در رویدادهای خاص چگونه سخنرانی کنیم؟ آیا اصول خاصی وجود دارد که باید به آنها پایبند باشیم؟ در این مطلب با نکات مهمی آشنا میشوید که هنگام سخنرانی در مناسبتهای خاص باید در نظر بگیرید. برای مثال سخنرانی مقدماتی، سخنرانی برای معرفی برنده و یا دریاف جایزه، سخنرانی در مراسم بزرگداشت،یادبود و ترحیم و… . همراه ما باشید.
درست است که سخنرانی مقدماتی، بخش اصلی جلسهی سخنرانی نیست؛ ولی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا موجب آشنایی مخاطبان با سخنران اصلی میشود. گاهی ممکن است که در رویداد یا مناسبتی از شما بخواهند پیش از سخنرانی اصلی صحبت کنید یا سخنران اصلی یا یکی از سخنرانان را معرفی کنید.
سخنرانی مقدماتی: گاهی شما سخنران اصلی نیستید و از شما میخواهند که سخنران اصلی را به مخاطبان معرفی کنید.
اهمیت سخنرانی مقدماتی از سخنرانی اصلی کمتر نیست؛ زیرا در آن، مخاطبان را آماده میکنید و آنها را با کسی آشنا میکنید که قرار است دربارهی موضوعات و مسائلی صحبت کند که برای مخاطبان اهمیت دارد. درست همانطور که ترجیح میدهیم دوستانمان، ما را به آشنایان جدید معرفی کنند، مخاطبان نیز ترجیح میدهند که سخنران اصلی را به آنها معرفی کنیم.
گاهی فردی را که باید معرفی کنید، میشناسید و سخنگفتن دربارهی او برای شما آسان است؛ ولی باید به نوع رابطهی خود با او و رویدادی هم که قرار است او را در آن به مخاطبان معرفی کنید، توجه داشته باشید. برای نمونه، فرض کنید که با دانشمندی برجسته در رشتهی زیستشناسی دوست هستید و باید در یک همایش زیستشناسی، او را به حاضران معرفی کنید. توجه کنید که دوستیِ میان شما نباید موجب شود که در زمان معرفی، او را با نامی غیررسمی و خودمانی، چنانکه در روابط دوستانه و شخصیتان بهکار میبرید، خطاب قرار دهید.
شناخت فردی که باید معرفی کنید نیز مفید است؛ زیرا میتوانید مستقیما از خود او بپرسید که در زمان معرفی چه اطلاعاتی را باید بیان کنیم یا بیان نکنیم. گاهی نیز فقط اطلاعاتی گذرا دربارهی سخنران دارید یا چیزی دربارهی او نمیدانید. البته در عصر اینترنت و جستوجوی گوگل، بهراحتی میتوانید اطلاعاتی دربارهی او بیابید؛ مثلا میتوانید از تجربیات حرفهای یا کتابها و مقالههایی که منتشر کرده است، اطلاعاتی بهدست آورید.
شما میتوانید با او تماس بگیرید و بخواهید که زندگینامهی حرفهای یا رزومهی خود را دراختیار شما قرار دهد. درصورت دریافت رزومه، میتوانید از نکات مهم و اصلی آن در سخنرانی خود بهره بگیرید.
خوشبختانه، سخنرانیهای مقدماتی معمولا کوتاه و ازپیش آمادهشده هستند. شما میتوانید متن سخنرانی را از روی نوشته بخوانید یا از نمایشگر متنِ جلوی دوربین (teleprompter) کمک بگیرید. در هر صورت، هرگز از شما نمیخواهند که بیآمادگی قبلی، فردی را معرفی کنید که چیزی درموردش نمیدانید.
سخنرانی دریافت جایزه و معرفی برنده، هر دو در مناسبتهایی ایراد میشوند که در آنها جوایز یا مدالها و نشانهایی توزیع میشود. ولی در این دو نوع سخنرانی، بر موارد متفاوتی تمرکز میشود. احتمالا وقتی به سخنرانی دریافت جایزه میاندیشید، هنرمندانی را بهخاطر میآورید که در جشنوارهها و مراسم گوناگون، جایزهای دریافت میکنند و پس از دریافت جایزه، پشت میکروفون صحبت میکنند. این سخنرانیها معمولا بسیار فروتنانه هستند و در آنها فرد از افراد گوناگون سپاسگزاری میکند.
دریافت جایزه: هر زمان که فردی برای دریافت جایزهای نامزد میشود، باید خود را برای سخنرانی پس از دریافت جایزه آماده کند.
وقتی برای دریافت جایزه یا نشانی نامزد میشوید، از شما میخواهند که مطالبی را آماده کنید تا چنانچه برنده شدید، آن مطالب را بیان کنید. گاهی اوقات نیز میدانید که برندهی جایزه شدهاید که در این صورت، آمادهشدن برای سخنرانی آسانتر خواهد بود. مدتزمان سخنرانی برای دریافت جایزه متفاوت است. در مناسبتهایی که در آنها به افراد زیادی جایزه میدهند، زمان این سخنرانی کوتاه است. مثلا در مراسم اسکار، هر یک از برندگان فقط ۹۰ ثانیه برای سخنرانی زمان دارد؛ ولی در بعضی رویدادها که تنها به یک نفر جایزه داده میشود، این فرد زمان بیشتری برای صحبتکردن دارد و معمولا بهعنوان سخنران اصلی در آن رویداد صحبت میکند.
در سخنرانی دریافت جایزه، سخنران برای جایزهای که به او یا سازمان او داده شده است، سپاسگزاری میکند. بسته به جایزهی اعطاشده، فرد دریافتکننده میتواند دربارهی تجربهها و احساسات خود در رابطه با دریافت آن جایزه یا کارهایی که برای دستیابی به آن جایزه انجام داده است، صحبت کند. اگر افراد دیگری به شما کمک کردهاند تا برندهی آن جایزه شوید، از آنها نیز نام ببرید و سپاسگزاری کنید. اگر متأهل هستید، میتوانید از همسر یا فرزندان خود نیز قدردانی کنید.
در سخنرانی برای دریافت جایزه نیز مانند هر سخنرانی دیگری، باید به مخاطبان و زمینه و شرایط سخنرانی توجه کنید. در چهارچوب زمانی که در اختیارتان قرار گرفته است، سپاسگزاریهای خود را بهشکلی دلپذیر و فروتنانه بیان کنید. حتی اگر افراد زیادی برای دریافت جایزه نامزد شدهاند و احتمال برندهشدن شما اندک است، باز هم بهتر است متن سخنرانی خود را آماده کنید تا چنانچه برنده شدید، دربارهی مطالبی که باید روی صحنه بگویید، نگران نباشید.
سخنرانی معرفی برنده نیز مانند سخنرانی مقدماتی، معمولا ازپیش آماده میشود و در آن، پیش از بیان نام فردِ دریافتکنندهی جایزه، دربارهی او توضیحی داده میشود یا شرایط اعطای جایزه و احراز آن توسط او شرح داده میشود.
اگر جایزه به نام شخص خاصی نامگذاری شده است یا به یاد فردی داده میشود (مانند جایزهی پولیتزر یا جایزهی نوبل)، میتوانید توضیح دهید که چرا آن جایزه به افتخار آن فرد نامگذاری شده است. همچنین میتوانید دربارهی معیارهای اعطای آن جایزه صحبت کنید و توضیح دهید که چرا کارهایی که فرد برندهی جایزه انجام داده است، با آن معیارها همخوانی دارد.
سخنرانی معرفی برنده، سخنرانی لذتبخشی است؛ زیرا معمولا فرد برنده بسیار خوشحال است و افتخار میکند که آن جایزه را بهدست آورده است و از این رو، سخنرانی دربارهی این شور و نشاط، هیجانانگیز و نویدبخش است.
در سخنرانی برای ابراز حسننیت، میخواهیم روابطی تازه با افراد یا نهادهایی برقرار کنیم که پیشتر شناختهشده نبودند یا با آنها دشمنی و کدورت داشتیم. در این نوع سخنرانی، سخنران میکوشد خود یا نهاد خود را به گروه، سازمان یا حتی کشوری دیگر معرفی کند و با مخاطبان، رابطهای حسنه برقرار کند. گاهی این سخنرانی در مقیاسی کوچک (مانند سخنرانی مدیرعامل جدید یک شرکت برای کارکنان) و گاهی نیز در مقیاسی بزرگ (مانند سخنرانی رهبری سیاسی که به کشوری دیگر سفر کرده است) ایراد میشود.
سخنرانی با هدف ابراز حسننیت، دارای اطلاعاتی مفید و متقاعدکننده است. در این سخنرانی، شما باید مخاطبان را متقاعد کنید که نسبت به شما نظری مساعد پیدا کنند. شما باید مواردی را به آنها نشان دهید که موجب تحکیم ارتباط میان شما و آنها شود. در این سخنرانیها معمولا باید بر آداب، ارزشها، اخلاقیات و باورهای مشترک تأکید کنید؛ همچنین، از داوری و فرضیهسازی دربارهی مخاطبان بپرهیزید؛ نباید مخاطبان را تهدید یا شرمزده کنید یا برنجانید.
ترجمهی عکس
سخنرانی برای ابراز حسننیت: سخنرانی مشهور جان افکندی (من یک برلینی هستم) نمونهای بارز از سخنرانیهایی است که برای ابراز حسننیت ایراد شدهاند.
یکی از مشهورترین سخنرانیهایی که برای ابراز حسننیت انجام شده است، سخنرانی جان افکندی در سال ۱۹۶۳ در برلین آلمان است. معمولا از این سخنرانی با عنوان «من یک برلینی هستم» یاد میشود. در این سخنرانی، کندی دربارهی چگونگی تحکیم رابطه و نگرشهای مطلوب میان دو ملت آمریکا و آلمان صحبت میکند. گزیدههایی از متن این سخنرانی را در ادامه میخوانید:
«افتخار میکنم که بهعنوان مهمان شهردار برجستهی شما که در سراسر جهان نماد روحیهی جنگندهی برلین غربی است، به این شهر آمدهام و بسیار خرسندم که از جمهوری فدرال آلمان با صدراعظم برجستهای که سالهای فراوانی را صرف رساندن آلمان به دموکراسی، آزادی و پیشرفت کرده است، دیدار کردهام. من بههمراه دوست آمریکایی خود، ژنرال کِلِی به اینجا آمدهام؛ کسی که در طول بحرانیترین لحظات در این شهر بوده است و هر زمان دیگری هم که نیاز باشد، دوباره به این شهر خواهد آمد…
… شما در جزیرهای امن و آزاد زندگی میکنید؛ ولی زندگی شما بخشی از زندگی همه است. پس بگذارید از شما بخواهم که چشمان خود را به چیزهایی فراتر از خطرات امروز و به امیدهای آینده بگشایید؛ فراتر از آزادی برای شهر برلین یا کشور آلمان، به گسترش آزادی در همهجای جهان و آنسوی دیوارها، به دوران صلح و عدالت، نه فقط برای ما و شما، بلکه برای تمام بشریت.
آزادی محدود به یک مکان نیست و زمانی که یک مرد به بردگی گرفته میشود، دیگر هیچکس آزاد نیست. وقتی همه آزاد باشند، میتوانیم چشمانتظار روزی باشیم که در آن، این شهر بهصورت شهری یکپارچه درآمده و این کشور و قارهی بزرگ اروپا در جهانی سرشار از صلح و امید خواهد بود. وقتی که سرانجام، چنین روزی فرابرسد، که بیتردید فراخواهدرسید، مردم برلین غربی میتوانند به خود ببالند؛ زیرا بهمدت دو دهه در خط مقدم این تلاشها قرار داشتهاند.
همهی انسانهای آزاد، در هر کجا که زندگی کنند، شهروندان برلین هستند.
بنابراین، من نیز بهعنوان انسانی آزاد با افتخار میگویم که: «من یک برلینی هستم.»»
سخنرانی بزرگداشت و سخنرانی مجلس ترحیم برای یادآوری افراد یا رویدادها انجام میشوند. در سخنرانی یادبود و بزرگداشت، یاد فردی یا چیزی گرامی داشته میشود. درطول سال، تعطیلات و آیینهای فراوانی برای گرامیداشت یاد افراد یا رویدادها وجود دارد. برای نمونه، در روز یادبود کشتهشدگان جنگی در آمریکا، افراد بسیاری یاد سربازانِ کشتهشده در جنگ را گرامی میدارند. در انگلستان نیز مردم با آویختن گلهای خشخاش کاغذی به سینهی خود، از قهرمانان کشتهشدهی جنگ یاد میکنند.
سخنرانی بزرگداشت معمولا در مراسم افتتاحیه یا اختتامیهی رسمی، برای بزرگداشت رویداد، فرد یا گروهی از افراد انجام میشود. برای نمونه، به بخشی از سخنرانی بزرگداشت در گورستان ملی گِتیزبورگ (Gettysburg) پنسیلوانیا در سال ۱۸۶۳ توجه کنید که توسط رئیسجمهور وقت، آبراهام لینکلن ایراد شده است:
«۸۷ سال پیش، پدران ما در این قاره، ملتی جدید را پدید آوردند؛ ملتی که رویای آزادی در سر داشت و خود را وقف این باور کرده بود که همهی انسانها برابر آفریده شدهاند. ما اکنون درگیر جنگ داخلی بزرگی شدهایم که به آزمایش این حقیقت میپردازد که آیا این ملت یا هر ملت دیگری که چنین رویاهایی را در سر دارد و خود را وقف چنین آمالی کرده است، میتواند برای زمان زیادی دوام بیاورد. ما در یکی از میدانهای نبرد بزرگِ همان جنگ گرد هم آمدهایم. ما آمدهایم تا بخشی از این میدان را به آرامگاه ابدی کسانی تبدیل کنیم که در اینجا جان خود را فدا کردند تا آن ملت به بقای خود ادامه دهد. این کاری کاملا شایسته و بجاست و ما باید آن را انجام دهیم؛ ولی عمیقتر که بیندیشیم، ما نمیتوانیم این زمین را به آنها اختصاص دهیم؛ ما نمیتوانیم این زمین را تقدیس کنیم؛ ما نمیتوانیم این زمین را متبرک کنیم. دلیرمردانی که در اینجا مبارزه کردند؛ چه آنها که مردهاند و چه آنهایی که زنده ماندهاند، آنها هستند که این زمین را تقدیس کردهاند؛ بسیار بیشتر از آنچه قدرت ناچیز ما بتواند به آن چیزی بیفزاید یا از آن بکاهد. جهان به آنچه در اینجا گفتهایم، توجه چندانی نخواهد کرد و برای مدتی طولانی آن را بهخاطر نخواهد سپرد؛ ولی هرگز آنچه را که آنها در اینجا انجام دادهاند، فراموش نخواهد کرد. ما که زنده ماندهایم، باید به کارهای ناتمامِ کسانی که در اینجا نبرد کردهاند و چنین شرافتمندانه این آرمانها را بهپیشبردهاند، متعهد باشیم. اکنون برعهدهی ماست که به انجام وظیفهی بزرگی که بر دوشمان قرار گرفته است، متعهد باشیم و نسبت به این درگذشتگان عزیز و به آرمانی که آنها در راه آن از جان خود گذشتند، تعهد بیشتری داشته باشیم. ما باید در اینجا نشان دهیم که این کشتهها جان خود را بیهوده از دست ندادهاند و این ملت زیر سایهی خداوند، دوباره آزاد متولد خواهد شد و دولتِ این مردم، توسط این مردم و برای این مردم روی زمین ماندگار خواهد شد.»
سخنرانی مجلس ترحیم، نوع بسیار خاصی از سخنرانی است که در مراسم تشییع جنازهی فردی انجام میشود. در سخنرانی یادبود و بزرگداشت معمولا به یادآوری رویدادی میپردازیم؛ ولی در سخنرانی مجلس ترحیم دربارهی فرد خاصی صحبت میکنیم که بهتازگی درگذشته است. در سخنرانی مجلس ترحیم، میتوانیم از خاطرات و داستانهایی از زندگی فردِ درگذشته بگوییم. در این سخنرانی باید بهجای تمرکز بر چگونگی یا علت مرگ شخص، به تجلیل از زندگی و دستاوردهای او بپردازیم. سخنرانی در مجلس ترحیمِ یکی از دوستان یا اعضای خانواده بسیار دشوار است. در بسیاری از محافل معمولا انتظار میرود که سخنران در مجلس ترحیم، وقتی از عزیز خود یاد میکند، گریه کند یا بسیار ناراحت باشد.
جوسایا گیلبرت هالند (Josiah Gilbert Holland) در مراسم تشییع جنازهی رئیسجمهور لینکلن در سال ۱۸۶۵ اینگونه از او یاد میکند:
«رئیسجمهور ما مرده است. او صادقانه و بهخوبی به ما خدمت کرد. او ایمان خود را حفظ کرد؛ او مسیر خود را به پایان رساند. از همین رو، او تاجی از شکوه بر سر دارد، تاجی که خداوند، داور دادگر، در آن روز بر سر او خواهد نهاد. خدایی که او را به ما داد و کارهای او را اینگونه متبرک کرد و به او کمک کرد تا برای کشور و نژاد خود چنین دستاوردهایی داشته باشد، اجازه نخواهد داد کشوری را که خود او نجات داده است، تباه شود. من به مشیت الهی باور دارم و یقین دارم که خداوند با پایاندادن به زندگی دادرسِ اصلی ما، تنها دفتری از تاریخ این ملت را بست تا دفتر دیگری را باز کند؛ دفتری که صفحات آن با تحولاتی تازه از عشق به خداوند و نشانههای شیرینتری از رحمت او پُر خواهد شد. آنچه آقای لینکلن به آن دست یافت، چیزی بود که برای ما بهدست آورد؛ او برای ما یک انتخاب بهجا گذاشت؛ میراثی در سرمشق مسیحی خود، در راستی و درستی خود و در سادگی بیپیرایه و بیریای خود؛ امید که ما نیز آنها را بهکاربندیم؛ درست مانند آنچه او انجام داد. بنابراین، ما این زندگی عالی و نتایج آن را برمیگزینیم و از خدا برای آنها سپاسگزاریم و از ناله و شکایت دست برمیداریم و با هدایت رهبران تازهی خود در مسیر دستیابی به دستاوردهای جدید گام برمیداریم و میکوشیم کارهای بزرگی را که این مردِ درگذشته، بهعنوان امانتی مقدس برای ما بهجا گذاشته است، به سرانجام برسانیم.»
سخنرانی الهامبخش، سخنرانیای بهیادماندنی است که واقعا الهامبخش است و از آزمون زمان، سربلند بیرون میآید. معمولا وقتی به واژهی «الهامبخش» میاندیشیم، ایدهها و تصوراتی انگیزشی و هیجانانگیز را بهخاطرمیآوریم. واژهها، تصاویر و موقعیتهای الهامبخش موجب میشود که سینهی ما سرشار از غرور، هیجان یا حتی خشم شود. الهام میتواند واکنشهای احساسی شدیدی در ما برانگیزد. سخنرانی الهامبخش نیز میتواند همین واکنشهای احساسی شدید را در درون مخاطبان تحریک کند و فرقی نمیکند که تعداد مخاطبان چقدر باشد.
نمونههایی از مشهورترین سخنرانیهای الهامبخش درطول تاریخ، سخنرانی «رویایی دارم» مارتین لوترکینگ و سخنرانی الهامبخشِ مراسم تحلیف جان افکندی است. نمونهی مدرن و جدید سخنرانی الهامبخش نیز سخنرانی باراک اوباما با عنوان «بله، ما میتوانیم» است که در مبارزات انتخاباتی او در سال ۲۰۰۸ ایراد شد.
قدرت این سخنرانیها در واژهها و تصویرهای هیجانانگیزی نهفته است که بر واکنش احساسی مخاطبان سرمایهگذاری میکند. سخنرانانِ الهامبخش معمولا افرادی صمیمی و مشوق هستند که بهسرعت میتوانند با مخاطبان ارتباط برقرار کنند و تعامل داشته باشند.
البته تمام پیامها در این سخنرانیها لزوما صمیمی نیست. برای نمونه، سخنرانی ویلیام والاس در فیلم دلیردل (Brave Heart) با بازی مِل گیبسون را در نظر بگیرید که در آن ویلیام والاس، گروه یاغی مردان اسکاتلندی خود را برای مبارزه علیه نیروهای انگلیسی ترغیب میکند:
والاس: ای فرزندان اسکاتلند، من ویلیام والاس هستم.
سرباز جوان: قد ویلیام والاس ۷ فوت است.
والاس: درست است من هم این را شنیدهام. او صدها مرد را میکُشد و اگر اینجا بود با توپهای آتشینی از چشمان و گلولههای آذرخشی از الاغ خود، انگلیسیها را ازپای درمیآورد. من ویلیام والاس هستم. من ارتش کاملی از هموطنان خود را در اینجا میبینم که دربرابر ظلم ایستادهاند. شما اینجا آمدهاید تا بهعنوان مردانی آزاد بجنگید. شما مردانی آزاد هستید. ولی بدون آزادی چه خواهید کرد؟ آیا مبارزه خواهید کرد؟
کهنهسرباز: بجنگیم؟ با آنها؟ نه ما فرار میکنیم و زنده میمانیم.
والاس: درست است! اگر بجنگید ممکن است کشته شوید؛ ولی اگر فرار کنید زنده میمانید؛ دستکم برای مدتی؛ و در بستر خود سالها پس از این روز میمیرید. آیا حاضرید که تمام روزهای بعد از امروز را در ازای یک شانس معامله کنید؟ فقط یک شانس که به اینجا برگردید و به دشمنان بگویید که آنها میتوانند جان ما را بگیرند، ولی آزادی ما را هرگز!
والاس و سربازان: زندهباد اسکاتلند!
سخنرانی الهامبخشِ موفق، بهیادماندنی است؛ واقعا الهامبخش است و از آزمون زمان، سربلند بیرون میآید و با گذشت زمان محبوبیت خود را از دست نمیدهد.
پاسخ ها