: یوهانس ورمیر سال تولید: ۱۶۶۵ محل نگهداری: موزه موریتشویتس هلند
یکی دیگر از نقاشیهای مشهور دنیا، پرترهٔ یوهانس ورمیر از زن جوانی است که به دلیل نگاه خیرهکننده و گوشوارهٔ درشت خود شهرت یافته است. این نقاشی به دلیل استفادهٔ استادانهٔ ورمیر از نور و سایه (Tenebrism) و سادگی پسزمینهٔ تیره، چنان واقعی و زنده به نظر میرسد که به آن لقب «مونالیزای شمال» را دادهاند.
سبک ترونی (Tronie): از نظر فنی، این نقاشی یک پرترهٔ رسمی نیست، بلکه سبکی از نقاشی هلندی بهنام ترونی است. ترونی، نقاشیهایی با هدف بیان یک حالت یا تیپ شخصیتی است و نه یک فرد خاص. این سبک در اواسط قرن هفدهم رواج یافت. در این اثر، ورمیر احساسات طبیعی و کنجکاوی زن جوان را در قالب نقاشی به تصویر کشیده است.
بازی نور: ورمیر از تکنیکهای نورپردازی خاص برای برجستهکردن گوشوارهٔ مروارید (که احتمالاً یک گوشوارهٔ شیشهای بزرگ است) و بازتاب رطوبت در چشمان سوژه استفاده کرده است. همچنین، لباس سر سوژه از پارچهای گرانقیمت است که به غنای بصری اثر میافزاید.
۳. شب پرستاره
خالق اثر: وینسنت ون گوگ سال تولید: ۱۸۸۹ محل نگهداری: موزه هنرهای معاصر نیویورک
مشهورترین اثر وینسنت ون گوگ، زمانی خلق شد که او داوطلبانه در تیمارستان سنت پل-د-موزل در سنت-رمی (جنوب فرانسه) بستری بود. «شب پرستاره» نمایشدهنده منظرهای است که نقاش از پنجره اتاق خود به سمت شرق میدید، هرچند که عناصر آن (مانند روستای پایین تپه) کاملاً خیالی و ساخته ذهن او هستند. این اثر خاص از نقاشی های معروف جهان و شاید مشهورترین اثر ونگوک است.
انفجار عواطف: ون گوگ از طریق حرکتهای چرخشی و پیچشهای اغراقآمیز ستارگان، آسمانی را به تصویر کشیده که انگار مانند مایعی آشفته در حال حرکت است. این چرخشها، که با قلمموهای ضخیم و پررنگ (Impasto) اجرا شدهاند، بازتابی از اضطراب، شور و ذهن آشفته ون گوگ در آن دوره بود.
عنصر کاج سرو: درخت کاج سرو (Cypress Tree) که در پیشزمینه قرار گرفته، در آثار ون گوگ نماد جاودانگی، مرگ و پیوند آسمان و زمین است.
اهمیت سبک: این نقاشی، یکی از برجستهترین نمونههای هنر پساامپرسیونیسم است و بر خلاف کارهای امپرسیونیستها، هدف آن ثبت دقیق لحظه نیست؛ بلکه بیانگر احساس درونی نقاش نسبت به طبیعت و کیهان است.
۴. بوسه
خالق اثر: گوستاو کلمیت سال تولید: ۱۹۰۷ تا ۱۹۰۸ محل نگهداری: گالری بلوِدرِه در اتریش
گوستاو کلمیت، نقاش نمادگرای اتریشی، این اثر را در دوران طلایی خود خلق کرد. این نقاشی اوج دورهٔ «عصر طلایی کلمیت» است، زمانی که او تحت تأثیر سفری به ایتالیا و مجذوب موزائیکهای سقف کلیسای سن ویتاله شده بود. کلمیت از این الهام، برای ترکیب رنگ و روغن با ورقههای واقعی طلا استفاده کرد تا اثری باشکوه و پرزرقوبرق خلق کند.
نمادگرایی و انتزاع: این اثر نمادین، زوجی را در یک آغوش صمیمی و ابدی به تصویر میکشد. مرد با اشکال هندسی (مربعها و مستطیلها) و زن با اشکال نرم و موجدار (دایرهها و گلها) پوشانده شدهاند که نشاندهندهٔ تقابل و در عین حال همزیستی قدرت مردانه و لطافت زنانه است.
اهمیت تجاری: «بوسه» فراتر از یک اثر هنری، تبدیل به یک نماد جهانی برای عشق شده است و نسخههای مختلف آن در قالب پوستر، عکس و محصولات چاپی، بیش از هر اثر دیگری در تاریخ هنر به فروش رفته است.
۵. تولد ونوس
این بخشی از نقاشی تولد ونوس است. نسخه کامل را در اینترنت جستوجو کنید.
خالق اثر: ساندرو بوتیچلی سال تولید: ۱۴۸۴ تا ۱۴۸۶ محل نگهداری: گالری یوفیزی در فلورانس ایتالیا
اثر ساندرو بوتیچلی یکی از نقاشی های معروف و شاهکارهای رنسانس اولیه است. این نقاشی، اولین نقاشی غیرمذهبی و برهنهٔ بزرگ در دوران رنسانس به شمار میرود و بهسفارش خاندان قدرتمند مدیچی در فلورانس کشیده شد.
داستان اسطورهای: این نقاشی، الههٔ زیبایی روم باستان، ونوس را به تصویر میکشد که گویی از یک صدف دریایی متولد شده است. زفیر، خدای باد غربی، همراه با معشوقش، او را به سمت ساحل میوزانند. در خشکی، الههٔ بهار (یا یکی از حوریان) با یک شنل گلدار منتظر اوست.
نوافلاطونیگری: این اثر نمادین، بازتابی از تفکر نوافلاطونی رایج در فلورانس آن زمان بود که عشق زمینی را با زیبایی روحانی پیوند میداد.
نجات از آتش: این اثر زمانی کشیده شد که هنوز تعصبات مذهبی قوی بود. در نتیجه، خشم راهب دومینیکن، ساوونارولا، را برانگیخت که دستور به آتش کشیدن آثار هنری و کتابهای سکولار را داد. خوشبختانه «تولد ونوس» به طریقی از آتش گریخت و باقی ماند.
۶. چیدمان خاکستری و مشکی شماره یک
خالق اثر: جیمز آبوت مکنیل ویسلر سال تولید: ۱۸۷۱ محل نگهداری: موزه اورسِی در پاریس
نقاشی «چیدمان خاکستری و مشکی شماره یک» که در دنیا با نام مادر ویسلر شهرت دارد، تلاش نقاش برای خلق اثری مبتنی بر فرم، رنگ و آهنگ بصری بود. جیمز آبوت مکنیل ویسلر از نامگذاریهای انتزاعی (مانند چیدمان یا سمفونی) برای آثارش استفاده میکرد تا صرفاً یک اثر هنری بدون هیچ پیام روایی یا برداشتی خلق کند.
تمرکز بر فرم: هدف ویسلر این بود که بیننده را وادار کند به جای تمرکز بر سوژه (مادر نقاش)، به تعادل خطوط، اشکال و پالت رنگی محدود (خاکستری و مشکی) توجه کند.
نمادگرایی تصادفی: هرچند اثر ویسلر در نهایت به نمادی جهانی از مادری، تعهد و سادگی تبدیل شد، اما این تعبیر و برداشت، کاملاً بر خلاف نیت اولیهٔ هنرمند بود که به دنبال هنر برای هنر (Art for Art’s Sake) بود.
۷. پرتره آرنولفینی
پرتره آرنولفینی یکی از شاهکارهای دوره رنسانس شمالی و از اولین نقاشیهای رنگ روغن در آن زمان است. در این اثر، پرترهٔ تاجری ایتالیایی به نام جیووانی آرنولفینی و همسرش (یا به عقیدهٔ برخی، عروسش) به تصویر کشیده شده است.
نمادهای عقد و زناشویی: مورخان هنری مانند اروین پانوفسکی این فرضیه را مطرح کردند که نقاشی در اصل بخشی از قرارداد ازدواج بوده است. عناصر کوچک در نقاشی، هر کدام نمادهایی از تعهد هستند: سگ (نماد وفاداری)، کفشهای کوچک (نماد تقدس خانه)، و شمعی که در روز روشن در چلچراغ روشن است (نماد حضور مسیح یا پیمان زناشویی).
جزئیات فنی شگفتانگیز: فن آیک در این نقاشی از تکنیکهای پیشگامانهای استفاده کرده است. مهمترین جزئیات، آینهٔ محدب کوچکی است که در انتهای اتاق قرار گرفته و تمام اتاق، از جمله دو نفر شاهد (که یکی از آنها خود نقاش است) را نشان میدهد. بالای آینه، امضای رسمی نقاش به لاتین حک شده است: Johannes de Eyck fuit hic 1434 (یان فن آیک اینجا بود، ۱۴۳۴).
۸. بعدازظهر یکشنبه در جزیره لاگرانده ژاته
خالق اثر: ژرژ سورات سال تولید: ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۶ محل نگهداری: مؤسسه هنر شیکاگو
بعدازظهر یکشنبه در جزیره لاگرانده ژاته، شاهکار ژرژ سورات، نقاش مشهور فرانسوی، و بزرگترین نمونهٔ تکنیک پوینتلیسم (Pointillism) یا نقطهچینی است که خود سورات آن را ابداع کرد. این تکنیک و ظرافت نگاه این نقاش این نقاشی را به یکی از نقاشی های معروف جهان تبدیل کرد.
تکنیک پوینتلیسم: سورات برخلاف نقاشان امپرسیونیست که قلمموهای آزاد و سریعی داشتند، این اثر عظیم را با دقت وسواسگونه، تنها با استفاده از نقاط کوچک رنگ خالص خلق کرد. این نقاط، از دید نزدیک مجزا هستند، اما در فاصلهٔ دور در چشم بیننده ترکیب میشوند و رنگهای جدید و نورانیتری ایجاد میکنند.
تضاد با امپرسیونیسم: سورات در این اثر، بر حس بیزمانی، نظم و ماندگاری ابدی تکیه میکند که میراث مجسمهسازی کلاسیک یونان بود. این رویکرد، در تضاد با رویکرد ثبت لحظهای و گذرا (Snapshot) نقاشانی مانند مونه و دگا قرار داشت و سرآغاز سبک نئو امپرسیونیسم شد.
۹. دروگرها
خالق اثر: پیتر بروگل سال تولید: ۱۵۶۵ محل نگهداری: موزه متروپولیتن هنر در نیویورک
علاقهٔ فراوان پیتر بروگل به زندگی مردمان عادی و طبیعت، باعث خلق شاهکار «دروگرها» شد. این نقاشی بخشی از مجموعهٔ ششگانهٔ او دربارهٔ فصلها و مناظر طبیعی است که در آن، بروگل برای اولین بار، مردم عادی را بهعنوان قهرمانان یک اثر هنری باشکوه به تصویر کشید و یکی از پرتره آرنولفینی را خلق کرد.
ثبت زندگی دهقانی: این نقاشی که احتمالاً در اوایل ماه سپتامبر کشیده شده، گروهی از کشاورزان را نشان میدهد که تعدادی از آنها در حال دروکردن گندمهای طلایی هستند و تعدادی دیگر زیر درخت مشغول ناهار و استراحتند.
پرداختن به جزئیات: توجه به جزئیات زندگی روزمره (مانند غذای ساده، روش درو کردن، یا حرکت دهقانان در پسزمینه) در کنار پرداختن به چشمانداز وسیع و عمیق، این اثر را در فهرست نقاشیهای مشهور جهان قرار داده است. در این نقاشی، خستگی، استراحت، و کار سخت دهقانان با هم ترکیب شده و تصویری صادقانه از زندگی قرن شانزدهم ارائه میدهد.
۱۰. ترکیب قرمز آبی و زرد
خالق اثر: پیت موندریان سال تولید: ۱۹۳۰ محل نگهداری: موزه هنر زوریخ در سوئیس
این نقاشی کوچک که ابعادش فقط ۱۸ در ۱۸ اینچ است، یک اثر خاص و قدرتمند در تاریخ هنر مدرن محسوب میشود. اثر موندریان بیانی بصری از فلسفهٔ نئوپلاستیسیسم (Neoplasticism) بود که هدف آن، رسیدن به جوهر جهان از طریق استفاده از عناصر بصری بنیادین است. شاید فکر کنید خلق چنین اثری ساده است، اما کافی است یک بار امتحان کنید تا ببینید چرا ترکیب قرمز آبی و زرد از نقاشی های معروف جهان است.
مینیمالیسم و سادگی مطلق: موندریان در این اثر ساختارشکن، تنها از خطوط ضخیم مشکی، رنگهای اصلی (قرمز، آبی، زرد) و رنگهای خنثی (سفید) استفاده کرده است. او معتقد بود با حذف هرگونه بازنمایی از طبیعت، میتوان به زیبایی مطلق و هارمونی جهانی دست یافت.
تأثیر بر طراحی: این اثر، ظهور سبک مینیمالیسم را در فرم پیشگویی کرد و تأثیر عمیقی بر معماری، طراحی صنعتی و مد قرن بیستم گذاشت.
۱۱. ندیمهها (خانواده پادشاه فیلیپ چهارم)
خالق اثر: دیگو رودریگز دا سیلوا ولاسکوئز سال تولید: نامعلوم محل نگهداری: موزه هنر مادرید در اسپانیا
«ندیمهها» شاهکار دیگو رودریگز دا سیلوا ولاسکوئز، یکی از پیچیدهترین و بحثبرانگیزترین نقاشیهای تاریخ است. این اثر که عنوان کامل آن «خانواده پادشاه فیلیپ چهارم» است، یک پرترهٔ سنتی نیست؛ بلکه یک بازی هوشمندانه با فضا، دیدگاه و واقعیت است.
یک نقاشی در نقاشی: این اثر شامل چندین تم مختلف است که در یک کادر جا داده شدهاند: پرترهٔ رسمی، استودیوی نقاش، پرترهٔ خود ولاسکوئز (که در حال نقاشی دیده میشود)، و آثار او.
بازی با بیننده: ولاسکوئز با آینهای که در پسزمینه قرار داده و انعکاس پادشاه فیلیپ چهارم و ملکه را نشان میدهد، چشمان بیننده را به بازی میگیرد. این سؤال مطرح میشود که آیا اعضای خانواده سلطنتی به ما نگاه میکنند یا به انعکاسی از خود در آینه؟ یا شاید ولاسکوئز در حال نقاشی پرترهای از پادشاه و ملکه است که ما در جایگاه آنها ایستادهایم.
۱۲. گرنیکا
خالق اثر: پابلو پیکاسو سال تولید: ۱۹۳۷ محل نگهداری: موزه ملی هنرهای قرن بیستم اسپانیا
بیشک گرنیکا مشهورترین اثر پیکاسو و یک مانیفست ضد جنگ است. پیکاسو این نقاشی عظیم (۷.۷ در ۳.۵ متر) را به سفارش مبارزان چپگرا برای نمایش در نمایشگاه جهانی پاریس کشید، پس از آنکه شهر گرنیکا در منطقه باسک اسپانیا توسط نیروهای آلمانی و ایتالیایی در جریان جنگ داخلی اسپانیا بمباران شد.
سبک و نمادگرایی: این اثر با پالت رنگی محدود (سیاه، سفید و خاکستری) و سبک کوبیسم، وحشت، درد و آشفتگی بمباران را به شکلی تأثیرگذار به تصویر میکشد. نمادهای اصلی شامل: گاو (نماد وحشیگری و تاریکی)، اسب (نماد مردم رنجدیده)، و لامپی که شبیه به چشم است (نماد خدای بینا یا انفجار) هستند.
میراث سیاسی: پیکاسو وصیت کرده بود که این اثر تا زمان بازگشت دموکراسی به اسپانیا و پایان حکومت فاشیستی فرانکو، به خاک کشورش بازگردانده نشود. گرچه پیکاسو زنده نماند، نقاشی او در سال ۱۹۸۱ به اسپانیا بازگشت و تبدیل به یک نماد ملی شد.
۱۳. طلوع
خالق اثر: کلود مونه سال تولید: ۱۸۷۲ محل نگهداری: موزه آثار مونه در پاریس
سبک امپرسیونیسم رسماً با نقاشی «طلوع» تعریف میشود. کلود مونه، نقاش جریانساز فرانسوی، این اثر را در بندر لوهاور (زادگاهش) کشید. این نقاشی تلاشی برای ثبت دقیق نور و اتمسفر یک لحظهٔ خاص و فرّار است.
تکنیک امپرسیونیستی: مونه در این اثر، خورشید را همچون گویی نارنجیرنگ تصویر کرده که انوارش بهسرعت و با قلمموهای کوتاه و مجزا در آب بندر منعکس شدهاند. او بهجای ترکیب دقیق رنگها، از رنگهای خالص و مجزا استفاده کرد تا حس نور و مه صبحگاهی را به بیننده القا کند.
منشأ نام سبک: منتقد هنری به نام لوئیس لروی با کنایه از نام این اثر (Impression) برای نامگذاری کل جنبش امپرسیونیسم استفاده کرد، زیرا معتقد بود این آثار بیشتر شبیه یک «برداشت یا حس گذرا» هستند تا یک نقاشی تمامشده.
۱۴. سرگردان بر فراز دریای مه
خالق اثر: گاسپر دیوید فردریخ سال تولید: ۱۸۱۹ محل نگهداری: موزه هنر در هامبورگ آلمان
«سرگردان بر فراز دریای مه» مشهورترین و تأثیرگذارترین مثال از سبک رمانتیسم آلمان است. این سبک بر ستایش طبیعت، احساسات شدید و الهام درونی هنرمند تأکید داشت.
نمادگرایی رمانتیک: مردی که در پشت ایستاده و از صخرهای به کوهستان مهآلود خیره شده، ما را دعوت میکند تا زیبایی بیکران طبیعت و عظمت آن را از چشمان او ببینیم. این مرد، که معمولاً به او سرگردان گفته میشود، نمادی از جستجوی انسان برای معنا، تأمل و مواجهه با ناشناختهها در دنیای بزرگ طبیعت است.
اهمیت منظره: فردریخ از منظره نه برای بازنمایی دقیق، بلکه برای بیان احساسات درونی و معنوی استفاده میکرد. مه در این نقاشی، مرز بین واقعیت و رویا، و بین زمین و آسمان را محو میکند.
۱۵. قایق مدوسا
خالق اثر: تئودور جریکو سال تولید: ۱۸۱۸ تا ۱۸۱۹ محل نگهداری: موزه لوور پاریس
«قایق مدوسا» یک شاهکار در سبک رمانتیسم و یک نقد سیاسی تند است. در سال ۱۸۱۶، کشتی فرانسوی مدوسا نزدیک سواحل آفریقا غرق شد و ۱۴۷ نفر از خدمه روی یک قایق نجات دستساز (Raft) سرگردان شدند. پس از ۱۳ روز، تنها ۱۵ نفر زنده ماندند و بقیه به دلیل گرسنگی و حتی آدمخواری جان باختند.
تحقیق خبری: تئودور جریکو برای کشیدن این اثر عظیم، مانند یک خبرنگار عمل کرد؛ او با بازماندگان مصاحبه کرد و حتی طرحهایی از اجساد مردگان در سردخانه کشید تا جزئیات مصائب را کاملاً به تصویر بکشد.
احساسات شدید و ترکیببندی: جریکو با استفاده از یک ترکیببندی مثلثی قدرتمند، اوج وحشت، رنج و در عین حال امید به نجات را به تصویر میکشد؛ پرچم پارچهای در بالاترین نقطه، نقطهٔ امید و توجه است. این نقاشی، دولت فرانسه را به دلیل نالایقی و فساد مسئول این فاجعه میدانست و جنجال سیاسی بزرگی ایجاد کرد.
۱۶. شبگردها
خالق اثر: ادوارد هاپر سال تولید: ۱۹۴۲ محل نگهداری: مؤسسه هنر شیکاگو
این اثر یکی از بهترین نقاشیهای آمریکا در قرن بیستم است که بهطور استادانه، انزوا و تنهایی انسانها در شهر مدرن را به تصویر میکشد. «شبگردها» چهار نفر را نشان میدهد که در ساعات پایانی شب در یک کافهرستوران شیشهای و ارزانقیمت نشستهاند.
نور و فضای شهر: تنها منبع نور در این نقاشی، چراغهای همین رستوران هستند که فضایی سرد، درخشان و در عین حال جداافتاده را ایجاد کردهاند. مرزهای شیشهای کافه، انسانها را از خیابان خالی جدا کرده و حس جدایی و عدم ارتباط را تقویت میکند.
منبع الهام: برخی مورخان هنر میگویند هاپر این اثر را با الهام از «تراس کافه در شب» ون گوگ کشیده است.
نماد تنهایی مدرن: افراد حاضر در کافهرستوران با هم صحبت نمیکنند و هرکدام در تنهایی خویش غرق شدهاند. این اثر تبدیل به نمادی از روحیهٔ آمریکایی در دوران پس از حمله پرل هاربر شد؛ دورانی که اضطراب و انزوا بر جامعه حاکم بود.
شما چه آثاری را میشناسید؟
شما از میان نقاشی های معروف جهان چه آثار مهمی را میشناسید که در فهرست ما نامی از آنها به میان نیامده است؟ لطفا در بخش نظرات از آنها برایمان بنویسید.
دانایی؛ دانش روز، آموزش، کسبوکار، سلامتمجله اینترنتی دانایی؛ مقالات به روز علمی، مطالب آموزنده، کسب و کار، سلامت و سبک زندگیِ سالم، موفقیت در تحصیل، موفقیت و رشد فردی
پاسخ ها