نداشتن دوربین و تجهیزات پیشرفته بهانهای است که اغلب عکاسان برای توجیه عدم موفقیت خود میآورند و هر شخصی به جز خود را سرزنش میکنند.
بزرگترین و رایجترین اشتباه عکاسان تمام ژانرها این است که با خودشان صادق نیستند. همه ایدهی عکاس شدن و کسب درآمد از آن را دوست دارند اما از بخش اصلی آن یعنی سخت کار کردن، تحمل فشارها و هرآنچه برای به موفقیت رساندن یک کسبوکار کوچک لازم است فرار میکنند. این افراد تنها جنبهی تفریحی عکاسی را دوست دارند، اینکه بعدازظهرها در کافیشاپ با دوستان خود وقت بگذارنند، تنها از سوژههای موردعلاقهی خود عکس بگیرند و دیگران را نقد کنند؛ البته انجام این کارها اشتباه نیست اما نباید انتظار درآمد ثابتی برای پرداخت هزینههای زندگی را از این راه داشت.
دومین اشتباه بزرگ این است که عکاسان غیرموفق همیشه در حال سرزنش کردن دیگران هستند. مقصر دانستن همه به جز خودمان، بدون شک راحتترین راه برای توجیه اشتباهات است. «اگر دوربینی که استفاده میکنم، مگاپیکسل بالاتری داشت مطمئنا تصاویری حتی بهتر از عکاسان شناختهشده ثبت میکردم» معمولا این جمله را زیاد از عکاسانی میشنویم که همیشه دیگران یا امکانات کم خود را دلیل عدم موفقیت میدانند. عکاسی که سطح کاری متوسطی داشته باشد مطمئنا با یک دوربین پیشرفته نیز نمیتواند موفق شود. عکاسانی که به شهرت جهانی میرسند از همان ابتدا پیشرفتهترین تجهیزات را در اختیار ندارند بلکه کار خود را با کمترین امکانات آغاز میکنند و کمکم با کار کردن هزینهی تجهیزات پیشرفته را با انجام پروژههای مختلف بهدست میآورند.
پس اگر میخواهید عکاسی را بهعنوان یک کسبوکار حرفهای آغاز کنید با خودتان صادق باشید. جلوی آینه بروید، به خودتان نگاه کنید و بپرسید آیا میخواهید یک عکاس حرفهای شوید؟ اگر پاسختان مثبت است خواندن ادامهی این مطلب کمک میکند در مسیر صحیح رسیدن به این هدف قرار بگیرید.
تنبلی را کنار بگذارید و از سوژههایی که قصد درآمدزایی دارید عکاسی کنید. اگر به عکاسی از مراسم عروسی علاقه دارید، بهعنوان دستیار عکاس در مراسم عروسی شرکت کنید، از دوستان خود پرتره بگیرید، کارآموزی کنید و از هیچ تلاشی برای قوی کردن پورتفلیوی خود دریغ نکنید. اگر عکاسی از معماری را دوست دارید، ساختمانها یا بناهای الهامبخش را پیدا کنید و ساعتها از آنها عکاسی کرده تا تجربه کسب کنید. اگر به تهیهی مستند علاقه دارید، پروژهی کوچک شخصی را آغاز کنید. اولین گام این است که فعال باشید و عکاسی از هر موضوعی که میخواهید از آن درآمد کسب کنید را آغاز کنید.
بسیاری از عکاسان معروف در شبکههای اجتماعی حساب کاربری دارند؛ افرادی که در زمینهی کاری مورد علاقهی شما کار میکنند را پیدا کرده و دنبال کنید. فعالیت این افراد را زیر نظر بگیرید و روند کاری آنها را از ابتدا تا زمان حال با دقت مطالعه کنید. البته منظور از این کار تقلید کردن نیست، سعی کنید مواردی مانند نحوهی تعامل با مشتری، نحوهی انجام کار، فعالیتهای پشت صحنهی عکاسی و... را از آنها یاد بگیرید. هر شخص مانند کتابی است که میتوان از تجارب آنها یاد گرفت، بنابراین فعالیتهای آنلاین را دست کم نگیرید.
اینفلوئنسرهای یوتیوب و اینستاگرام از طریق بررسی محصولات و آموزش درآمد کسب میکنند که البته نکتهی منفی ندارد و میتوان برخی اصول عکاسی را از آنها یاد گرفت؛ اما اغلب این افراد کسانی هستند که به دلیل تعداد دنبالکنندهی بالا معروف شدهاند و لزوما مهارتهای عکاسی دلیل موفقیت آنها نیست.
اینفلوئنسرها مهارتهایی دارند که شاید بسیاری از مردم نداشته باشند و از این همین راه کسب درآمد میکنند اما این به این معنا نیست که در عکاسی استعداد دارند. اگر نگاهی به کارها و مشتريهای آنها بیندازید متجه میشوید که کارهای حرفهای عکاسی انجام نمیدهند و شرکتهای بزرگ دوربینسازی مشتری این افراد نیستند.
البته دنبال کردن اینفلوئنسرها و بررسی فعالیت آنها اشتباه نیست اما تفاوت کار آنها با آثار عکاسان حرفهای را در نظر بگیرید.
ببینید چه ویژگی عکسهای شمار را خاص و منحصربهفرد میکند، خریداران این مدل عکسها را پیدا کنید و ببینید چگونه میتوانید عکسهای خود را به آنها بفروشید. البته گفتن این موضوع از انجام دادن آن سادهتر است اما خواندن داستان شخصی جاستین مات (Justin Mott)، عکاس و ویرایشگر حرفهای که برندهی جایزه شده است شاید در این زمینه کمک کند. او در مورد تجربهی شخصی خود میگوید:
بازار ویرایش عکس، سالها پیش رونق خود را از دست بود و به همین دلیل من جذب بازار عکاسی تجاری شدم. تجربهی خوبی با کردن برای شرکت Conde Nast Traveler و بخش مسافرتی مجلهی نیویورک تایمز کسب کرده بودم و متوجه شدم عکسهایی که از هتلها گرفته میشود، همگی یکنواخت، بیروح و خستهکننده هستند به خصوص عکسهایی با موضوع سبک زندگی از مدلها گرفته میشود. میدانستم که در عکاسی طبیعی از مردم مهارت دارم بنابراین این مدل عکاسی و ویرایش تصویر را در عکاسی تجاری از هتلها به کار گرفتم و به عبارتی مهارتهایم را به آنها فروختم. این تجربهی کاری برای من بسیار موفقیتآمیز بود، ما امروزه در سراسر دنیا به همین روش از هتلها عکاسی میکنیم.
وقت خود را با خوشگذرانی در کافیشاپ تلف نکرده و با معرفی خود به دیگران بهعنوان عکاس جلب توجه نکنید زیرا درنهایت عکاسی در همان سطح باقی خواهید ماند. عکاسان حرفهای هم به کافیشاپ میروند اما دائم در حال یادگیری هستند. این افراد کارهای رقیبان و همچنین کارهای خود را به دقت مطالعه میکنند و مهارتهای جدید میآموزند. تجربیات خود را با دیگران به اشتراک میگذارند و هیچموقع از یادگرفتن دست نمیکشند.
برخی سوژههای عکاسی منبع بیپایان انرژی منفی هستند. سعی کنید همیشه مثبت بمانید و اطراف خود را با دوستان واقعی و مجازی مثبت پر کنید. معاشرت با آدمهای منفی که دائم در حال منفی بافی و حسادت هستند دیگران را نیز بیانگیزه و گاهی افسرده میکند. عکاسهای حرفهای و بزرگ هم برای هر پروژهی کاری نظرات منفی میشنوند و بسیاری از اوقات شرکتها حاضر به همکاری با آنها نیستند، اما این موضوع باعث نمیشوند که ناامید یا بیانگیزه شوند.
انتظار نداشته باشید که یک شبه توسط شرکتهای بزرگ و شناختهشده استخدام شوید. جاستین مات که برای شرکتهای بزرگی مانند نیویورک تایمز کار کرده است میگوید کار خود را از کارگاههای آموزشی و زمانی که دانشجو بوده آغاز کرده و بهطور همزمان روی پروژهای شخصی در ویتنام کار کرده است. سپس با تعدادی ویراشگر آشنا شده و بعد از پخش شدن کارهایش توانسته اولین قرارداد کاری خود را امضا کند.
مسیر شغلی هر شخصی متفاوت است؛ برخی افراد مسیر موفقیت را خیلی سریع طی میکنند اما تعداد آنها اندک است. موفقیت زمانبر است و به کار پیوسته و سخت نیاز دارد، پس اگر سریع به نتیجه نرسیدهاید ناامید نشوید. جاستین مات نیز پیش از اینکه بتواند پروژههای حرفهای برای عکاسی از هتلهای معروف و شناختهشدهی دنیا بگیرد، چند پروژهی کوچکتر برای هتلهای سه یا چهار ستاره انجام داده است تا تجربه و مهارت کسب کند.
در مورد رزومهی کاری دروغ نگویید و مهارتهای خود را اغراق نکنید. حقیقت یک روزی فاش میشود و شهرت و اعتباری که تا به امروز برای کسب آن زحمت کشیدهاید را نابود میکند.
عکاسان حرفهای با خود مانند یک تجارت کوچک رفتار میکنند؛ بودجه یا سرمایهی اولیه دارند، امور مربوط به حسابداری را خودشان انجام میدهند یا برونسپاری میکنند و استراتژی بازاریابی دارند. روزهایی که عکاسی نمیکنید باید به امور کسبوکار خود رسیدگی کنید نه اینکه وقت خود را در کافیشاپها صرف کارهای بیفایده کنید.
پاسخ ها