یکی از موارد مهمی که هنگام سخنرانی باید مراقب آن باشید، تعصب در بیان است. فرقی نمیکند تعصب جنسیتی باشد یا قومی و فرهنگی، در جایگاه سخنرانی معتبر نباید دچار تعصب شوید. برای اجتناب از تعصب نخست باید توانایی شناخت آن را داشته باشید.
تعصب جنسیتی بهدلیل ساختار اجتماعی و همچنین زبان جنسیت بهوجود میآید. شما باید این تعصب را بشناسید و در سخنرانی خود از آن بپرهیزید.
پیش از آنکه بحث درمورد تعصب جنسیتی را آغاز کنیم، نخست باید مفهوم جنسیت را بشناسیم. جنسیت لزوما بیانگر اندامهای جنسیای نیست که با آنها زاده شدهایم. وقتی درمورد دستهبندی زیستشناختی «مذکر» و «مونث» سخن میگوییم، درواقع به جنس (Sex) اشاره میکنیم، نه جنسیت (Gender).
جنسیت به معنای ساختار اجتماعی جنس هر شخص است. جنسیت، به تعریف اجتماعی و انتظارات فرهنگیِ موجود از آنچه «مرد» و «زن» خوانده میشود، اشاره دارد. افزون بر آن، برخی افراد با جنسیتی متفاوت از جنس خود شناخته شوند که به آنها تراجنسیتی میگویند.
درواقع، جنسیت چیزی نیست که با آن متولد میشوید؛ بلکه چیزی است که از راه تعاملات اجتماعی و تجربیات خود میآموزید و درک میکنید.
جنسیت دراصل، از راه زبان و ارتباطات درک میشود، تعریف میشود و به ما آموزش داده میشود. ارتباط جنسیتی (Gendered Communication) نیز بیشتر بهصورت فرهنگی ایجاد میشود؛ یعنی آنچه در جامعهای زنانه یا مردانه بهشمار میآید، شاید در فرهنگ و جامعهای دیگر زنانه یا مردانه بهشمار نرود. معمولا این مسئله که افراد چگونه جنسیت خود را ابراز میکنند، به ساختارهای فرهنگیِ جامعهای بستگی دارد که در آن زندگی میکنند یا به آن منتسب هستند. بهعلاوه، انتظارات افراد درمورد ابراز برخی از نقشهای جنسیتی توسط دیگران نیز به ساختارهای فرهنگی جامعه وابسته است.
شما باید افزون بر آگاهی از تعصبات فرهنگی خود و مخاطبان خود، از چگونگی تأثیرگذاری تعصب جنسیتی بر سخنرانی خود نیز آگاه باشید. برای نمونه، وقتی زنی برای سخنرانی دربرابر گروهی از مردان حاضر میشود، با او بهشکلی متفاوت از سخنرانان مرد برخورد میشود. در برخی از زمینههای فرهنگی، مردان نگاهی تحقیرآمیز نسبت به سخنرانان زن دارند. در بسیاری از موارد، سخنرانان زن باید از شیوهها، زبان و حالات بدنیِ جنسیت مردانه استفاده کنند تا مخاطبان، آنها را بهعنوان سخنران بپذیرند.
البته همیشه عکس این حالت صادق نیست. هرچند زنان معمولا در حضور سخنران زن احساس راحتی بیشتری میکنند، معمولا توجه بیشتری به سخنرانان مرد دارند. زیرا در بسیاری از فرهنگها زنان آموختهاند که باید توجه بیشتری به مردان داشته باشند (یا حتی پیرو و فرمانبردار مردان باشند).
با شناخت تعصبات جنسیتی که با خود به جلسهی سخنرانی میآورید و نیز تعصبات جنسیتی که ممکن است مخاطبانتان درمورد شما داشته باشند، میتوانید گامی مهم در رفع یا دستِکم مدیریت تعصب جنسیتی در سخنرانی خود بردارید.
همهی ما (خواسته یا ناخواسته) تعصبات فرهنگی داریم. بکوشید تعصبات فرهنگی موجود در سخنرانی خود را پیدا کنید و با آنها مقابله کنید.
برای اینکه سخنرانی تأثیرگذاری داشته باشیم، باید تعصبات فرهنگی را شناسایی کنیم، بپذیریم و آنها را کنار بگذاریم.
نویسنده، دیوید جِی. اسمیت، ۷ میلیارد نفر جمعیت جهان را بهصورت جمعیتی ۱۰۰ نفری بیان کرده و این جمعیت ۱۰۰ نفری را نیز براساس مناطق و زبانهای زیر تقسیمبندی کرده است:
«دهکدهی جهانی» اسمیت که به شکل بالا ساده شده است، نمایانگر گسترهای وسیع از تنوع و گوناگونی در میان مردم سیارهی ماست. اینکه ما چگونه با وجودِ پسزمینههای متنوع و گوناگون خود و با تکیه بر آنها، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنیم، مسئلهی بسیار مهمی در ارتباطات میانفرهنگی است.
پسزمینههای فرهنگی منحصربهفرد ما میتواند بهصورت زمینهای برای آزمودن و اثبات همانندی و شباهتهای میان ما عمل کند. ولی شوربختانه معمولا پسزمینههای فرهنگی، بیشتر تفاوتهای ما را یادآوری میکنند و تعصبات بهشکل موانعی بر سر راه ارتباطات ما عمل میکنند.
تعصب وضعیتی است که همهی ما در آن قرار داریم؛ یعنی وضعیت جانبدارانه از گرایشها، علایق و پیشداوریهای ما. با توجه به متفاوتبودنِ تجربههای انسانی افراد گوناگون، هر یک از ما تعصب را به شکلی متفاوت در درون خود نگاه میداریم؛ زیرا هر یک از ویژگیهای ما با دیگران اندکی متفاوت است.
تعصب فرهنگی هنگامی ایجاد میشود که از درون چهارچوب درکوفهم شخصی خودتان از تجربههای فرهنگی، به تجربههای دیگران نگاه میکنید. بهطور طبیعی، تجربهی فرهنگی شما موجب میشود که نسبت به تجربههای فرهنگی متفاوت با تجربههای شخصی خودتان متعصب باشید. فراموش نکنید که تعصب لزوما به معنی نفی و طردکردن نیست و گاهی به معنای ترجیحدادن یک فرهنگ به فرهنگ دیگری تلقی میشود. تعصب فرهنگی میتواند بهشکل وابستگی به یک فرهنگ یا تجربهی فرهنگی یا کنارهگیری کامل از یک تجربهی فرهنگی و رویآوردن به تجربهی فرهنگی دیگری باشد.
در سخنرانی عمومی، تعصب فرهنگی به ۲ شکل وجود دارد. یکی تعصبی است که با خود به جلسهی سخنرانی میآورید. دیگری تعصبی است که در ذهن مخاطبان شما وجود دارد؛ یعنی آن تعصب فرهنگی که مخاطبان شما با خود به تالار سخنرانی میآورند. هر ۲ شکل تعصب فرهنگی میتواند بر سخنرانی شما تأثیر بگذارد.
ناهماهنگی میان این ۲ شکل از تعصب میتواند بر اینکه مخاطبان شما را بهعنوان سخنران بپذیرند (هم از نظر قابلاطمینانبودن و هم از نظر اعتبار شما به عنوان سخنران) تأثیر بگذارد. بهعلاوه، تعصب فرهنگی شما گاهی بر رفتارها و الگوهای گفتاری شما در زمان ارائهی سخنرانی تأثیر میگذارد.
از دیدگاه فصاحت و بلاغت نیز گاهی تعصب فرهنگی شما بر قدرت و جامعیت استدلالهای شما تأثیر میگذارد. اگر تعصب فرهنگی موجب شود که صرفا براساس یک زمینهی فرهنگی خاص به مسائل نگاه کنید، ممکن است بعضی از بخشهای استدلال و بحث شما بهطورکامل توسعه پیدا نکند؛ صرفا به این دلیل که شما زمینهی فرهنگی لازم را حتی برای درک این مسئله نیز ندارید که آن بخش از بحث بهطور کامل توسعه نیافته است.
برای غلبه بر تعصب فرهنگی باید یک گام به عقب بردارید و پیش از سخنرانی، تعصب فرهنگی موجود در سخنرانی خود را شناسایی و برطرف کنید و به پرسشهای زیر فکر کنید:
تعصب در سخنرانی به اعتبار و تأثیرگذاری شما بر مخاطب خدشه وارد میکند. تعصبهای خود را بشناسید و آنها را کنار بگذارید. بهویژه در سخنرانی عمومی با هدف تأثیرگذاری بر مخاطب یا متقاعدکردن دیگران باید دقت بیشتری در این زمینه داشته باشید.
پاسخ ها