سخنرانی در محیطهای غیردانشگاهی نیز نیازمند شناخت مخاطبان، آمادگی کافی، ساختار مناسب و توجه به مناسبت سخنرانی است. دو نوع سخنرانی که در محیطهای غیردانشگاهی انجام میشود، سخنرانی سرگرمکننده و سخنرانی متقاعدکننده است. با نکات کاربردی برای سخنرانی در دنیای واقعی خارج از فضای دانشگاه آشنا شوید.
دو نوع سخنرانی که در محیطهای غیردانشگاهی انجام میشود. سخنرانی سرگرمکننده در مهمانیها، مراسم عروسی یا سایر رویدادهای اجتماعی انجام میشود. سخنرانی متقاعدکننده نیز بهصورت بخشی از مبارزات سیاسی یا در رویدادهای خیریه انجام میشود.
برخی از مکانهایی که فرد ممکن است برای ارائهی سخنرانی غیردانشگاهی به آنها دعوت شود، عبارتاند از:
بسیاری از افراد بهاشتباه گمان میکنند که میتوانند با گفتن چند لطیفه یا داستان بامزه بهصورت بداهه و بدون آمادگی قبلی، در سخنرانی سرگرمکننده صحبت کنند. ولی در بیشتر موارد به جای آنکه سخنرانی آنها سرگرمکننده باشد، خستهکننده میشود. بنابراین، حتما باید از قبل سخنرانی، خود را آماده کنید. برخی از پرسشهایی که باید پیش از سخنرانی سرگرمکننده درنظر بگیرید، عبارتاند از:
آیا سخنرانی شما بیشازحد کوتاه یا بیشازحد طولانی است؟ (برای نمونه، سخنرانیهایی که به افتخار فرد یا بزرگداشت موضوعی انجام میشوند، معمولا نباید بیشتر از چند دقیقه طول بکشند).
در محیطی سیاسی یا مراسمی که برای جمعآوری کمکهای مالی برگزار میشود، میتوان از سخنرانی متقاعدکننده برای تغییر نگرش یا باورهای مخاطبان درمورد موضوعی خاص بهره گرفت. در رویدادهای جمعآوری کمکهای مالی، هدف از سخنرانی، متقاعدکردن افراد و نشاندادن این مسئله است که موضوعی که رویداد برای آن برگزار شده ارزش اهدای کمکهای مالی را دارد. برای اینکه سخنرانی تا جای ممکن قانعکننده باشد، سخنران باید از اطلاعاتی اساسی درمورد متقاعدکردن دیگران برخوردار باشد:
به گفتهی مارکوس کوئنتیلی (فیلسوف و ادیب رومی) سخنرانی موفق دو جزء دارد: ۱. سخنرانی که بهخوبی صحبت میکند و باید شخصیت «واقعی» خود را نشان دهد، یعنی در وهلهی نخست، باید حقیقت را بداند و بگوید و ۲. سخنران نباید هنگام سخنرانی به چیزی تظاهر کند یا نقش بازی کند.
نمایش شخصیت واقعی سخنران، ماهیت اخلاقی سخنرانی عمومی است. کوئنتیلی ماهیت اخلاقی سخنران را در اولویت قرار میدهد و به باور او، سخنران باید فردی با شخصیتی نیک باشد و حقیقت را بیان کند.
اصول اخلاقی که به آن فلسفهی اخلاقی نیز گفته میشود، شاخهای از فلسفه است که میکوشد مفاهیمی از رفتارهای درست و نادرست را نظاممند کند. سخنران باید خوب سخنرانی کند و افزون بر آن، فردی با شخصیت نیک باشد. از نخستین روزهای مطالعهی قدرت نطق و بیان، اصول اخلاقی اهمیت زیادی داشته است. سخنران نباید چیزی بگوید که خود برخلاف آن رفتار کند. او باید براساس گفتههای خود زندگی کند. سخنرانی خوب نیز بهمعنای سخنرانی منصفانهای است که در آن سخنوری، خِرَد و نیکی درکنار هم قرار دارند. سقراط، فیلسوف یونانی میگوید:
کارهای بد و شیطانی حاصل نادانی هستند و فردی که بداند چه چیزی واقعا درست است، بهطورخودکار آن را انجام میدهد.
بهطورکلی اغلب مخاطبان به سخنرانیهای عمومیای که در آنها از مدل گفتوگوی طبیعی و درعینحال گسترده میان سخنران و مخاطبان پیروی میشود، واکنش بهتری نشان میدهند. درواقع سخنرانی عمومی، گفتوگویی میان شما و مخاطبانتان است. سخنرانی را بهعنوان گفتوگویی در سطح گستردهتر در نظر بگیرید. وقتی سخنرانیهای خود را براساس این مدل ارائه دهید، درمییابید که برخی رفتارها به موفقیت بیشتر شما میانجامد. این رفتار عبارتند از:
بهتر است با مخاطبان بهطور مستقیم صحبت کنید. شما باید دستِکم بهصورت ذهنی، مخاطب خود را درحال پاسخدادن، پرسیدن و تأیید یا ردکردن گفتههایتان تصور کنید. شما نباید در رشتهی افکار خود گم شوید و افکار مخاطب را نادیده بگیرید. باید تعامل یا تصوری از بدهبستان میان مخاطبان و شما (در جایگاه سخنران) وجود داشته باشد.
برای مخاطبان غربی، ارتباط چشمی جنبهای مهم از سخنرانی موفق بهشمار میرود. آنها از سخنران انتظار دارند که هنگام سخنرانی به چشم آنها نگاه کند. در آمریکای شمالی و اروپای غربی، ارتباط چشمی تفسیر یکسانی دارد: ابراز اشتیاق و صداقت. در این کشورها، به افرادی که هنگام سخنرانی از ارتباط چشمی میپرهیزند، به دید منفی مینگرند و چنین میپندارند که آنها چیزی را پنهان میکنند یا اعتمادبهنفس کافی ندارند. ولی در خاورمیانه، آفریقا و بهویژه آسیا، ارتباط چشمی، نوعی بیاحترامی و حتی مبارزهجویی بهشمار میرود. درمقابل، افرادی که ارتباط چشمی آنها کوتاه است، افرادی مؤدب و محترم شمرده میشوند.
شما باید بهصورت طبیعی و درعینحال بهاندازهی کافی بلند صحبت کنید تا تمام مخاطبان صدای شما را بشنوند. صدای شما باید برای مخاطبانتان قابلفهم باشد تا آنها بتوانند پیام شما را درک کنند. اگر نمیتوانید بهگونهای صحبت کنید که مخاطبان بهوضوح صدای شما را بشنوند، تلاش کنید که تلفظ، تکیه (Stress) و تأکید را در کلام خود بهبود بخشید.
شما بازیگر نیستید و نباید نقش بازی کنید؛ بلکه باید از ایماواشارهها بهگونهای بهره بگیرید که همه بتوانند آن را ببینند. ایماواشاره شکلی از ارتباطات غیرکلامی است که در آن رفتارهای فیزیکیِ قابلمشاهده، پیامهای خاصی به مخاطب منتقل میکنند. گاهی این پیامها صرفا از راه این حرکات فیزیکی و اشارات منتقل میشود و گاهی نیز از ایماواشاره در کنار واژهها و بهموازات آنها بهرهگیری میشود. ایماواشاره شامل حرکات دست، صورت یا سایر بخشهای بدن است. امروزه سخنرانان محاورهای (برخلاف سخنرانان مکتب قدیمی که بیشتر بر تکنیک تمرکز داشتند تا مفهوم)، میکوشند حرکاتی طبیعی برپایهی گفتارشان داشته باشند. شما بهعنوان سخنران محاورهای نباید از حرکاتی برنامهریزیشده یا ثابت برای تأثیرگذاری چشمگیر بر مخاطبان خود بهره بگیرید. بهعلاوه، باید از هر حرکتی که ناشی از عصبیبودن یا عادت باشد بپرهیزید؛ زیرا این حرکات میتواند مخاطبان را از پیام موردنظر منحرف کند.
سخنرانی یا گفتوگوی خودمانی با مخاطبان به این معنا نیست که همیشه باید غیررسمی باشید یا سخنان شما جدی نباشد. در مناسبتهای گوناگون، درجات متفاوتی از رسمیت وجود دارد. مخاطبان دربارهی شما داوری خواهند کرد؛ بنابراین، باید نوع پوشش، حالات بدن و انتخاب واژههای خود را بهصورتی متناسب با میزان رسمی یا غیررسمیبودن آن مناسبت سازگار کنید. سخنران موفق، فردی واقعا صادق است و واکنش مطلوبی نیز از مخاطبان دریافت میکند.
پاسخ ها