مرسدس بنز دربرابر بیامو و رنو درمقابل پژو و فراری دربرابر لامبورگینی بخشی از رقابتهای جذاب در صنعت خودروسازی هستند. در این مقاله، مهمترین رقابتهای خودروسازی در مدیریت و مدلهای تولیدی را بررسی میکنیم.
یکی از عوامل مهم پیشرفت صنایع مختلف و تولید محصولات بهتر و باکیفیتتر برای مصرفکننده، «رقابت» است. زمانیکه چند شرکت در یک حوزه فعالیت میکنند، هرکدام برای جذب مشتری برنامهی خاصی در پیش میگیرند. خودروسازی یکی از میدانهای بزرگ رقابت برندها در تاریخ بوده که ثمرهی آن، علاوهبر مصرفکننده به شرکت و بازارجهانی هم رسیده است. اگر به تاریخ خودروسازی نگاه کنیم، کاملا مشخص میشود که معمولا رقابت و کشمکش بین شرکتها درنهایت به تولید محصولی برتر از گذشته ختم شده است. رقابت یکی از اصول طبیعی صنعت خودروسازی است؛ اما برخی شرکتها این عمل را مهمتر از دیگر برندها میدانند. زمانیکه بازار بزرگ و درهایش برای همه باز باشد، خودروسازان به رقابت با شرکتهای دیگر، چه تازهوارد و چه قدیمی، محکوم هستند.
در تاریخ خودروسازی رقابتهای مشهوری ثبت شده است که در بسیاری از آنها، موتوراسپرت منبع رقابت دو خودروساز بوده که بهتدریج به تولیدانبوه محصول و بحثوجدل بین طرفداران هم رسیده است؛ اما نحوهی شروع رقابت دو خودروساز مهم نیست؛ چراکه درنهایت باعث شده هر دو شرکت در عرضهی محصولات بهتر و افزایش کیفیت خدمات بیشتر تلاش کنند.
در این مقاله، با نگاهی به سالهای گذشته، بهترین رقابت بین خودروسازان را بررسی میکنیم. این رقابت میتواند بین دو خودروساز در سطح مدیریت کلان یا بین دو مدل تولیدی باشد.
در سالهای گذشته، بنتلی و رولز رویس، دو برند اصیل بریتانیایی، همیشه بر سر تولید لوکسترین خودرو جهان رقابت کردهاند. رولز رویس از بنتلی قدیمیتر است و درواقع از سال ۱۹۳۱ تا سال ۱۹۹۸، برند بنتلی دراختیار رولز رویس بود. در این مدت، رقابت این دو شرکت انگلیسی بسیار دوستانه بود و حتی در برخی مدلها، از قطعات و مهندسی مشترک استفاده میکردند. در سال ۱۹۸۰، شرکت بزرگ ویکرز (Vickers) مالک بنتلی و رولز رویس شد و از آن بهبعد، راه این دو تولیدکنندهی خودروهای لوکس انگلیسی هم تغییر کرد. بنتلی بهتدریج بهسمت تولید خودروهای لوکس با چاشنی رانندگی اسپرت رفت. این هدف بهخصوص زمانی با شدت بیشتری دنبال شد که بنتلی دراختیار بزرگترین خودروساز آلمان قرار گرفت.
سال ۱۹۹۷، ویکرز اعلام کرد رولز رویس برای فروش آماده شده است. در آستانهی آغاز دههی ۲۰۰۰، فروش دو برند اصیل بریتانیایی مطرح شد و فولکس واگن و بیامو خریدار قطعی بودند. بیامو و ویکرز در تولید پیشرانههای هواپیما همکاری میکردند و بیامو پیشرانه و برخی قطعات خودروهای رولز رویس و بنتلی را نیز تأمین میکرد؛ بنابراین، فروش رولز رویس به این گروه آلمانی منطقی بهنظر میرسید. بااینحال، درنهایت این فولکس واگن بود که با پیشنهاد مبلغ بیشتر، رولز رویس و بنتلی را خرید؛ البته طراحی، مدل، تولید و تأسیسات اجرایی رولز رویس دراختیار فولکس واگن قرار گرفت و حق استفاده از نام این برند انگلیسی همچنان برای انگیسیها باقی ماند.
مشکل اصلی از جایی آغاز شد که بیامو میتوانست با اعلان ۱۲ ماهه، روند تأمین پیشرانه و قطعات را متوقف کند. فولکس واگن نمیتوانست در این ۱۲ ماه، ساختار خودروهای بنتلی و فولکس واگن را تغییر دهد و دوباره مهندسی کند؛ بنابراین آلمانیها وارد مذاکره شدند. دو خودروساز آلمانی درنهایت بهتوافق رسیدند که از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲، بیامو پیشرانه و قطعات دیگر خودروها را تأمین کند و حق استفاده از نام و لوگو رولز رویس را داشته باشد. از سال ۲۰۰۳، فولکس واگن مالک کامل بنتلی و برند رولز رویس هم سرانجام به زیرمجموعههای بیامو اضافه شد. پس از سالها همکاری، بنتلی و رولز رویس از هم جدا و در قراردادی عجیب به دو خودروساز آلمانی فروخته شدند.
در چند سال گذشته، بنتلی و رولز رویس در برخی کلاسهای خودرو مثل شاسیبلند رقابتی شدید داشتهاند. علاوهبراین، بنتلی مولسان (Bentley Mulsanne) و رولز رویس فانتوم (Rolls-Royce Phantom) دو سدان بسیار لوکس و رقیب هستند. البته بنتلی مولسان پس از ۱۰ سال تولید، سرانجام از میدان رقابت بیرون میرود و جای خود را به شاسیبلند جدیدی میدهد؛ اما رولز رویس تولید فانتوم را ادامه خواهد داد و در کلاس سدانهای بسیار لوکس بدون رقیب خواهد شد.
بیامو و مرسدس بنز بیش از یک قرن است در آلمان فعالیت میکنند. چند دهه پیش، این دو خودروساز آلمانی رقیب محسوب نمیشدند؛ زیرا بیامو به تولید خودروهای خانوادگی سریع و مسابقهدادن با آنها مشغول بود و مرسدس بنز هم لوکسبودن محصولات و عرضهی سدانهای بزرگ برای مهمترین افراد جهان را ترجیح میداد. بااینحال، این دو برند پرطرفدار در دههی ۱۹۸۰ رقابت جذابی شروع کردند که تا امروز هم ادامه دارد و یکی از جدالهای تنگاتنگ خودروسازی است. داستان از جایی شروع شد که مرسدس بنز با عرضهی خودروهای اسپرت و بیامو هم با تولید محصولات لوکس به قلمرو یکدیگر وارد شدند.
مرسدس بنز W123 محصول سال ۱۹۷۵ و بیامو سری 5 نسل E28 اولین قسمت از سریال جذاب رقابت طولانی این دو خودروساز آلمانی بودند. قسمت دوم رقابت بیامو و مرسدس بنز جذابتر بود؛ چراکه مرسدس بنز W124 و بیامو E34 شباهتهای زیادی داشتند. مرسدس بنز و بیامو هنوز هم رقابت قدیمی را حفظ کردهاند و در سال ۲۰۲۰، بیشتر از همیشه محصولات باکیفیت و شبیه بههم تولید میکنند. یکی از جنبههای جالب رقابت این دو برند، همکاری در شرایط ضروری است. بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۹، دایملر، شرکت مالک مرسدس بنز و بیامو در راهاندازی برنامههای خدمات اشتراک سواری همکاری کردند. علاوهبراین، بیامو و دایملر در توسعهی فناوری خودران و حملونقل آینده نیز همکاری خواهند کرد. رقابت بیامو و مرسدس بنز همیشه با بازیهای تبلیغاتی و شعارهای آلمانی، جذاب و سالم بوده است.
بوگاتی با تولید ابرخودرو ویرون، میدان رقابت جدیدی در دههی ۲۰۰۰ آغاز کرد. این برند فرانسویآلمانی چند سال در این میدان تنها بود؛ اما شرکتهای دیگر یکییکی اضافه شدند. رقابت کونیگزگ و بوگاتی برای ثبت رکورد سریعترین خودرو جهان آغاز شد. کونیگزگ جوانترین و البته سرسختترین رقیب بوگاتی در این زمینه است. بوگاتی سال ۲۰۱۰ با ویرون رکورد جدیدی (۴۳۰ کیلومتربرساعت) ثبت و توجه کونیگزگ را جلب کرد. کونیگزگ پس از سالها مهندسی، رکورد بوگاتی را با مدل آگرا RS در سال ۲۰۱۷ درهم شکست. رکورد سرعت کونیگزگ ۴۴۷ کیلومتربرساعت بود و بوگاتی را وادار کرد محصول جدیدی عرضه کند.
بوگاتی که عنوان سریعترین خودرو جهان را از دست داده بود، نهایت سرعت ۳۰۰ مایلبرساعت (۴۸۲ کیلومتربرساعت) را هدف گرفت و برای این منظور، نسخهای ویژه از مدل شیرون را تولید کرد. شیرون سوپراسپرت 300+ جدیدترین محصول بوگاتی محسوب میشود که با هدف شکستن رکورد سرعت تولید شده است. بوگاتی با این خودرو و رانندگی اندی والاس توانست رکورد سرعت ۴۸۹ کیلومتربرساعت را ثبت کند. این سرعت معادل ۳۰۴ مایلبرساعت است؛ بنابراین بوگاتی موفق شد اولین شرکت در جهان باشد که خودرویی جادهای با نهایت سرعت بیش از ۳۰۰ مایلبرساعت تولید میکند. پس از رکوردگیری این مدل از شیرون، مدیران ارشد بوگاتی اعلام کردند از میدان رقابت برسر بیشترین نهایت سرعت خودرو بیرون میروند و هدف دیگری دنبال خواهند کرد.
شرکتهای دیگری مثل هنسی بهدنبال تولید خودروهای سریعتر هستند؛ اما بازهم این کونیگزگ است که با رونمایی ابرخودرو Jesko Absolute، شایستهترین رقیب برای بوگاتی در نظر گرفته میشود. کونیگزگ براساس دادههای شبیهسازی کامپیوتری، نهایت سرعت ابرخودرو جدیدش را ۵۳۱ کیلومتربرساعت محاسبه کرده است. Jesko Absolute با شعار سریعترین خودرو تاریخ کونیگزگ بهزودی وارد مرحلهی نهایی تولید میشود و احتمالا رکورد بوگاتی شیرون سوپراسپرت 300+ را خواهد شکست. جالب این است که درست مانند بوگاتی، کریستین فنکونیگزگ هم اعلام کرده است Jesko Absolute آخرین خودرو این شرکت است که با هدف رکوردگیری نهایت سرعت تولید میشود. بنابراین، شیرون سوپراسپرت 300+ و Jesko Absolute آخرین رقابتکنندههای بوگاتی و کونیگزگ هستند؛ البته شاید در آینده و با توسعهی فناوری برقی، این دو شرکت در نسل جدید صنعت خودروسازی دوباره به میدان رقابت بازگردند.
دو برند قدیمی کادیلاک و لینکلن سالها است که در خانه و زیرسایهی جنرال موتورز و فورد رقابت میکنند. خودروهای ویژه لینکلن چند دهه پیش انتخاب اول دولت و رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بودهاند؛ اما در چند سال گذشته، کاخسفید بیشتر میزبان محصولات کادیلاک بوده است. هر دو برند خودروساز لوکس آمریکایی در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ وضعیت سختی را پشتسر گذاشتند. درواقع، در این دوران بود که مقامهای کادیلاک و لینکلن درک کردند تنها فروش خودرو به سران کشور و دولت، برای رسیدن به درآمد لازم و کسب شهرت جهانی کافی نیست. حتی فورد در بحران مالی سال ۲۰۰۸، تصمیم گرفت لینکلن را برای همیشه منحل کند.
پس از سالها آزمون و خطا، لینکلن و کادیلاک این روزها خودروهایی تولید میکنند که واقعا لوکس هستند. با اینکه برخی از محصولات این دو شرکت براساس دیگر خودروهای جنرال موتورز و فورد تولید میشوند، چاشنی لوکسبودن واقعا به آنها اضافه شده است. نکتهی مهم دیگر برای احیای کامل لینکلن و کادیلاک در دههی ۲۰۲۰، تغییر شیوهی مدیریت است؛ برخلاف سالهای گذشته، محصولات جدید این دو برند لوکس آمریکایی، تنها با هدف کپی خودروهای آلمانی تولید نمیشود.
در تاریخ موتوراسپرت و مسابقههای اتومبیلرانی، رقابتهای بزرگی ثبت شده است؛ اما نبرد فراری و فورد در دههی ۱۹۶۰، یکی از رقابتهای ماندگار و نفسگیر محسوب میشود. شاید در نگاه اول، رقابت فراری و فورد عجیب بهنظر برسد. در یک طرف، خودروساز بزرگ آمریکایی را داریم که در سطح تولیدانبوه فعالیت میکند و در طرف دیگر، فراری ایستاده است که درمقایسهبا فورد، شرکتی کوچکتر با ظرفیت تولید کمتر است؛ اما محصولاتش با قیمت گرانتر و در سطحی کاملا متفاوت عرضه میشوند. دعوای فورد و فراری از زمانی شروع شد که خودروساز آمریکایی نتوانست برند اسب سرکش ایتالیایی را تصاحب کند.
فورد با هدف شرکت در موتوراسپرت بهدنبال خریدن فراری بود؛ اما پس از اینکه با جواب منفی انزو فراری روبهرو شد، هنری فورد دوم دستبهکار شد. مدیرعامل فورد تصمیم گرفت به هر قیمتی، فراری را در زمین بازی اصلیاش و پیست مسابقه شکست دهد. بنابراین، با کمک ستارههای خودروسازی و تیونینگ مثل کرول شلبی و کِن مایلز، موفق شد فراری را در مسابقه ۲۴ ساعتهی لمان سال ۱۹۶۶ شکست دهد. این رقابت تا سال ۱۹۶۹ در لمان ادامه یافت و چهار سال پیاپی، فورد برترین خودروساز در این مسابقه شناخته شد.
فصل اول رقابت فورد و فراری در دههی ۱۹۶۰ خاتمه یافت؛ اما فورد با تولید نسل جدید مدل GT باردیگر فراری را به مسابقه دعوت کرد. سال ۲۰۱۵، فورد با مدل GT و فراری با مدل 488 GTE در مسابقه ۲۴ ساعته لمان و کلاس GTE-Pro شرکت کردند که فورد دوباره فراری را شکست داد. در سال ۲۰۱۹، فورد اعلام کرد با حمایت کارخانه در مسابقات ۲۴ ساعته لمان شرکت نمیکند؛ اما تیمهای مختلف میتوانند با خودرو این شرکت مسابقه دهند. شاید در آینده، فصل سوم رقابت قدیمی فورد و فراری بازهم در لمان شکل گیرد.
فروچو لامبورگینی پس از اینکه از خرج هزینههای هنگفت برای تعمیر خودرو فراریاش خسته شد، سال ۱۹۶۳ شرکت خودش را تأسیس کرد. بنابراین، لامبورگینی حتی قبل از اینکه شرکت خوروسازی باشد، با هدف رقابت با فراری شکل گرفته است. اولین خودرو این شرکت، مدل 350GT، نتوانست رقیب شایستهای برای محصولات فراری باشد؛ البته 305GT بیشتر پایههای لامبورگینی برای تبدیل به شرکت بزرگ را ایجاد کرد. در سال ۱۹۶۴، شرکتهای کوچک زیادی وجود داشتند که مدلهای زیبا با ظرفیت تولیدمحدود عرضه میکردند؛ اما 350GT با پیشرانه بزرگ و طراحی زیبا، طرفدار پیدا کرد.
لامبورگینی در سال ۱۹۶۶ با عرضهی مدل افسانهای میورا، اینبار توجه تمام علاقهمندان دنیای خودرو و مدیرعامل فراری را جلب کرد. میورا را میتوان بنیانگذار کلاس سوپراسپرتها دانست که فراری برای رقابت با آن، اولین خودروی جادهای ۱۲ سیلندرش با طرح موتورمیانی را سال ۱۹۷۳ تولید کرد. رقابت همیشگی لامبورگینی و فراری این روزها هم ادامه دارد؛ اما شرایط هر شرکت بسیار متفاوت است. لامبورگینی برای اینکه بتواند در بازار باقی بماند، زیر چتر بزرگ فولکس واگن قرار گرفت و با حمایت مالی آلمانیها، نسل جدید سوپراسپرتهای جذابش با پیشرانههای تنفسطبیعی را عرضه کرد. درمقابل، فراری پس از سالها زیرمجموعهی فیات بودن، سرانجام به برندی مستقل با مدیریت کامل ایتالیاییها تبدیل شد. در بین خودروهای شهری و جادهای، لامبورگینی و فراری تقریبا مخاطب خاص خودشان را پیدا کردهاند؛ اما در دنیای موتوراسپرت بهلطف میراث ارزشمند انزو فراری، خودروساز مارانلو برتر از لامبورگینی ظاهر شده است.
بزرگترین خودروسازهای فرانسه بیش از یک دهه است که در خانه و دیگر کشورهای جهان رقابت نزدیکی دارند. در این رقابت طولانی، رنو بهتر از پژو عمل کرده است؛ البته پژو هم گاهی اوقات بالاتر از رنو قرار گرفت؛ اما این برتری چندان ماندگار نبود. پژو بهویژه در چند سال گذشته رشد چشمگیری کرده است. در دههی ۲۰۱۰، با خریدن برندهای اوپل (Opel) و واکسال (Vauxhall)، پژو بزرگتر از گذشته شده است. سال گذشته بزرگترین خودروساز فرانسه با نام گروه PSA تشکیل شد. در این گروه پژو، سیتروئن، اوپل، واکسال و DS متحد شدهاند تا بازار فرانسه و برخی کشورهای دیگر را در دست بگیرند.
درحالیکه سیتروئن و پژو با برند DS مشتریهای طرفدار خودروهای لوکس را هدف گرفتهاند، رنو خودروهای داچیا را برای کشورهای درحالتوسعه عرضه میکند. در فرانسه، رقابت رنو و پژو تقریبا مثل گذشته است؛ ولی رنو هنوز هم فروش بیشتری دارد. با اینکه گروه PSA پژو بزرگترین خودروساز فرانسه است و مدل 208 این شرکت هم پرفروشترین خودرو در این کشور بود، درمجموع، رنو پیروز میدان داخلی محسوب میشود. این احتمال وجود دارد که رقابت رنو و پژو در چند سال آینده کاملا تغییر کند؛ چراکه گروه PSA در حال ادغام پنجاهپنجاه با فیات کرایسلر (FCA) است و درمقابل، اتحاد رنو و نیسان مثل گذشته در حال گسترش نیست.
شرکت خودروسازی تسلا سال ۲۰۰۳ شکل گرفت و اولین محصولش برپایهی خودرو بنزینی تولید شد. نسل اول تسلا رودستر سال ۲۰۰۶ عرضه شد و درواقع، مدل برقی لوتوس الیس بود. تسلا رودستر ۲۰۰۶ چیزی جز فاجعه نبود؛ اما همین شکست باعث شد این شرکت نوپا هدف بزرگی را انتخاب و با فناوری برقی تمام برندهای بزرگ و باسابقه را به رقابت دعوت کند. استارتاپهای زیادی با اهداف بزرگ و پروژههای جاهطلبانه به خودروسازی وارد میشوند و با عرضهی تسلا رودستر ۲۰۰۶، بسیاری از افراد تصور میکردند سرنوشت این شرکت آمریکایی هم مثل دیگر برندهای نوپا خواهد بود؛ اما تسلا با تولید اولین خودرو اختصاصیاش در سال ۲۰۱۲، همه را شگفتزده کرد.
تسلا مدل S خودرو برقی جاداری بود که در کلاس سدانهای لوکس، بهطورمستقیم با خودروسازهای بزرگ آلمانی وارد میدان رقابت شد. تسلا با فناوری برقی و خودران محصولاتی عرضه کرد که با خودروهای دیگر شرکتها متفاوت بودند؛ بههمیندلیل در دههی ۲۰۱۰، تسلا با سرعت باورنکردنی طرفداران بسیاری پیدا کرد. درحقیقت، تسلا میدان رقابتی ایجاد کرد که تنها خودش در آن حضور داشت. با اینکه کمی طول کشید، سرانجام خودروسازهای بزرگ به تسلا و محصولاتش واکنش نشان دادند. پورشه تایکان اولین رقیب واقعی تسلا مدل S شمرده میشود که تا امروز، تحسین کارشناسان را بههمراه داشته است.
با شروع دههی ۲۰۲۰، تقریبا تمام خودروسازهای بزرگ به میدان رقابتی وارد شدهاند که تسلا ایجاد کرده است. درواقع، تسلا دیگر تنها نیست و بهزودی کیفیت محصولاتش در بازار واقعی رقباتی محک زده میشود. بهعنوان مثال، تسلا مدل Y باید با آئودی Q4، فیسکر اوشن (Fisker Ocean)، فورد موستانگ Mach-E، مرسدس بنز EQA، نیسان آریا (Nissan Ariya) و محصولات در حال تولید برندهای دیگر رقابت کند. با اینکه تسلا تا امروز پیروز میدان بوده است، باید دید در آینده و با شکلگرفتن رقابت واقعی، این شرکت آمریکایی با مدیریت ایلان ماسک چه وضعیتی خواهد داشت.
رقابت در خودروسازی، تنها بهصورت مستقیم بین دو برند نیست؛ بلکه دو مدل خودرو هم میتوانند با هدف رقابت مستقیم تولید شوند. شرکت الپین سال ۱۹۵۴ بهعنوان زیرمجموعه رنو تأسیس شد و پس از تولید چند خودرو اسپرت، این برند فرانسوی رقیب برخی از محصولات پورشه در نظر گرفته شد. الپین نتوانست رقیب پورشه شود و رنو سرانجام در سال ۱۹۹۵، این شرکت را منحل کرد؛ اما در سال ۲۰۱۷، الپین با حمایت رنو دوباره به خودروسازی بازگشت و اینبار نسل دوم A110 را با هدف رقابت مستقیم با پورشه 718 کیمن تولید کرد.
هر دو خودرو کوپههای سبکوزن موتورمیانی با رانندگی اسپرت و لذتبخش هستند؛ اما الپین A110 فقط با جعبهدنده خودکار عرضه شده است؛ درحالیکه خریداران پورشه 718 میتواند جعبهدندهی دستی را هم انتخاب کنند. الپین A110 سرسختترین رقیب پورشه 718 کیمن است؛ اما برندهی رقابت جدید فرانسویها و آلمانیها در این کلاس از خودرو دقیقا مشخص نیست. برخی از کارشناسان محصول پورشه را محصول برتر معرفی میکنند؛ اما تعدادی هم مثل نشریهی اتوکار (Autocar)، الپین A110S را خودرو بهتری از 718 کیمن T توصیف کردهاند.
خودروهای استیشن در کشورهای اروپایی فروش درخورتوجهی دارند و دو خودروساز آلمانی مرسدس بنز و آئودی، محصولات باکیفیتی در این کلاس تولید میکنند. آئودی اولین نسل از RS6 Avant را براساس مدل RS 2 Avant تولید کرد. پس از اینکه استیشن قدرتمند آئودی فروش مناسبی تجربه کرد، مرسدس بنز هم ایدهی نصب پیشرانهی بزرگ در استیشن لوکس و مجهز را جدی گرفت. مرسدس بنز E63 را سال ۲۰۰۷ برای رقابت با RS6 Avant تولید کرد و خریداران خودروهای استیشن با دو انتخاب برجسته از آلمان روبهرو شدند.
پس از گذشت ۱۳ سال رقابت، هر دو استیشن آلمانیها از پیشرانهی چهارلیتری با دو توربوشارژر و قدرتی حدود ۶۰۰ اسببخار استفاده میکنند. محصول آئودی بیشتر مناسب رانندگی روزمره و راحت است؛ اما استیشن مرسدس بنز، رانندگی تهاجمی و لذتبخشتری دارد. رقابت RS6 Avant و AMG E63 تقریبا برابر است؛ اما آئودی در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد استیشن جذابش (نسل چهارم RS6 Avant) را اولینبار به بازار آمریکا وارد میکند. مرسدس بنز سالها است که AMG E63 را در آمریکایشمالی عرضه میکند؛ بنابراین، حالا در این منطقه هم باید با رقیب قدیمیاش روبهرو شود. باتوجهبه سلیقهی مشتریهای آمریکایی و گسترش رقابت آلمانیها به این کشور، قطعا نسل جدید این دو استیشن خوشساخت نبرد جدیدی در بخش قدرت پیشرانه آغاز میکنند.
داستان کامارو و موستانگ رقابت تمامعیار آمریکایی قدیمی و جذابی است. فورد سال ۱۹۶۴ فورد موستانگ را در کلاس کاملا جدید خودروهای پونی (Pony car) برای کنارزدن شورولت کورویر (Chevrolet Corvair) عرضه کرد. موستانگ که از هرجنبهای برتر از کورویر بود، خیلی زود به موفقیت رسید. مدیران ارشد شورولت شکست کورویر را قبول کردند و برای تولید مدلی کاملا جدید دست به کار شدند و شورولت کامارو بهعنوان رقیب همیشگی فورد موستاگ سال ۱۹۶۶ عرضه شد.
رقابت این خودرو آمریکایی از دههی ۱۹۶۰ تا امروز ادامه دارد و موستانگ و کامارو، تنها خودروهای پونی باقیمانده در بازار هستند. تا امروز، ۶ نسل از موستانگ و کامارو تولید شده و جدیدترین مدلها در نسخههای کوپه و کروک با پیشرانههای کوچک و بزرگ چهار سیلندر توربوشارژ و V8 بههمراه جعبهدندههای دستی و خودکار دردسترس هستند. فورد موستانگ در بخش فروش جهانی، بسیار جلوتر از شورولت کامارو حرکت میکند؛ اما بسیاری از علاقهمندان دنیای خودرو معتقد هستند کامارو، تنها خودرو پونی واقعی بازار است و موستانگ از ریشهها فاصله گرفته و در کلاس مدلهای اسپرت قرار میگیرد. دیدگاه شما چیست؟ موستانگ یا کامارو؟
آمریکا بزرگترین میدان رقابت پیکاپها است و دو مدل شورولت سیلورادو و فورد F-150 هم از قدیمیترین وانتها هستند. چهار دهه است که سری F پیکاپهای فورد پرفروشترین خودرو در آمریکا هستند و شورولت بهدنبال کسب این عنوان است. شورولت با جدیدترین نسل از پیکاپ سیلورادو (Chevrolet Silverado) بیشتر از همیشه به فورد نزدیک شده؛ اما هنوزهم انتخاب اول آمریکاییها سری F و مدل F-150 است؛ بهطوریکه در سال ۲۰۱۹، نزدیک به ۹۰۰ هزار دستگاه پیکاپ سری F فورد در این کشور فروخته شد.
سری F فورد چند مدل پیکاپ سبک و سنگین را شامل میشود؛ اما F-150 معروفترین و محبوبترین نسخه در این سری است. باتوجهبه آمار فروش خودرو در سال گذشته، فورد در سال ۲۰۲۰ رقیب دیگری هم دارد. پیکاپهای رم (Ram) جلوتر از شورولت سیلورادو در جایگاه دوم پرفروشترینها هستند و با درنظرگرفتن افزایش فروش ۱۸ درصدی وانتهای رم، فورد در سال ۲۰۲۰ رقابت سختتری تجربه میکند؛ بااینحال، هنوزهم فاصلهی فورد با دیگر شرکتها بسیار زیاد است.
فراری لافراری و مکلارن P1 و پورشه 918 اسپایدر در چند سال گذشته، سه رقیب مقدس و تحسینشدهی عصر جدید دنیای خودرو بودهاند. این سه ابرخودرو ایتالیایی و بریتانیایی و آلمانی بهترتیب در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ معرفی شدند و هدف از تولیدشان، نمایش تواناییهای چشمگیر قوای محرکهی هیبرید و فناوری برقی بود. هر سه مدل در فهرست محصولات ویژه و تولیدمحدود فراری و مکلارن و پورشه قرار داشتند و در کمتر از سه ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت رسیدند و با وجود قیمت میلیوندلاری، خیلی زود فروخته شدند.
محصولاتی با اهمیت لافراری و P1 و 918 اسپایدر در صنعت خودروسازی کمتعداد هستند؛ بنابراین، جای تعجبی نیست هنوزهم جایگزین شایستهای ندارند. هر سه شرکت فراری و مکلارن و پورشه با تولید این خودروها در فناوری برقی و تجاریسازی محصولات الکتریکی و هیبرید پیشرفت درخورتوجهی کردند. درحقیقت، خودروهای هیبرید و برقی جدید این برندها براساس دانش کسبشده در توسعهی ابرخودروهای هفت سال پیش تولید میشوند و بهزودی مدلهای پیشرفتهتر هم به بازار خواهند رسید.
باتوجهبه فروش بینظیر بیتل کلاسیک، فولکس واگن برای تولید نسل جدید این خودرو افسانهای وظیفهی سنگینی داشت. با اینکه جسارت آلمانیها و نسل دوم بیتل چندان موفقیتآمیز نبود، میدان رقابت جدیدی را زنده کرد. با رونمایی بیتل جدید در سال ۱۹۹۸، مینی با حمایت بیامو از فرصت طلایی ورود به قرن بیستویکم استفاده کرد. مینی جدید با مهندسی بیامو سال ۲۰۰۰ عرضه شد و محصولی موفقی بود.
سال ۲۰۰۷، فیات 500 هم به جمع فولکس واگن بیتل و مینی اضافه شد. در کشورهای اروپایی، مینی و فیات 500 فروش درخورتوجهی تجربه کردند و فولکس واگن بیتل کمکم بهحاشیه رفت. مینی با کیفیت ساخت آلمانی و فیات 500 بهدلیل طراحی زیبا و قیمت مناسب، مشتریهای زیادی پیدا کردند. با حذف فولکس واگن، مینی و فیات در دو دههی گذشته رقابت نزدیکی کردهاند که همچنان ادامه دارد. فیات برای دههی ۲۰۲۰، مدل برقی 500 را آماده کرده است و بیامو و مینی هم بهزودی نسل چهارم محصولشان را رونمایی میکنند. رقابت این دو خودرو در دهه ۲۰۲۰ کمی تفاوت دارد: فیات 500 فقط در مدل برقی تولید و در آمریکا فروخته نمیشود؛ اما مینی در دو نسخهی بنزینی و برقی عرضه خواهد شد.
پس از سالها تولید بدون رقیب شاسیبلند جیپ رنگلر (Jeep Wrangler)، سرانجام فورد با نسل جدید برونکو (Ford Bronco) با این خودرو روبهرو خواهد شد. رنگلر از سال ۱۹۸۶ تولید میشود و تقریبا رقیب مستقیمی نداشته است. البته تویوتا با مدل FJ Cruiser میتوانست دربرابر جیپ قرار بگیرد؛ اما این شاسیبلند ژاپنی در نسخهای با سقف بازشو عرضه نشد. فورد برونکو با شاسی مستقل و سقف بازشو و مدلهای دودر و چهاردر، رقیب واقعی و مستقیم جیپ رنگلر خواهد بود و بهزودی رونمایی میشود.
درکنار رقابت مرسدس بنز و بیامو، جدال سدانهای بزرگ ژاپنیها هم بسیار جذاب است. هوندا آکورد و تویوتا کمری از دههی ۱۹۸۰ رقابتی را شروع کردهاند که هر لحظهی آن، بهنفع مشتری و بازار جهانی خودرو بوده است. هر دو سدان هوندا و آکورد با ویژگیهایی چون ارزش کافی دربرابر قیمت مناسب و کیفیت ساخت مثالزدنی، در فهرست خودروهای پرفروش آمریکا قرار دارند. در چند سال گذشته، رقابت این دو سدان ژاپنی بهنوعی همکاری برای رویارویی با شاسیبلندها و کراساورها تبدیل شده است. نسل جدید آکورد و کمری ارزش خرید بسیار زیادی دارند و بهترین سدانها در کلاس خودشان هستند. بااینحال، باید با واقعیت روبهرو شد: شاسیبلندها و کراساورها متقاضی بیشتری دارند. درواقع، هوندا CR-V و تویوتا RAV4 در سال ۲۰۱۹، بیشتر از آکورد و کمری مشتری داشتهاند.
درحالت کلی، جیپ گرند وگینر (Jeep Grand Wagoneer) و لندرور رنجرور نباید در یک میدان رقابت قرار بگیرند. این دو خودرو با هدف متفاوتی تولید شدند؛ اما در دههی ۱۹۸۰ با افزایش تقاضا برای شاسیبلندهای لوکس، رقابتی ناخواسته شکل گرفت. لندرور در دههی ۱۹۹۰ رنجرور را بهسمت شاسیبلند لوکس تمامعیار برد؛ اما جیپ مدل گرند چروکی را عرضه کرد که در کلاس مدلهای تولیدانبوه با قیمت نسبتا مناسب قرار میگیرد. جیپ بهزودی مدل جدید گرند وگنیر را رونمایی میکند تا رنجرور پس از سالها، دوباره با رقیب آمریکاییاش روبهرو شود.
سری اول و دوم و سوم لندرور کلاسیک و مدلهای قدیمی تویوتا لندکروزر انتخاب اول ماجراجویان در رانندگی خارج از جاده بودند. این شاسیبلندهای آفرود انگلیسی و ژاپنی ساده و سرسخت بودند و هر مأموریتی را با موفقیت پشتسر گذاشتند. دو مدل دیفندر ۹۰ و ۱۱۰ سال ۱۹۸۳ جایگزین لندرور سری سه شدند و تویوتا هم سری ۷۰ لندکروزر را سال ۱۹۸۴ عرضه کرد که هنوزهم در برخی کشورها تولید میشود. رقابت این دو شاسیبلند ماندگار همچنان ادامه دارد و لندرور پس از چند دهه، نسل دوم دیفندر را رونمایی کرده است. دیفندر جدید کوچکتر از لندکروزر است؛ اما برخی نسخههای این شاسیبلند انگلیسی رقیب مستقیم لندکروزر پرادو محسوب میشوند. دیفندر ۲۰۲۰ با لندکروزر ۲۰۰۷ رقابت خواهد کرد. شاید وقتش باشد که تویوتا نسل جدید لندکروزر را بهمیدان بفرستند.
بدونشک، یکی از رقابتهای ماندگار دنیای خودروسازی، رویارویی میتسوبیشی و سوبارو در مسابقات رالی و محصولات تولیدی است. این دو خودروساز ژاپنی در دههی ۱۹۹۰ بهطورمستقیم در مسابقات رالی قهرمانی جهان (WRC) رقابت میکردند که درنهایت، به محصولات تولیدی لنسر ایوولوسن و ایمپرزا WRX منجر شد. در دههی ۲۰۰۰، میتسوبیشی و سوبارو بهتدریج رالی را ترک کردند و لنسر ایوولوشن و ایمپرزا WRX به ستارههای دنیای تیونینگ تبدیل شدند. پس از سالها رقابت این دو مدل، میتسوبیشی تولید لنسر را بدون نسخهی جایگزین در سال ۲۰۱۶ متوقف کرد؛ اما سوبارو مدل ایمپرزا را با نام جدید WRX STI زنده نگه داشت و نسل جدیدش را عرضه کرد. درحالیکه بهزودی نسل جدید سدان قدرتمند و خوشساخت سوبارو WRX STI معرفی خواهد شد، میتسوبیشی لنسر را فراموش کرده و حتی امکان دارد از کد مقدس «ایوولوشن» در مدل کراساور و شاسیبلند استفاده کند.
پاسخ ها