راه اندازی یک کسب و کار چندان ساده نیست. علاوه بر دشواریهای از صفر بناکردن یک شرکت، نداشتن تجربهٔ کافی در دنیای تجارت مشکل دیگری است که کارآفرینان در ابتدای راه با آن روبهرو میشوند. حتی کسانی که ایدههای فوقالعاده و منحصربهفردی در سر دارند، با مشکلهای پیچیدهای مثل مدیریت یک سازمان نوپا، مسائل مالی و استخدام کارمندانی با بودجهٔ محدودِ شرکت دستوپنجه نرم خواهند کرد.
در بسیاری از موارد، نداشتن تجربهٔ کافی باعث سقوط استارتاپ ها میشود. اگر در آغاز مسیر راه اندازی یک استارتاپ هستید، کمی بیشتر تحقیق کنید تا با عبرتگرفتن از تجربههای دیگران، حسابشده قدم بردارید. برخی از افرادی که قصد شروع یک استارتاپ را دارند، بهقدری درگیر هیجان ارائهٔ ایدهها، محصولات و خدمات جدید هستند که متوجه نمیشوند که در حال انجام برخی اشتباهات ویرانگر اما رایج هستند.
تخمین نادرست از زمان و هزینهٔ موردنیاز برای راهاندازی یک کسب و کار ممکن است در آینده، خسارتهای مالی جبرانناپذیری داشته باشد. عدم تطابق با نیاز بازار و مصرفکننده یکی دیگر از آفتهایی است که استارتاپها را به نابودی میکشاند. اشتباههای بزرگی در این مسیر وجود دارند که مانع رشد کسب و کار میشوند. در این مقاله برخی از اشتباهات رایج استارتاپها را معرفی خواهیم کرد. اگر به فکر راهاندازی یک استارتاپ هستید، بهتر است قبل از هر اقدامی، این اشتباهها را بشناسید تا قبل از وقوع واقعه به فکر علاج آن باشید.
اجازه بدهید از اول داستان شروع کنیم. یک ایدهٔ فوقالعاده در ذهنتان جرقه زده است و غرق در اشتیاق عملیکردن این ایده هستید. شک ندارید که محصول یا خدمت جدیدی که میخواهید ارائه کنید، با استقبال بازار روبهرو خواهد شد.
یک لحظه از رؤیای شیرین خود بیرون بیایید. اگر دوست ندارید دچار اشتباه شوید، باید قبل از قدمگذاشتن در مسیر، بدانید که مسیر پیشِ رویتان پر از دستانداز و سرعتگیر خواهد بود.
مشکلات زیادی در انتظار شماست: از حضور رقبای قدر در بازار گرفته تا مسائل و مشکلات حقوقی داخلی شرکت. این مقاله تجربههای کارآفرینان موفق و حرفهای درباره اشتباهات رایج استارتاپها و راهکارهای مناسب برای مقابله با این اشتباهات را در اختیار شما قرار میدهد.
شاید در ابتدای کار تصور کنید که پول کافی برای روزهای رکود استارتاپ کنار گذاشتهاید. بهتر است درمورد بودجه، خوب و دقیق فکر کنید. فرانسین گلیک، مؤسس واتر جورنی (Water Journey) میگوید: «فکر میکنم تخمین ما از هزینه و زمان موردنیاز، کمتر از مقداری است که واقعا به آن نیاز خواهیم داشت. از نظر من درعمل به دوبرابر زمان و سهبرابر هزینهای که در ابتدا تخمین میزنیم، نیاز خواهیم داشت.»
همیشه در تخمینهای مالی خود واقعبین باشید، احتمال خطا را در نظر بگیرید و بیگدار به آب نزنید. برای شروع استارتاپ، در رها کردن شغل تماموقت خود عجله نکنید. وقتهای آزاد خود را به کارهای استارتاپ اختصاص دهید و تا زمانی که سرمایهٔ کافی برای راهاندازی استارتاپ را جمع نکردهاید، از شغل خود دست نکشید.
استفانی کاپلان لوییس، مؤسس مجله آنلاین هر کمپوس (Her Campus)، میگوید: «میتوانید تا آخر عمر برنامه بریزید و تحقیق کنید؛ اما فقط زمانی پیش میروید که دست از تحقیق و برنامه ریزی افراطی بردارید و کاری کنید. برای شروع نیازی نیست که همهچیز کامل و پیشبینیشده باشد.»
دستدست کردن یا عجلهٔ زیاد در راهاندازی استارتاپ خوب نیست. زمان بندی در استارتاپ بسیار اهمیت دارد. هرچند که برخی از شرایط مثل وضعیت اقتصادی یا وقوع بلایای طبیعی از کنترل ما خارج است، باز هم باید برای زمان شروع کسبوکار برنامهریزی کنید.
شروع کار نباید خیلی زود یا خیلی دیر باشد. عجله در راهاندازی شرکت خطرناک است. قبل از شروع، مسائلی مثل نیاز بازار به کالا و خدمات شرکت و آمادگی محصول برای عرضه به بازار را بسنجید. عجله برای ورود به بازار و بهرخکشیدن محصول در مقابل رقبا باعث سرنگونی میشود.
از طرف دیگر چنانچه بیش از حد و بهمدت طولانی روی برنامهریزی و تحقیق وقت صرف کنید، ممکن است رقبا قبل از شما دست به کار شوند و فرصت ارائهٔ خدمت یا کالای جدید به مشتریان را از دست بدهید. کمال گرایی افراطی و تعویق زیاد در راهاندازی استارتاپ ممکن است باعث کاهش ارزش سرمایه شما شود.
میکائیل فلو، مؤسس شرکت نرمافزاری برودوِی (Broadway Lab) میگوید: «کارآفرینان معمولا در شروع کار پر از اشتیاق و خوشبینی هستند و فکر میکنند هر کاری را که برای موفقیت لازم است، انجام خواهند داد. صرف وقت برای ترسیم چشمانداز آینده، اهداف، ارزشها و وجه تمایز استارتاپِ شما با سایر استارتاپها تمرکز و اثربخشی را افزایش میدهد.»
مشخص کردن هدف نهایی، ترسیم نقشهٔ راه و برنامهٔ تجاری نقش مهمی در رسیدن به موفقیت ایفا میکند. داشتن تصویر کلی از رویکرد استارتاپ به شما کمک میکند که جواب برخی از سؤالها را از پیش در چنگتان داشته باشید.
با این روش، شما نقشهٔ راهی را در اختیار خواهید داشت که در مواقع بحرانی، میتوانید برای تصمیم گیری و اقدام صحیح به آن رجوع کنید. این نقشه جنبههای مختلف استارتاپ را در خود میگنجاند و شما را بهسمت هدف اصلی راهنمایی خواهد کرد.
هیتر هاهمن، مشاور بازدهی و کارآفرین، میگوید: «شاید عجیب به نظر برسد، اما شما به رقیب نیاز دارید. البته نه آنقدر که وارد بازاری شوید که اشباع شده است. از طرفی اگر در بازار تنها باشید و رقیب دیگری نداشته باشید، برای رقیبان آیندهٔ خود همچون سپر بلا خواهید بود.»
رقیبان بازار را برای شما معتبر میکنند. رقبای خود را بشناسید. اگر رقیبی ندارید، این سؤال مهم را از خود بپرسید: آیا مشکلی که استارتاپ من در پی حل آن است، بهاندازهٔ کافی رایج و مهم هست که برای حل آن نیاز به راهاندازی کسبوکاری باشد؟
آدام مندلر، کارآفرین و مدیرعامل ولوز گروپ (Veloz Group) میگوید: «برخی از کارآفرینان بهحدی به ایدهٔ خود میبالند که از سنجیدن نیاز بازار غافل میشوند.»
البته باید عاشق کسبوکار خود باشید و به آن اشتیاق داشته باشید؛ اما سرمایهگذارانی که بیش از حد درگیر این اشتیاق میشوند، نشانهها و هشدارهای ازدستدادن بازار را متوجه نمیشوند. فراموش نکنید که استقبالنکردن از کالا و خدمتی که ارائه میکنید تقصیر شماست نه مشتری.
شاما هایبر، مؤسس زِن مدیا (Zen Media) میگوید: «بسیار مهم است که واقعگرا باشید و نیاز بازار را بدانید. اگر همهچیز مطابق انتظارتان پیش نرفت، از تغییر و سازگاری با شرایط بازار نترسید.»
همواره همهچیز طبق برنامهریزی ما پیش نمیرود. قدرت تغییر و سازگاری با شرایط، برگ برندهٔ کارآفرینان موفق است. نوکیا روزی کفش تولید میکرد و امروزه یک شرکت تولید وسایل ارتباطی است. اودیو (Odeo) روزی یک پلتفرم پادکست بود؛ اما بعد از اینکه شرکت اپل پلتفرم پادکست خود را به بازار ارائه کرد، ادیو مجبور به تغییر شد. ادیو امروز یک شبکه اجتماعی است که آن را با نام توئیتر میشناسیم.
اگر میخواهید کارآفرین موفقی باشید، همیشه برای موقعیتهای حساس یک نقشه جایگزین در نظر بگیرید. انعطافپذیر باشید تا بتوانید در شرایطی که ایده اصلی جواب نمیدهد آن را تغییر دهید. بهتر است بهجای پافشاری بر ارائهٔ کالاها و خدمات خودتان، نیاز بازار را بشناسید و همان چیزی را عرضه کنید که بازار آن را میخواهد.
شاما هایبر اضافه میکند: «یوتیوب در ابتدا قرار بود یک وبسایت زوجیابی باشد؛ اما مؤسسان این وبسایت با بررسی بازار متوجه شدند که زوجیابی از طریق ویدئو طرفدار چندانی ندارد. بااینحال بازارِ آپلود و اشتراکگذاری ویدئوها داغتر و پرطرفدارتر است. بنابراین یوتیوب به وبسایت اشتراکگذاری ویدئو تبدیل شد.»
فرض کنید قصد دارید بههمراه همکلاسی دانشگاهتان یک شرکت راه بیندازید. ایدهٔ اصلی استارتاپ را روی یک تکه کاغذ مینویسید، با هم دست میدهید و توافق میکنید. در چنین شرایطی، توصیه میکنیم که حواستان به قدمهای بعدیتان باشد.
کاپلان لوییس میگوید: «گاهی افراد بهقدری در شور و اشتیاق راهاندازی کسبوکار جدید غرق میشوند که مسائل حقوقی مثل تنظیم توافقنامهٔ شرکا، توافقنامهٔ استخدامی و قوانین محرمانگی را فراموش میکنند یا در تهیه و تنظیم این موارد دقت کافی به خرج نمیدهند.» اهمالکاری درمورد مسائل حقوقی استارتاپ، ممکن است در آینده مشکلات بزرگی ایجاد کند.
بسیاری از کارآفرینان فکر میکنند که برای شروع استارتاپ باید سرمایه گذاری عظیمی انجام دهند؛ درحالیکه راهاندازی استارتاپ با سرمایهٔ کم کار عاقلانهتری است.
زاخ زلنر، مدیرعامل پاپ ساکز (PupSocks) میگوید: «همواره راههایی مثل کمپینهای دیجیتال کوچک، بازارهای بدون واسطه و شتابدهندهها برای اجرای ایده در مقیاس کوچکتر و یا هزینهٔ کمتر وجود دارد. تا زمانی که تعداد مشتریان شما به حد مشخصی نرسد، استارتاپ شما آماده رشد نخواهد بود.»
انتظار نداشته باشید بهمحض اینکه ایده استارتآپ را مطرح کردید، سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری روی ایده شما صف بکشند. وقتی تقاضای مشتری و نیاز بازار به کالا و خدمات استارتاپ شما اثبات شود، ارزش استارتاپ شما از نظر سرمایهگذاران بیشتر میشود و درنتیجه میزان سرمایهگذاری روی شرکت شما افزایش مییابد.
فضای کار مجلل، مبلمان آنچنانی و سرویس غذای کامل برای کارمندان را بیخیال شوید. اگر چنین رویهای را در پیش بگیرید، قبل از تجربه اولین فروش، ورشکست میشوید. استخدام تعداد زیادی کارمند در ابتدای کار، هزینههای اضافی و زیادی را به شما تحمیل میکند؛ بنابراین دور این مورد را نیز خط بکشید.
جاستین بیگل، بنیانگذار اینفوگرافیک ورلد (Infographic World) میگوید: «با داشتن تعداد زیادی نیروی کار تماموقت احساس راحتی و اعتبار میکنید، اما اگر شرکت توان مالی کافی برای پرداخت حقوق کارمندان را نداشته باشد، هزینهها بهمرور خون شما را میمکند و باعث سقوط استارتاپ شما میشوند.»
در شرایطی که وضعیت مالی شرکت غیرقابلپیشبینی باشد، خود شما اولین کسی هستید که از لحاظ مادی آسیب میبیند. بهتر است در مورد خرج کردن بودجه محتاط و آیندهنگر باشید. تا زمانی که سوددهی استارتاپ به میزان قابلقبولی نرسیده است، از تجملگرایی و استخدام کارمندان زیاد پرهیز کنید. فقط کسانی را استخدام کنید که حضورشان ضروری است. در آینده و بهتدریج میتوانید نیروی انسانی خود را توسعه دهید.
مدیریت صحیح بودجه در استارتاپها مسئلهٔ بسیار مهمی است. طمعکردن و خرجتراشیهای نامعقول و غیرضروری خط قرمز استارتاپ است. شرایط همیشه گلوبلبل نیست. در مسیر راهاندازی استارتاپ، روزهایی وجود دارد که پیشبینی نشدهاند. اگر فکر این روزها را نکرده باشید و بودجه استارتاپ را بیمورد خرج کرده باشید، در روزهای سخت با مشکل مواجه میشوید.
استارتاپهای موفق معدودی وجود دارند که فقط یک بنیانگذار داشته باشند. راهاندازی یک شرکت وقت و انرژی زیادی میخواهد و کار یک نفر نیست. این مسیر سختیها و فرازونشیبهای زیادی دارد. بهدوشکشیدن بار این سختی بدون داشتن همراه دشوار است.
در مواقع بحران، حضور یک یا چند همراه قوتقلب شما برای ادامهدادن خواهد بود. وقتی تنها باشید، بازاریابی محصول، ساخت آن و تأمین سرمایه، کمی دشوار است. برای پیشبرد سریع و مؤثر کارها، از دوستان، همدانشگاهیها و افراد حرفهای کمک بگیرید.
یکی از عوامل مهم موفقیت برپایی کسبوکار در مکان مناسب است. برای انتخاب مکان مناسب، حضور مشتریان، تمرکز بر صنایع مرتبط و هزینهٔ اجاره را در نظر بگیرید. گاهی تغییر مکان فعلی کسبوکار و انتخاب مکانی مناسب، میتواند پیشرفتهای چشمگیری را رقم بزند.
در استخدام افراد عجله نکنید. افراد مناسب را برای تیم خود انتخاب کنید. استارتاپهای بسیاری بهدلیل استخدام افراد اشتباه شکست خوردهاند. استخدام دوستی که هیچ مهارت مرتبطی با استارتاپ ندارد یا استخدام فردی که روحیهٔ کار تیمی ندارد، در آینده پشیمانی به بار میآورد. افراد شایسته را وارد تیم کنید. درضمن برای استخدام و توافقها مدارک مستند داشته باشید تا در آینده درگیر ادعاهای کاذب و شکایتهای کارمندان سابق خود نشوید.
به حس ششم خود اعتماد کنید. هیچچیزی بهاندازهٔ هوش طبیعیِ یک کارآفرین به او کمک نمیکند. قبل از اقدام و تصمیمگیری، حس ششم خود را با کمک محاسبات و شاخصهای کلیدی بسنجید. بعد از تحقیق و مطالعه، فنون تجاری را توسعه دهید.
قدر پیشنهادات و انتقاداتی که از بیرون دریافت میکنید را بدانید. برخی از این بازخورد ها کمک بزرگی به بهبود کار میکند. اما فراموش نکنید که توجه بیش از حد به بازخوردها زیانآور است. در جریان راهاندازی و اداره استارتاپ، خیلیها ادعا میکنند که علامهٔ دهر هستند و هر روز با پیشنهاد و انتقادی جدید بهسراغ شما میآیند.
اگر با هر پیشنهاد و انتقادی مسیر خود را عوض کنید، درنهایت از ایده اصلی استارتاپ فاصله خواهید گرفت. پس اجازه ندهید که این بازخوردها شما را به هر سمتی که میخواهند بکشند و از مسیر اصلی دورتان کنند. فقط بازخوردهایی را جدی بگیرید که به بهبود ایده اصلی و پیشرفت استارتاپ کمک میکنند.
پاسخ ها