پذیرش خود یعنی خودتان را تمام و کمال بپذیرید؛ با تمام ویژگیهای شخصیتیتان و دقیقا همان طور که هستید. افرادی که خودپذیری زیادی دارند، در برابر انتقاد انعطافپذیرترند. آنها میدانند باید خودشان را بپذیرند و در عین حال برای بهبود مستمر خود تلاش کنند. در این مقاله، هرآنچه را لازم است درباره پذیرش خود بدانید، خواهید خواند. با ما همراه باشید.
پذیرش خود یا خودپذیری یعنی شما خود واقعیتان را با تمام ویژگیهای مثبت و منفیتان بپذیرید. خودپذیری یعنی به این باور برسید که ارزش شما فراتر از ویژگیها و اعمال شخصی شماست.
پذیرش خود باعث افزایش اعتمادبهنفس میشود و به شما کمک میکند از انتقاد دیگران کمتر آسیب ببینید. خودپذیری بهمعنای پذیرش عمیق و کامل هر جنبه از خود بدون قیدوشرط و بدون استثناست.
بیشتر اوقات تلاش میکنیم قسمتهایی از خود را که نپذیرفتنی میدانیم، پنهان کنیم. ترجیح میدهیم آنها را تغییر دهیم تا اینکه بپذیریمشان. برای دستیابی به خودپذیری، باید یاد بگیرید بخشهایی از خودتان را بپذیرید که بهنظرتان منفی یا نامطلوباند. همچنین مهم است که ویژگیها و دستاوردهای مثبت خود را به رسمیت بشناسید و خودتان را بابت رسیدن به آنها تحسین کنید.
خودپذیری فقط بهمعنی پذیرش خصوصیات منفی و دستکشیدن از تغییر آنها نیست، بلکه به این معنی است که به نقاط ضعف خود آگاه باشیم بدون اینکه به آنها وابستگی عاطفی داشته باشیم. این خودآگاهی بهبود رفتار و ایجاد عادات بهتر را برای ما آسانتر میکند.
بر اساس تحقیقات، خودپذیری برای سلامت روان و رفاه کلی انسان ضروری است. در این قسمت، ۵ اثر مهم خودپذیری بر زندگی روزمره را بررسی میکنیم.
عدم پذیرش خود بخشی از مغز شما را تحتتأثیر قرار میدهد که مسئول کنترل احساسات شماست. این تأثیر نامطلوب ممکن است منجر به برهمخوردن تعادل ذهنی و طغیانهای عاطفی ناشی از افزایش اضطراب، استرس یا خشم شود. عدم پذیرش خود ظرفیت شادی شما را محدود میکند و بر سلامت عاطفی و روانی شما اثر میگذارد.
کمبود خودپذیری باعث میشود بیشتر روی جنبههای منفی وجودتان تمرکز کنید و این کار باعث ایجاد احساسات منفی میشود. در مقابل، خودپذیری زیاد با احساسات مثبتتر و سلامت روانی بیشتر مرتبط است. خودپذیری خلقوخوی شما را بهبود میبخشد و از شما در برابر اثرات استرس و افسردگی محافظت کند.
یادگیری پذیرش خود به شما کمک میکند کمتر خودتان را سرزنش کنید. این ویژگی باعث میشود دیدی مثبتتر، دلسوزانهتر و متعادلتر به خودتان داشته باشید.
دکتر سرینی پیلای از دانشکده پزشکی هاروارد میگوید: «پذیرش و بخشش با هم میآیند. خودپذیری به شما کمک میکند شکاف بین این دو را پر کنید و به شما این امکان را میدهد که خودتان را بابت اشتباهاتتان ببخشید و به راه خود ادامه دهید. این برای سلامتی شما ضروری است، چراکه فکرکردن به گذشته شما را در چرخه افکار و احساسات منفی گیر خواهد انداخت.»
پذیرش خود به شما اعتمادبهنفس بیشتری میدهد و به شما کمک میکند درک کنید که ویژگیهای منفی، اقدامات و دستاوردهایتان ارزش شما را تعیین نمیکنند. وقتی اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید، بهرغم ترسهایتان، دست به عمل میزنید. در مقابل، فقدان اعتمادبهنفس مانع از دنبالکردن رؤیاهایتان میشود.
خودپذیری به شما کمک میکند که متوجه شوید شکستهایتان شما را تعریف نمیکنند و شکستها فرصت یادگیری در مسیر موفقیت هستند. اعتمادبهنفس زیاد باعث میشود مستقل شوید و به شما اجازه میدهد بدون نیاز به تأیید دیگران برای خودتان تصمیمگیری کنید.
بهگفته کریستین نیفت، پژوهشگر، خوددوستی برای سلامت روانی و عاطفی ما مهمتر از عزتنفس است. او خوددوستی را اینگونه تعریف میکند: «به خودتان همان محبت و مراقبتی را بدهید که به دوست خوبتان میدهید.»
پرورش خوددوستی به شما کمک میکند که یاد بگیرید وقتی شکست میخورید، با خودتان مهربانتر باشید و شما را در برابر شکستها انعطافپذیرتر میکند.
وقتی اعتمادبهنفس نداشته باشید، دائما در تلاش برای پنهانکردن، سانسور یا سرکوب خود واقعیتان هستید. این باعث شود همیشه احساس خستگی کنید. خودپذیری به شما کمک میکند بدون نگرانی بابت قضاوت دیگران، خود واقعیتان باشید. وقتی خودتان را همان طوری بپذیرید که هستید، آزادانه رفتار میکنید و از قضاوت هیچکس نمیترسید.
برخی افراد ذاتا خودپذیرتر از دیگران هستند. تابهحال به این فکر کردهاید که چرا اینطور است و دلیل عدم پذیرش خود چیست؟ جالب است بدانید که تجربیات دوران کودکی ما بر میزان پذیرش خود در بزرگسالی اثر میگذارند. والدین یا مراقبان ما اولین کسانی هستند که به ما میآموزند کدام جنبه شخصیتی ما پذیرفتنی و کدام جنبه نپذیرفتنی است.
در کودکی یاد میگیریم فقط بخشهایی از خود را بپذیریم که بهنظر دیگران قابلقبولاند. به این ترتیب جنبههای نپذیرفتنی از نظر دیگران را اشتباه میدانیم و سعی می کنیم آنها را رد، سرکوب یا پنهان کنیم. مثلاً اگر در خانوادهای بزرگ شدهاید که در آن عصبانیت رفتاری پذیرفتهنشده است، ممکن است نتوانید بخشهایی از خود را بپذیرید که مربوط به احساس خشم و عصبانیتاند.
سبک فرزندپروری نیز بر میزان خودپذیری اثر میگذارد. کودکان انتقادات والدین را «حقیقت» در نظر میگیرند. بنابراین اگر والدین شما بسیار انتقادگر بوده باشند، منتقد درونی شما نیز احتمالا قوی خواهد بود و همچنین ممکن است از شکستخوردن واهمه داشته یاشید. از سوی دیگر کسانی که والدین دلسوزتری دارند، خوددوستی بیشتری دارند و با خودشان مهربانترند.
کودکان نمیتوانند بین رفتار و خود واقعیشان تمایز قائل شوند. آنها فکر میکنند که اگر رفتارشان غیرقابلقبول باشد، خودشان هم غیرقابلقبولاند. بنابراین افرادی که در گذشته والدین سمی و انتقادگری داشتهاند، خودپذیری کمتری دارند و افرادی که والدین مثبتتر و همراهتری داشتهاند، بهاحتمال زیاد در پذیرش خود موفقترند.
به دوران کودکیتان فکر کنید. آیا والدین یا مراقبان شما افرادی منفیگرا و انتقادگر بودند؟ اگر پاسخ شما به این سؤال مثبت است، بهاحتمال زیاد خودپذیری شما کم است. برخی نشانههای کمبود خودپذیری عبارتاند از:
اگر معمولا ۱ یا چند مورد از این نشانهها را دارید، احتمالا کمبود خودپذیری دارید.
پذیرش واقعی خود یکشبه اتفاق نمیافتد. بهکمک تمرین روزانه و مراقبت از خود میتوانید میزان پذیرش خود را بهمرور زمان افزایش دهید. با انجام این تمرینهای خودپذیری میآموزید که چگونه هر روز عشق به خود و پذیرش خود را تمرین کنید.
هر روز ۳ تا ۵ موردی را یادداشت کنید که بابت آنها سپاسگزارید. ممکن است این کار در ابتدا چالشبرانگیز به نظر برسد، بهخصوص زمانی که عادت ذهنی تمرکز بر موارد منفی دارید، اما تمرین شکرگزاری روزانه به شما کمک میکند ذهنتان را دوباره آموزش دهید تا روی چیزهای مثبت تمرکز کند.
فقط به جنبههای منفی موقعیت فکر نکنید. اگر در کاری شکست خوردید، بابت درسهایی که از آن شکست آموختهاید، شکرگزار باشید.
باورهای منفی صدای منتقد درونی شما هستند. آنها باعث رنج زیادی میشوند و شما را از رسیدن به خودپذیری بیقیدوشرط باز میدارند. با یادداشتکردن باورهای منفی که درباره خودتان دارید، آنها را مجددا دستهبندی کنید. مثلا اگر فکر میکنید بهخاطر کاری که در گذشته انجام دادهاید فرد بدی هستید، آن را یادداشت کنید.
وقتی باورهای منفی را نوشتید، مرورشان کنید. میتوانید با پرسیدن سؤال «آیا این باور درست است؟»، خودتان را به چالش بکشید.
فهرستی از افرادی تهیه کنید که بیشترین زمان را با آنها میگذرانید. به نحوه صحبت آنها با خودتان فکر کنید. تفکر آنها بیشتر مثبت است یا منفی؟ افراد منفینگر را شناسایی کنید و از خودتان بپرسید که «آیا میتوان ارتباط با این فرد را کاهش داد؟» شاید حتی بتوانید این افراد را کاملا از زندگیتان حذف کنید.
البته این کار همیشه امکانپذیر نیست، مخصوصا اگر این فرد یکی از اعضای خانواده باشد. اما سعی کنید تا حد امکان افراد منفی را از خودتان و زندگیتان دور نگه دارید. اطراف خود را با افراد مثبتی پر کنید که باعث پیشرفتتان میشوند و شما را بالا میکشند.
تمرین منظم مدیتیشن به شما کمک میکند افکار منفی درباره خودتان و خودگوییهای منفی را کنار بگذارید. مدیتیشن خلقوخوی شما را بهبود میبخشد و باعث ایجاد احساسات مثبت بیشتری میشود. تمرینات ذهنآگاهی، مانند مدیتیشن، بهزیستی روانی را افزایش میدهند و آرامش درونی را تقویت میکنند.
بخشیدن خود بابت اشتباهات گذشته گامی اساسی بهسوی پذیرش خود است. از تمرین خودبخشی برای غلبه بر اشتباهات گذشته استفاده کنید. این کار به شما یادآوری میکند که انسان هستید و جایزالخطا و بهترین کاری را که میتوانستهاید، انجام دادهاید.
به موقعیت، عمل یا اشتباهی فکر کنید که دوست دارید خود را بابت آن ببخشید. هرگونه قضاوت خود در رابطه با آن موقعیت را شناسایی و آنها را یادداشت کنید و بعد خودتان را بهخاطر این باور ببخشید.
پذیرش خود و عزتنفس بسیار با هم متفاوتاند، هرچند افراد بیشتر اوقات این دو اصطلاح را بهجای هم به کار میبرند. عزتنفس ناشی از ارزیابی نقاط قوت ما در مقایسه با دیگران در جنبههای مختلف زندگی ماست. برخی از این جنبهها عبارتاند از:
عزتنفس ما را تشویق میکند جنبههای منفی خود را نادیده بگیریم یا تحریف کنیم. عزتنفس بیش از حد ممکن است منجر به رفتارهای خودخواهانه یا خودشیفتگی شود. اگر فقط بر عزتنفس تکیه کنیم نیز پذیرش شکست دشوارتر میشود.
پذیرش خود پیچیدهتر و جامعتر از عزتنفس است. هر جنبهای از خودمان را در بر میگیرد و به ما امکان میدهد خودمان را همان طور ببینیم که واقعا هستیم، یعنی فراتر از دستاوردهای بیرونی.
پرورش خودپذیری به شما کمک میکند عزتنفس بیشتر و پایدارتری داشته باشید. با دانستن و پذیرش تمام بخشهای خود، راحتتر میتوانید از قضاوتکردن و دید بیش از حد انتقادی به خودتان دست بکشید.
بهگفته محققان، مزیت پذیرش خود این است که برای اینکه احساس خوبی به خودتان داشته باشید، نیازی به نظر مثبت دیگران ندارید. این برخلاف عزتنفس است که مبتنی بر مقایسه است. پذیرش خود شادی و رضایتی را برای شما به ارمغان میآورد که مستقل از عوامل بیرونی است.
حالا که میدانید خودپذیری چیست و چرا مهم است، بیایید ۲ نقلقول الهامبخش در این باره را با هم بخوانیم.
اگر سراسر جهان را به دنبال کسی بگردید که بیشتر از خودتان مستحق عشق و محبت شما باشد، کسی را پیدا نخواهید کرد. هیچکس بهاندازه خودتان سزاوار عشق و محبت شما نیست.
– شارون سالزبرگ، نویسنده
چون به خودش باور دارد، سعی نمیکند دیگران را متقاعد کند. بهخاطر اینکه از عملکرد خودش راضی است، نیازی به تأیید دیگران ندارد. چون خودش را میپذیرد، تمام دنیا هم او را میپذیرند.
– لائوتسه، فیلسوف
پذیرش خود سبب میشود احساس بهتری به خودتان داشته باشید و به شما این احساس را میدهد که قادر به مقابله با چالشهای زندگی هستید. وقتی خودتان را میپذیرید، کمتر نگران افکار دیگران هستید. این به شما کمک میکند موقعیتها را با وضوح بیشتری ببینید و باعث میشود کمتر از خودتان انتقاد کنید.
درنهایت اگر دوست دارید بیشتر خودتان را بشناسید و بهدنبال کتاب درباره پذیرش خود هستید، پیشنهاد میکنم سری به مقاله «۵ کتاب برای شناخت نیمه تاریک وجودمان» بزنید.
شما خودپذیری زیادی دارید؟ بهنظر شما چه راهکارهای دیگری برای تقویت پذیرش خود وجود دارد؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.
پاسخ ها