کلیک🖱️ فناوری و تکنولوژی‌های جدید

کلیک🖱️ فناوری و تکنولوژی‌های جدید

اخبار کامپیوتر و سخت‌افزار، بررسی فناوری‌های جدید، خبر فناوری اطلاعات IT، گجت‌های تازه، دنیای موبایل، اینترنت و شبکه، امنیت، سیستم عامل، آموزش کامپیوتر
توسط ۶۶ نفر دنبال می شود
 ۱۴ نفر را دنبال می کند

اسکیزوفرنی؛ علل، علائم و درمان (قسمت دوم و پایانی)

اسکیزوفرنی؛ علل، علائم و درمان (قسمت دوم و پایانی)

در قسمت قبل با نحوه‌ی آغاز و پیشرفت اسکیزوفرنی آشنا شدیم. در این قسمت به بررسی دلایل ابتلا به اسکیزوفرنی و روش‌های درمان آن می‌پردازیم.

علت اسکیزوفرنی چیست؟

به‌طور قطعی مشخص نشده است که چه چیزی موجب اسکیزوفرنی می‌شود اما پژوهشگران معتقدند مانند بسیاری از دیگر مشکلات سلامت روان، ترکیبی از عوامل بیولوژیکی و محیطی در توسعه‌ی این بیماری نقش دارند. از آن جایی که علل خاص اسکیزوفرنی هنوز ناشناخته است، نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم که چه کسی به آن مبتلا خواهد شد. اگرچه پژوهشگران کشف کرده‌اند که عوامل خاصی موجب افزایش احتمال ابتلا به اسکیزوفرنی می‌شود. این عوامل خطرساز عبارت‌اند از:

تئوری‌های بیولوژیکی

تئوری‌های بیولوژیکی درمورد علل اسکیزوفرنی چنین می‌گویند که:

۱. ژنتیک نقش دارد: خطر توسعه‌ی اسکیزوفرنی زمانی‌که یکی از اعضای خانواده دچار این بیماری باشد، بالاتر است.

۲. علائم اسکیزوفرنی ناشی از عدم تعادل مواد شیمیایی مغز است (مثلا انتقال‌دهنده‌های عصبی دوپامین و گلوتامات).

۳. تفاوت‌های ساختاری در مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کشف شده است؛ اگرچه مشخص نیست که آیا این تفاوت‌ها علت اسکیزوفرنی هستند یا اسکیزوفرنی موجب ایجاد این تفاوت‌ها می‌شود.

۴. پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهند که اسکیزوفرنی ممکن است در مراحل اولیه‌ی زندگی تحت‌تأثیر فاکتورهای رشد مغز قبل و در نزدیکی زمان تولد و در جریان کودکی و نوجوانی قرار گیرد. تصور می‌شود که این تأثیرات متفاوت، زمینه را برای اسکیزوفرنی فراهم کند که معمولا در اواخر نوجوانی با اوایل بزرگسالی ظاهر می‌شود.

مغز

تئوری‌های محیطی

عوامل محیطی، عواملی هستند که در خارج از بدن یک فرد و در محیط پیرامونش وجود دارد. عوامل بیولوژیکی مانند داشتن یک عضو خانواده که مبتلا به اسکیزوفرنی است، از دیرباز به‌عنوان عامل مهم شناخته شده است. اگرچه، اکنون ما می‌دانیم که تصویر پیچیده‌تر است. رویدادهای استرس‌زای زندگی و دیگر عوامل محیطی موجب افزایش این احتمال می‌شود که فرد دارایِ آسیب‌پذیری ژنتیکی، به این بیماری مبتلا شود. پژوهش‌های انجام‌شده در زمینه‌ی نقش عوامل محیطی نشان می‌دهند که:

۱. احتمال ابتلا به اسکیزوفرنی در افرادی که به‌خصوص در دوران‌ کودکی آسیب روانی و مشکلات اجتماعی را تجربه کرده باشند (مثلا سوء استفاده جنسی یا جدا شدن طولانی‌مدت از والدین)، بیشتر است.

۲. مصرف کانابیس موجب افزایش خطر توسعه‌ی اسکیزوفرنی در افراد کم‌سن و نیز افزایش خطر شیوع زودتر بیماری در افرادی می‌شود که از نظر ژنتیکی آسیب‌پذیر هستند.

۳. به دنیا آمدن یا گذراندن دوران کودکی در محیط شهری (نسبت‌به محیط روستایی) موجب افزایش خطر ابتلا به اسکیزوفرنی می‌شود. علت این امر ممکن است مرتبط با عوامل محیطی مانند انزوای اجتماعی و شلوغی بیش‌ازحد باشد.

۴. نتایج برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد احتمال بروز اختلالات روان‌پریشی در میان برخی گروه‌های مهاجر یا پناهنده بیشتر است.

اینکه دقیقا چگونه این عوامل خطرساز در تعامل با هم موجب اسکیزوفرنی می‌شوند، هنوز کاملا درک نشده است. وجود یک یا چند مورد از این عوامل به این معنا نیست که فرد حتما دچار اسکیزوفرنی می‌شود. به‌نظر می‌رسد اسکیزوفرنی به‌جای اینکه در اثر یک عامل ایجاد شود، تحت‌تأثیر عوامل بیولوژیکی و محیطی مختلفی قرار می‌گیرد که به طرق پیچیده‌ای با هم در تعامل هستند.

درمان‌های اسکیزوفرنی

درمان اسکیزوفرنی اغلب با دارو آغاز می‌شود. حمایت‌های روانی مانند روان‌درمانی، آموزش و حمایت همتایان نیز می‌تواند به فرایند بهبودی کمک کند. در فرایند درمان باید به مشکلات سلامتی دیگر نیز توجه شود. خانواده‌ها می‌توانند نقش مهمی در بهبود فرد داشته باشند. مشاوره‌ی خانوادگی می‌تواند به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده‌های آن‌ها کمک کند تا چالش‌های مرتبط با بیماری را درک کرده و مدیریت کنند. درک درمان‌ها و حمایت‌های ارائه‌شده به فرد بیمار کمک می‌کند که با گروه درمانی خود گفت‌وگو کرده و در تهیه‌ی برنامه‌ی بهبودی خود نقش داشته باشد.

اعضای گروه درمانی

تیمِ درمانی می‌تواند شامل پرستاران، پزشکان (شامل روانپزشکان)، مددکاران اجتماعی، روانشناسان، داروسازان، کاردرمانگرها، متخصصان تفریح‌درمانی، متخصصان تغذیه، کارکنان حمایت همتایان و مشاوران معنوی باشد. نقش تیم درمانی، کمک به تهیه‌ی یک برنامه‌ی بهبودی برای بیمار است. داشتن رابطه‌ی همکارانه و قابل اعتماد با اعضای گروه می‌تواند به بیمار کمک کند که سلامتی خود را بازیافته و مجددا در فعالیت‌های معمول خود مشارکت کند.

داروهای ضدروان پریشی

دارو

داروهای اصلی مورد استفاده برای درمان علائم اسکیزوفرنی، داروهای ضدروان‌پریشی هستند. آن‌ها اغلب در ترکیب با داروهای دیگری مانند تثبیت‌کننده‌های خلق‌وخو، آرام‌بخش‌ها و ضدافسردگی‌ها و داروهایی که به تخفیف اثرات جانبی حاصل از داروهای ضدروان‌پریشی کمک می‌کنند، استفاده می‌شوند.

داروهای ضدروان‌پریشی، می‌توانند علائم روان‌پریشی مانند هذیان‌ها و توهم‌ها را کاهش داده یا تسکین دهند. این داروها در فرد مبتلا به روان‌پریشی حاد، می‌توانند به کنترل علائم و نیز آرام کردن و برطرف کردن سردرگمی طی چندین ساعت یا روز کمک کنند اما برای رسیدن به اثربخشی کامل به ۶ هفته زمان نیاز است. طی یک دوره‌ی طولانی‌تر، داروهای ضدروان‌پریشی می‌توانند از بروز اپیزودهای روان‌پرشی بعدی پیشگیری کنند.

درحالی‌که داروهای ضدروان‌پریشی به بیشتر مبتلایان به اسکیزوفرنی کمک می‌کنند، می‌توانند عوارض جانبی شدیدی داشته باشند. هدف درمان دارویی، کاهش و کنترل علائم و در همین حین حفظ اثرات جانبی ناشی‌از مصرف این داروها در حداقل مقدار ممکن است.

نحوه اثر داروهای ضدروان‌پریشی

اعتقاد بر این است که روان‌پریشی تا حدی در اثر فعالیت بیش‌ازحد نوعی ماده‌ی شیمیایی موجود در مغز ایجاد می‌شود که دوپامین نامیده می‌شود. داروهای ضدروان‌پریشی این اثر دوپامین را مهار می‌کنند. این امر به تسکین علائم مثبت روان‌پریشی کمک می‌کند اما ممکن است کاملا علائم را برطرف نکنند. فرد ممکن است هنوز صداهایی بشنود یا هذیان‌هایی را تجربه کند، اما بیشتر می‌تواند تشخیص دهد که چه چیزی واقعی نیست و روی فعالیت‌هایی مانند مدرسه، کار و خانواده متمرکز شود.

انواع داروهای ضدروان‌پریشی

داروهای ضدروان‌پریشی به‌طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند: داروهای نسل اول (داروهای ضدروان‌پریشی رایج) و داروهای جدیدتر نسل دوم و سوم (داروهای ضدروان‌پریشی آتیپیکال یا غیررایج). داروهای ضدروان‌پریشی جدیدتر یا نسل دوم شامل کلوزاپین، الانزاپین، کوئتیاپین، ریسپریدون، پالیپریدون، زیپراسیدون، لوراسیدون و آسناپین می‌شوند. آریپیپرازول به‌عنوان داروی ضد‌روان‌پریشی نسل سوم دسته‌بندی می‌شود. داروهای ضدروان‌پریشی نسل اولی که معمولا استفاده می‌شوند، شامل كلرپرومازين، فلوپنتیکسول،فلوفنازین، هالوپریدول، لوکساپین، پرفنازین، پیموزاید، تيوتيگزن، ترى‌فلوئوپرازين و زوکلوپنتیکسول هستند.

به‌طور کلی، داروهای جدید و داروهای قدیمی‌ ازنظر عملکرد یکسان هستند، اگرچه هیچ دارویی وجود ندارد که روی تمام افرادی که آن را مصرف می‌کنند، اثر مشابهی داشته باشد. قبل از پیدا کردن داروی مناسب، بیمار ممکن است نیاز باشد که چندین دارو را آزمایش کند. کلوزاپین اغلب حتی زمانی‌که داروهای دیگر بی‌اثر هستند، مؤثر است، اگرچه به‌علت اینکه مصرف این دارو نیازمند نظارت بر تعداد سلول‌های سفید خون است، گزینه‌ی اول درمان نیست.

نحوه مصرف داروهای ضدروان‌پریشی

بیشتر داروهای ضدروان‌پریشی به شکل قرص، برخی مایع و برخی تزریقی هستند. گاهی نیز داروها به شکل تزریق‌های طولانی‌اثر ارائه می‌شوند که بیمار یک بار در هفته یا یک بار در ماه آن‌ها را دریافت می‌کند. درمان با مقدار کم دارو شروع می‌شود و پاسخ بیمار به دارو ازنظر بروز عوارض جانبی به دقت مورد بررسی قرار می‌گیرد. مصرف مواد (ازجمله الکل یا تنباکو)، حین مصرف داروهای ضدروان‌پریشی در درمان تداخل ایجاد کرده و موجب تشدید علائم می‌شود.

دارو

اثرات جانبی داروهای ضدروان‌پریشی

برخی از افراد دچار عوارض جانبی نمی‌شوند. درصورت بروز، این عوارض ممکن است طی چندین ساعت، روز یا هفته پس از آغاز درمان دیده شوند. عوارض جانبی بسته به نوع دارو و فرد مصرف‌کننده، متغیر است. عوارض جانبی معمول شامل خستگی، خواب‌آلودگی، سرگیجه، خشکی دهان، تاری دید و یبوست می‌شود. اگرچه این عوارض آزاردهنده هستند، در اغلب موارد جدی نبوده و به مرور زمان کاهش پیدا می‌کنند. برخی افرد عوارض جانبی این داروها را درعوض تسکینی که دارو برایشان به‌همراه دارد، می‌پذیرند. برای برخی دیگر، این عوارض پریشان‌کننده بوده و درمورد گزینه‌های درمانی دیگر با پزشک خود مشورت می‌کنند. پزشک ممکن است مقدار دارو را کمتر کند و دارویی را برای کاهش عوارض جانبی تجویز کند یا به کلی داروی دیگری را برای بیمار تجویز کند.

اگر بیماری نسبت‌به عوارض جانبی داروهای خود در رنج باشد، باید مصرف داروها را طبق تجویز پزشک ادامه داده و در اولین فرصت وضعیت خود را به پزشک اطلاع دهد. اگر عوارض جانبی غیر قابل تحمل باشند، بیمار باید به نزدیک‌ترین مرکز اورژانس مراجعه کند.

درمان با داروهای ضدروان‌پریشی با خطر بروز برخی از عوارض جانبی شدیدتر که می‌توانند سلامت جسمی بیمار را تحت‌تأثیر قرار دهند، همراه است. پزشک از نظر وجود اثرات زیر بیمار را بررسی می‌کند و درمان می‌تواند تنظیم شود. بیشتر اثرات جانبی را می‌توان به کمک دیگر داروها به حداقل رساند. تغییر دارو نیز ممکن است مؤثر باشد. درمورد هرگونه عوارض جانبی که با مصرف داروها پیش می‌آید، باید با پزشک صحبت کرد.

۱. اثرات حرکتی

برخی از افراد دچار رعشه، سفتی عضلات و تیک می‌شوند. معمولا هرچه مقدار دارو بالاتر باشد، این اثرات به شکل شدیدتری بروز می‌کنند. خطر بروز اثرات حرکتی (که عوارض خارج هرمی نیز نامیده می‌شود)، در داروهای نسل دوم نسبت‌به داروهای قدیمی‌تر کمتر است. پزشک ممکن است برای کنترل اثرات حرکتی داروهای دیگری (مثلا بنزتروپین) را تجویز کند.

۲. سرگیجه

بیمار ممکن است مخصوصا هنگام بلند شدن از حالت نشسته یا دراز کشیده، به‌علت کاهش موقتی در فشار خون دچار سرگیجه شود. برخاستن آرام می‌تواند به پیشگیری از سرگیجه کمک کند.

۳. آریتمی قلب

برخی از داروها می‌توانند موجب آریتمی قلب شوند یعنی ضربان قلب نسبت‌به حالت طبیعی، بسیار سریع‌تر یا بسیار آهسته‌تر شده یا دارای ریتم نامنظمی شود. آریتمی‌های قلبی می‌تواند موجب افزایش خطر بیماری قلبی شوند.

۴. افزایش وزن

هنوز کاملا مشخص نشده است که چرا وزن افرادی که از داروهای ضدروان‌پریشی مصرف می‌کنند، افزایش پیدا می‌کند. علت هرچه باشد، افزایش وزن می‌تواند موجب افزایش خطر ابتلا به دیابت و بیماری قلبی شود. این اثرات به‌عنوان اثرات متابولیکی شناخته می‌شوند. پیروی از رژیم غذایی سالم و ورزش منظم می‌تواند به محدود کردن افزایش وزن کمک کند.

۵. دیابت

اسکیزوفرنی یک عامل خطرساز برای دیابت است. داروهای ضدروان‌پریشی می‌توانند این خطر را افزایش دهند.

۶. بی‌قراری ‌روانی و خواب‌آلودگی

داروهای ضدروان‌پریشی موجب می‌شود برخی از افراد احساس بی‌قراری کرده یا دچار ناتوانی در بی‌حرکت ماندن شوند. این عارضه‌ی جانبی آکاتیزیا (بی‌قراری حرکتی) خوانده می‌شود و ممکن است به اشتباه به‌عنوان نشانه‌ی تشدید بیماری درنظر گرفته شود‌ (در‌حالی‌که مربوط به دارو است). برای برخی از افراد، داروهای ضدروان‌پریشی دارای اثرات مخالفی هستند و موجب خستگی یا خواب‌آلودگی آن‌ها می‌شود. برخی از افراد ممکن است به‌طور هم‌زمان هر دوحالت را تجربه کنند.

۷. دیسکینزی تاخیری

دیسکینزی تاخیری وضعیتی است که موجب می‌شود افراد دچار حرکات غیرارادی مکرر زبان، لب‌ها، فک یا انگشتان شوند. احتمال بروز این وضعیت درمورد داروهای ضدروان‌پریشی نسل اول بیشتر است اما درنتیجه‌ی مصرف داروهای جدیدتر نیز ممکن است، پیش آید. درصورت بروز این وضعیت روش‌هایی برای اصلاح درمان وجود دارد.

۸. عوارض جانبی هورمونی و جنسی

برخی از داروهای ضدروان‌پریشی می‌توانند موجب ایجاد تغییراتی در میل جنسی و بروز دیگر مشکلات جنسی، تغییرات قاعدگی و تولید غیر طبیعی شیر (هم در مردان و هم در زنان) شود.

۹. سندرم نورولپتیک بدخیم

این سندرم یک عارضه‌ی نادر ولی جدی است. علائم آن شامل تب، سفتی عضلات و روان‌آشفتگی (مثلا اختلال در موقعیت‌یابی و گیجی) می‌شود. سندرم نورولپتیک بدخیم نیاز به درمان فوری دارد.

گاهی اوقات، وقتی پزشکان وضعیت ثابت بیمار را می‌بینند، تمایلی به تغییر داروها ندارند، اما ارزش یافتن داروی مناسب برای بیمار از عدم تغییر آن بیشتر است.

مدت زمان مصرف داروهای ضدروان‌پریشی: به بیمار توصیه می‌شود که حتی پس از کنترل علائم، مصرف داروهای ضدروان‌پریشی خود را ادامه دهد. اگر مصرف داروها خیلی زود متوقف شود، احتمال بازگشت علائم زیاد است. ادامه‌ی مصرف دارو موجب کاهش خطر عود می‌شود و در صورت عود، از شدت علائم بیماری می‌کاهد. درمورد مدت زمان مصرف داروها باید با پزشک مشورت کرد.

الکتروشوک درمانی

درمان با شوک الکتریکی

وقتی علائم اسکیزوفرنی با استفاده از دارو تسکین پیدا نکند یا وقتی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی به‌شدت افسرده باشد، ممکن است برای درمان از روش درمان با شوک الکتریکی استفاده شود. این روش درمان شبیه شوک‌های برقی که برای درمان بیماران در فیلم‌های قدیمی و نمایش‌های تلویزیونی انجام می‌شود، نیست. اکنون، قبل از اینکه جریان الکتریکی خفیفی روی یک یا هر دو سمت مغز بیمار اعمال شود، به بیمار یک داروی شل‌کننده‌ی عضلات داده می‌شود و این عمل حین بیهوشی انجام می‌شود. فردی که تحت این نوع درمان قرار می‌گیرد، حرکات قابل مشاهده‌ی ناچیزی از خود نشان می‌دهد. یک دوره‌ی درمان با شوک الکتریکی متشکل از چندین نوبت درمان است که اغلب سه بار در هفته انجام می‌شود. درمورد تعداد کل درمان‌ها و دفعات آن پزشک تصمیم می‌گیرد.

برخی از افراد ممکن است پس از بیداری دچار عوارضی مانند سردرد یا درد فک شوند. این مشکل معمولا نیاز به مسکن ملایمی مانند استامینوفن دارد. حین درمان، فرد بیمار ممکن است ازنظر حافظه‌ی اخیر یا تمرکز نیز دچار مشکل شود ولی این علائم طی چندین هفته پس از اتمام دوره‌ی درمان با شوک برطرف می‌شود. برخی افراد پس از تکمیل دوره‌ی درمان نیز از بروز مشکلات حافظه شکایت می‌کنند اما این مشکلات معمولا طی چندین هفته یا چندین ماه بهبود پیدا می‌کنند.

تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه

تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه

تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (TMS) شکل جدیدی از درمان است که در آن برای تحریک سلول‌های عصبی، از امواج مغناطیسی استفاده می‌شود. از این روش درمان درکنار مصرف دارو استفاده می‌شود. پژوهشگران همچنان درحال بررسی اثربخشی این روش درمان هستند.

درمان‌های روانی‌اجتماعی و حمایت

درمان‌های روانی‌اجتماعی و حمایت به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمک می‌کند که مهارت‌های بهبودی مانند مراقبت از خود، دنبال کردن تحصیلات و یافتن یا تغییر شغل را در خود تقویت کنند. انتخاب درمان‌ها و حمایت‌ها به نیازهای خاص هر بیمار و امکانات جامعه بستگی دارد.

آموزش روانی: آموزش روانی اطلاعاتی را برای کمک به افراد درمقابله‌با وضعیت سلامت روان مانند نحوه‌ی مدیریت علائم و عوارض جانبی دارویی و نحوه‌ی جلوگیری از عود فراهم می‌کند. این آموزش همچنین اطلاعاتی را درزمینه‌ی فرایند بهبودی مانند چگونگی حفظ حس بهزیستی و نحوه‌ی رشد مهارت‌ها برای مدیریت استرس و حل مشکلات ارائه می‌دهد. آموزش روانی می‌تواند به‌صورت فردی یا گروهی ارائه شود.

در حال حاضر، چندین روش درمان روانی‌اجتماعی مؤثر برای اسکیزوفرنی، به‌صورت انفرادی یا گروهی، برای تکمیل درمان با دارو در دسترس است. گروه‌درمانی می‌تواند به فرد این امکان را بدهد که درمورد تجارب بیماران دیگر آگاهی کسب کند و به کاهش انزوا و پیشبرد بهبودی کمک می‌کند. بیمار باید درمورد نیازهای خود با ارائه‌دهندگان خدمات صبحت کند تا مشخص شود بهترین گزینه‌ی درمانی برای او کدام است.

۱. رفتاردرمانی شناختی برای درمان روان‌پریشی

طرز تفکر فرد درمورد یک موقعیت، روی نحوه‌ی احساس و رفتار وی تأثیرگذار است. در رفتاردرمانی شناختی برای درمان روان‌پریشی ارتباط بین افکار، احساسات و رفتارها و تجربه‌ی بیمار از علائم اسکیزوفرنی مورد بررسی قرار می‌گیرد. این روش درمان می‌تواند به مدیریت بهتر علائم و استرس، درک تأثیر بیماری روی زندگی و درک نحوه‌ی تأثیر مصرف الکل و مواد دیگر روی علائم بیماری کمک کند. برای برخی از افراد، این رویکرد به کاهش علائم و پیشگیری از عود کمک می‌کند.

۲. آموزش سازگاری شناختی

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است علائم شناختی را داشته باشند که بر توانایی آن‌ها در به یادآوردن، تمرکز، توجه و حل مسائل تأثیر بگذارد. این علائم می‌تواند انجام کارهای روزمره مانند مصرف دارو و مراقبت از خود را دشوار کند. در آموزش سازگاری شناختی، برای کمک به افراد بیمار درجهت مدیریت وظایف روزانه‌ی خود از حمایت‌های شخصی‌شده مانند نشانه‌ها و چک لیست‌ها استفاده می‌شود. دراین‌زمینه، متخصصان به بیماران کمک می‌کنند که:

  • موانع اهداف خود را شناسایی کنند
  • فضای زندگی خود را سازماندهی کنند
  • روال‌های جدیدی را ایجاد و تمرین کنند
  • از انواع مختلف اعلان‌ها و یادآورها استفاده کنند

هدف این نوع آموزش کمک به بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی است تا بتواند مستقل‌تر زندگی کرده و به اهداف خود در زندگی برسد.

درمان اختلالات هم‌زمان

مشکلات سلامت روان و مصرف مواد اغلب با هم اتفاق می‌افتند. در چنین وضعیتی، آن‌ها اغلب ارتباط نزدیکی با هم داشته و بر یکدیگر اثر می‌گذارند. به‌همین دلیل، روش درمانی مؤثرتر است که در آن به‌صورت هم‌زمان به هر دو مشکل پرداخته شود. درمان اختلالات هم‌زمان ممکن است شامل مشاوره، آموزش درباره‌ی مواد و تأثیر حاصل از مصرف مواد روی علائم، مدیریت دارو، مدیریت استرس و پیشگیری از عود باشد. همچنین ممکن است حمایت‌هایی در دیگر جنبه‌های زندگی مانند مسکن و اشتغال نیز در نظر گرفته شود.

خانواده‌درمانی و حمایت

داشتن یک خانواده‌ی حمایتگر، کمک بزرگی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی است. اگرچه اعضای خانواده خود اغلب استرس قابل‌توجهی را تجربه می‌کنند. ‌این امر می‌تواند حمایت از بیمار و نیز مراقبت از خود را برای آن‌ها دشوارتر کند. مشاوره‌ی فردی و خانوادگی، کارگاه‌های آموزش روانی و گروه‌های حمایتی می‌توانند به افراد در ایجاد استراتژی‌های مقابله و مهارت‌های ارتباطی مؤثر کمک کنند تا آن‌ها از عضو خانواده‌ی خود حمایت بهتری کرده و خودمراقبتی را نیز تمرین کنند.

درمان

حمایت همتا

اعضای گروه‌های حمایت همتا، افرادی هستند که دارای تجربه‌ی زندگی با یک مشکل سلامت روان هستند و برای ارائه‌ی حمایتی که مبتنی‌بر همدلی و درک است، آموزش دیده‌اند. این افراد پس از گذراندن مراحل بهبودی، می‌توانند به بیماران دیگر در برنامه‌ریزی و پیشبرد مراحل بهبودی کمک کنند. هدف این حمایت آن است که فرد بیمار به‌جای بیماری بر نقاط قوت خود تکیه کند.

رویکردهای مکمل

علاوه‌بر روش‌های درمانی سنتی، رویکردهای مکملی نیز وجود دارد که بیمار ممکن است بخواهد آن‌ها را دنبال کند. نمونه‌هایی از رویکردهای مکمل شامل استفاده از داروهای گیاهی، طب سوزنی، هومئوپاتی، طبيعی‌درمانی، مدیتیشن، یوگا، آیورودا (سیستم پزشکی باستانی هند)، مکمل‌های تغذیه‌ای و ویتامین‌ها است. اگرچه تأثیر هیچ‌کدام از این رویکردها روی علائم اسکیزوفرنی مورد بررسی قرار نگرفته است. اگر بیمار قصد دنبال کردن هرکدام از این روش‌ها را داشته باشد، لازم است با پزشک خود مشورت کند. این موضوع به‌خصوص درمورد داروهای گیاهی یا ویتامین‌ها و مکمل‌ها که ممکن است با داروهای تجویزی تداخل داشته باشند، اهمیت دارد.

ورزش

مراقبت پزشکی، فعالیت جسمی و رژیم غذایی

راه‌های مهمی که برای مدیریت مشکلات سلامتی و دستیابی و حفظ سلامتی جسمی وجود دارد، عبارت‌اند از:

  • مراجعه‌ی منظم به پزشک خانواده یا متخصص برای دریافت مراقبت‌های پزشکی
  • حفظ فعالیت جسمی
  • پیروی از رژیم غذایی سالم

فعالیت جسمی تأثیر مثبتی روی هم سلامت جسمی و هم سلامت روانی دارد. بیمار باید فعالیت بدنی را که از آن لذت می‌برد، انتخاب کرده و آن را با وضعیت خود و عوارض جانبی داروها مطابقت دهد. رژیم غذایی سالم می‌تواند به بیمار در مدیریت مشکلات سلامتی مرتبط با اسکیزوفرنی کمک کند.

بیمارستان، حمایت فشرده و حمایت جامعه

به کمک دارو و حمایت مناسب، اسکیزوفرنی ممکن است مشکلات کمی در زندگی یک فرد ایجاد کند. اگرچه بیمار ممکن است در جریان مرحله‌ی فعال بیماری به‌مدت کوتاهی در بیمارستان بماند. هدف از بستری شدن در بیمارستان ارائه‌ی درمانی است که فرد برای بازیابی سلامت و بازگشت سریع به منزل به آن نیاز دارد.

بستری شدن در بیمارستان

گاهی ممکن است نیاز باشد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در بیمارستان بستری شوند (برای مثال، اگر فرد پرخاشگر بوده یا در اندیشه‌ی خودکشی بوده یا به‌دنبال برآورده کردن نیازهای اساسی خود نیست).

بیمار ممکن است به‌طور داوطلبانه در بیمارستان بستری شود. این بدان معنا است که او:

  • موافقت می‌کند که به بیمارستان برود
  • هرزمان که بخواهد می‌تواند بیمارستان را ترک کند

همچنین، طبق قانون هر پزشکی می‌تواند فرد را به‌صورت غیر داوطلبانه نیز در بیمارستان بستری کند. در چنین شرایطی، فرد ممکن است قبول نداشته باشد که نیاز به کمک داد و نخواهد به بیمارستان برود. این حالت زمانی پیش می‌آید که پزشک فرد را مورد ارزیابی قرار داده است و معتقد است که خطر موارد زیر وجود دارد:

  • بیمار ازلحاظ جسمی به خود آسیب خواهد رساند
  • بیمار ازنظر جسمی به دیگران آسیب خواهد رساند
  • بیمار فاقد صلاحیت مراقبت از خود است

اگر پزشک بیمار را ندیده باشد، خانواده‌ها نیز می‌توانند بخواهند که یک ارزیابی روانپزشکی انجام شود. آن‌ها باید شواهد قانع‌کننده‌ای ارائه دهند که نشان دهد بیماری فرد برای خودش و دیگران خطرناک است.

درمان بيمار بستری‌شده

مدت زمان معمول ماندن در بیمارستان چندین روز تا چندین هفته است. طی این مدت، اهداف، طرح‌های درمانی و بهبودی تعیین می‌شود. بیماران در برنامه‌های آموزشی و درمانی گروهی مشارکت می‌کنند و نیز جلسات انفرادی را با متخصصان برگزار می‌کنند. بسته به نیازها و موقعیت مکانی فرد، برنامه‌ها و خدمات ممکن است متفاوت باشد. درحالی‌که فرد در بیمارستان است، داروهایی او ممکن است تغییر کرده یا مقدار آن‌ها تنظیم شود. از خانواده‌ها ممکن است خواسته شود که با کارکنان سلامتی مرتبط ملاقات کنند. برنامه‌ریزی برای ترخیص از بیمارستان در اسرع وقت انجام می‌شود. وقتی علائم بیمار به قدری بهبود پیدا کرد که بتواند در خانه از خود مراقبت کند، بیمارستان را ترک می‌کند.

بهبودی و پیشگیری از عود

بهبودی چیست؟

در طول زمان، روان‌پزشکی و همچنین نقش مورد انتظار افرادی که خدمات سلامت روان را دریافت می‌کنند، تغییر کرده است. ازنظر تاریخی، زمانی تصور می‌شد که اسکیزوفرنی یک بیماری مزمن و رو به‌ وخامتی است که افراد مبتلا به آن باید برای سایر عمر خود در مؤسسه‌های مراقبتی تحت مراقبت قرار گیرند. این طرز تفکر تغییر کرده است. در اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰، براساس شواهد پژوهشی و فعالیت‌های حامیانی که دارای تجربه زندگی با اسکیزوفرنی بودند، طرز تفکر جدیدی درمورد بهبودی ایجاد شد. امروزه، بهبودی به‌جای از بین رفتن کل علائم، به‌عنوان فرایند «کنترل زندگی و یافتن معنا در زندگی» تعریف می‌شود.

اکنون، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی می‌توانند در برنامه‌ریزی درمان و تصمیم‌گیری در مورد زندگی خود نقش داشته باشند. آن‌ها می‌توانند در جامعه زندگی کنند و زندگی معناداری را تجربه کنند. این مفهوم بهبودی اکنون یکی از اصول مهم هدایت‌کننده‌ی رویکردهای مراقبت از سلامت روان است.

فرایند بهبودی

بهبودی اغلب به‌عنوان یک سفر توصیف می‌شود. این مسیر، خطی مستقیم از بیماری به بهبودی نیست، بلکه مسیر پرپیچ‌و‌خمی است که تجارب منحصربه‌فرد هر بیمار را دنبال می‌کند. بنابراین بهبودی هر بیمار منحصربه‌فرد است. پنج فرایندی کلیدی بازیابی زیر از داستان‌های بهبودی شخصی اقتباس شده است. بهبودی به‌جای اینکه به‌عنوان «بدون علائم بودن» تعریف شود، به‌عنوان «حرکت به‌سوی این شرایط» دیده شود:

  • ارتباط داشتن: داشتن ارتباطات اجتماعی معنادار، روابط حمایتی، حمایت همتا و بودن به‌عنوان بخشی از جامعه
  • امیدواری و خوش‌بینی نسبت‌به آینده: داشتن آرزو و این باور که بهبودی امکان‌پذیر است؛ داشتن انگیزه برای تغییر
  • هویت: داشتن حس مثبت درمورد خود و غلبه بر تجربیات ننگ
  • داشتن معنا در زندگی: داشتن نقش، اهداف و ارزش‌های شخصی که به زندگی معنا می‌بخشند
  • توانمندسازی: شناسایی نقاط قوت خود و داشتن مالکیت، مسئولیت و کنترل روی زندگی خود

تقویت سلامتی و جلوگیری از عود

هر فردی که دچار یک مشکل سلامتی جدی است، باید به سلامت خود توجه کرده و راهکارهایی را برای حفظ سلامتی پیدا کرده و برای عود احتمالی آماده باشد. راهکارهای زیر می‌تواند به ارتقا و حفظ سلامتی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمک کند.

۱. کسب دانش درمورد اسکیزوفرنی: بیمار باید درمورد علائم، درمان‌ها و پیامدهای ممکن دانش کسب کند و متوجه شود چه روش‌هایی برای او تأثیرگذار است. برای کسب آگاهی درمورد بیماری می‌توان از منابع معتبری که به‌صورت آنلاین در دسترس است، استفاده کرد یا از ارائه‌دهنده خدمات خود خواست تا کتاب‌ها، گروه‌های حمایتی یا کلاس‌های مفید را پیشنهاد کنند.

۲. حفظ ارتباطات اجتماعی و اجتناب از انزوا: ما همه در زندگی خود به افرادی نیاز داریم که ما را شناخته و به ما اهمیت بدهند. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی گاهی علائمی را تجربه می‌کنند که منجر به قطع ارتباط آن‌ها از دیگران می‌شود. بیمار باید تلاش کند که ارتباطات خود را حفظ کرده و بخشی از جامعه باشد. علاوه‌بر‌این، رفت‌و‌آمد با دوستان از این نظر نیز برای بیمار مفید است که دوستان ممکن است بتوانند تغییر در رفتار را که نشانه‌ی اولیه‌ای از عود بیماری است، تشخیص داده و به او اطلاع دهند تا درجهت درمان اقدام کند.

۳. مشارکت در گروه‌های اجتماعی مختلفی که فرد به آن‌ها علاقه دارد.

۴. دنبال کردن سبک زندگی سالم و فعال: پیروی از رژیم غذایی متعادل و مغذی و رعایت وعده‌های غذایی یکی از بهترین راه‌ها برای محافظت از خود است. فعال‌بودن نیز بسیار اهمیت دارد. بیمار باید ورزش‌ها و فعالیت‌های جسمی را انتخاب کند که برای او لذت‌بخش باشد. خوابیدن به‌اندازه‌ی کافی نیز مهم است. اگر بیماری حس می‌کند به حد کافی نمی‌خوابد یا بیش از حد می‌خوابد، برای یافتن راه‌حل باید با متخصص مشورت کند.

۵. کاهش یا قطع مصرف مواد: لازم است بیمار از نقش الکل و مواد دیگر در زندگی و چگونگی تأثیر آن‌ها روی سلامت جسمی و روانی و روابط اجتماعی آگاه باشد. مصرف مواد دستیابی به بهبودی و حفظ آن را دشوار می‌کند.

۶. طراحی برنامه‌ی دارویی مؤثر: درمورد اسکیزوفرنی، حفظ بهبودی بستگی به مصرف بلندمدت داروها دارد. بیمار باید برای یافتن حداقل مقدار دارو که با کمترین عوارض جانبی، به کنترل علائم کمک کند، با پزشک خود همکاری کند. این فرایند ممکن است فرایندی مستمر باشد، زیرا نیازهای فرد طی زمان دچار تغییر می‌شود.

۷. ایجاد طرح سلامتی: داشتن یک برنامه‌ی شخصی برای حفظ سلامتی راه مهمی به‌سوی بهبودی است.

جنبه‌های عملی بهبودی

آیا بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی می‌تواند به مدرسه برود؟

فرد مبتلا به اسکیزوفرنی می‌تواند به مدرسه رفته یا شغلی داشته باشد، اگرچه، برخی علائم اسکیزوفرنی ممکن است روی نحوه‌ی تفکر، درک و توجه به اطلاعات تأثیرگذار باشد، بنابراین ممکن است شرکت در این فعالیت‌ها پیوسته نباشد. تنظیم روال درمانی جدید ممکن است زمان ببرد و بیمار برای مدیریت وظایف خود به یادگیری مهارت‌ها یا استراتژی‌های جدید نیاز داشته باشد. اگر علائم بیماری در کار و مدرسه اختلال ایجاد می‌کند، می‌توان از متخصص کاردرمانی کمک گرفت. چنین فردی به بیمار کمک می‌کند تا نقاط قوت خود را شناخته و نیز راهکارهایی برای رفع مشکلات پیش روی او ارائه می‌کند.

حمایت از بیمار

حمایت خانواده و دوستان

تشخیص اسکیزوفرنی برای یکی از عزیزان، می‌تواند عواطف مختلفی به‌همراه داشته باشد. اعضای خانواده و دوستان ممکن است حس از دست دادن، گناه، سردرگمی، ترس، اندوه یا خشم کنند؛ برخی ممکن است همه‌ی این احساسات را با هم داشته باشند. تمامی این احساسات طبیعی هستند. کمبود دانش درمورد اسکیزوفرنی و وجود داستان‌هایی که در این باره در رسانه‌ها به نمایش گذاشته می‌شود، به این احساسات پریشان‌کننده می‌افزاید. کسب آگاهی درمورد بیماری و درمان‌های موجود و نیز درمورد نحوه‌ی حمایت و مراقبت از بیمار، ضمن مراقبت از نیازهای خود، می‌تواند به ارتقای چشم‌انداز همه‌ی افراد درگیر کمک کند.

نحوه‌ی تأثیر اسکیزوفرنی بر هر فرد بسته به فرد و مرحله‌ی بیماری متفاوت است. تأثیر درمان‌ها نیز ممکن است تفاوت داشته باشد. برخی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی برای زندگی در جامعه نیاز به حمایت مستمر دارند؛ برخی دیگر می‌توانند شغلی داشته باشند و به‌عنوان یک فرد مستقل زندگی کنند. داشتن خانواده و دوستانی که از آن‌ها حمایت کرده و به آن‌ها احترام بگذارند، می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی در زندگی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی داشته باشد و به آن‌ها در رسیدن به بهبودی کمک کند.

فرد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز دارای نقاط قوت، استعداد و توانایی‌های خاص خود است؛ حتی وقتی علائم بیماری ویژگی‌های او را پنهان می‌کند. علائم ممکن است نیاز به درمان داشته باشد و ممکن است این عضو خانواده‌ نیاز به حمایت داشته باشد، اما او همچنان همان فرد است که امیدها و اهدافی برای آینده دارد.

حمایت از بیمار

نگرانی‌های معمول

آیا عضو خانواده‌ی من زندگی پربار و شادی خواهد داشت؟

با درمان و حمایت، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی می‌توانند زندگی شاد و پرباری داشته باشند. کاهش استرس نسبی ممکن است در پیشگیری از بروز مرحله‌ی فعال دیگر کمک کند. مسئولیت‌های روزانه باید به‌تدریج افزایش یابد. صبر، درک و حمایت خانواده از بیمار به او کمک می‌کند تا به ظرفیت کامل خود دست پیدا کند.

به دوستان و خویشاوندان خود چه چیزی بگویم؟

این مسئله بستگی به سطح راحتی شما و خواسته‌های بستگان شما دارد. به‌دنبال فرصت‌هایی برای آموزش دوستان و خانواده درمورد اسکیزوفرنی و نحوه‌ی تأثیر آن روی فرد باشید. وقتی دیگران تجربه‌ی فرد را بهتر درک کنند، این به همدلی آن‌ها کمک کرده و موجب می‌شود آن‌ها وارد شبکه‌ی حمایتی بیمار شوند.

اگر عضو خانواده‌ام باور نداشته باشد که اسکیزوفرنی دارد، چه کنم؟

اسکیزوفرنی می‌تواند روی تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر بگذارد. گاهی این بیماری حتی می‌تواند روی توانایی درک بیمار بودن نیز تأثیر بگذارد. این موضوع برای خانواده‌ها که می‌خواهند به بیمار خود کمک کنند و نیز برای خود فرد مبتلا که از او خواسته می‌شود به‌دنبال کمک باشد، ولی او این نیاز را نمی‌بیند، دشوار است.

اینکه بیمار درمورد بیماری خود بینشی به دست آورد، می‌تواند زمان‌بر باشد. صبور باشید و او را تشویق کنید که درمورد احساسات خود سخن بگوید. اگر فرد دربرابر صحبت درباره‌ی بیمار خود مقاومت می‌کند، با حوزه‌ای از زندگی او شروع کنید که تحت‌تأثیر بیماری قرار گفته است و از او درمورد راه‌های کمک کردن به او سؤال کنید.

خانواده‌هایی که این شرایط را تجربه کرده‌اند، می‌گویند بهتر است افکار بیمار را به چالش نکشانید بلکه روی مسئله‌ای که مورد توافق هر دو طرف است، کار کنید. اگر به‌نظر می‌رسد که بیمار درحال درگیری با علائم است، اما درحال حاضر تحت درمان قرار ندارد، فقط همین که بداند کمک وجود دارد، ممکن است کافی باشد که او برای جستجوی درمان اقدام کند.

برای برخی از افراد ممکن است، پذیرفتن ابتلا به بیماری که باید در کل طول عمر آن را مدیریت کرد، نیاز به زمان بیشتری داشته باشد. برخی از افراد ممکن است قبل از اینکه کمک پزشکان و درمانگران را به‌طور مستمر بپذیرند، چندین اپیزود از بیماری را تجربه کنند. این مسئله بسیار دشوار است که شاهد بیماری بود که درحال درگیری با بیماری خود است و تلاشی درجهت متقاعد کردن او برای مصرف دارو یا مراجعه به پزشک انجام نداد. اما تلاش مکرر برای متقاعد کردن وی می‌تواند منجر به مشاجرات شدید شود. اگر به فرد مبتلا به اسکیزوفرنی بسیار نزدیک هستید و احساس می‌کنید که او ممکن است پذیرای نظر شما نباشد، کمک گرفتن از فرد قابل اعتماد دیگری ممکن است اثربخش باشد.

حمایت گروه

برای کاهش انزوای بیمار چه کاری می‌توان انجام داد؟

برخی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به این علت که بیماری انگیزه‌ی آن‌ها را از بین می‌برد، منزوی می‌شوند. برای برخی دیگر، علت ممکن است ترس از این باشد که دیگران به آن‌ها آسیب برسانند. علت هرچه باشد، دیدن انزوای عضوی از خانواده ناراحت‌کننده بوده و درک آن می‌تواند دشوار باشد. در این مورد که احساس بیمار از انزوا چگونه است، با او صحبت کنید و از او بپرسید که چه کاری می‌توانید انجام دهید که او از مشارکت با دیگران لذت ببرد.

ساختار، روال و معنا می‌تواند به ایجاد انگیزه و کاهش انزوا کمک کند. درمورد کارهایی فکر کنید که بیمار از آن‌ها لذت می‌برد، مانند گوش دادن یا ساختن موسیقی، بازی کردن با حیوانات یا ورزش. فعالیت‌هایی را حول این علایق ایجاد کنید. برخی از افراد ممکن است از شرکت در برنامه‌های محلی، داوطلبانه یا ارائه‌ی حمایت همتا برای دیگر بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی لذت ببرند.

اگر بیمار دچار افسردگی بوده و درمورد خودکشی صحبت کرد، چه کاری باید انجام دهم؟

برخی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی احساس افسردگی، ناخوشایند بودن و ناامیدی می‌کنند. آن‌ها گاهی اوقات، درمعرض خطر جدی گرفتن جان خود هستند. افراد معمولا قبل از تلاش برای خودکشی، نشانه‌های هشداردهنده‌ای دارند که نشان می‌دهد آن‌ها به فکر خودکشی هستند. اگر بتوانید تفکر خودکشی و دیگر نشانه‌های هشداردهنده را تشخیص دهید، بهتر می‌توانید در هنگام بحران اقدام کنید. برخی از نشانه‌های هشداردهنده عبارت‌اند از :

  • تغییر ناگهانی در خلق‌و‌خو یا رفتار
  • داشتن حس ناامیدی و درماندگی
  • داشتن آرزوی مرگ
  • افزایش مصرف مواد
  • کناره‌گیری از فعالیت‌ها و افرادی که قبلا برای او لذت‌بخش بوده است
  • تغییر الگوی خواب
  • کاهش اشتها
  • بخشیدن دارائی‌های باارزش و آماده شدن برای مرگ

این علائم باید جدی درنظر گرفته شود. از اینکه از بیمار درباره‌ی افکار یا برنامه‌ی خودکشی سؤال کنید، نترسید. با او درمورد احساساتش صحبت کنید و وی را تشویق کنید تا درمورد احساسات خودکشی با پزشک یا متخصص سلامت روان صحبت کند.

کلیک🖱️ فناوری و تکنولوژی‌های جدید
کلیک🖱️ فناوری و تکنولوژی‌های جدید اخبار کامپیوتر و سخت‌افزار، بررسی فناوری‌های جدید، خبر فناوری اطلاعات IT، گجت‌های تازه، دنیای موبایل، اینترنت و شبکه، امنیت، سیستم عامل، آموزش کامپیوتر

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋