اگر تغییرات اقلیمی با روند کنونی تداوم یابد، خرسهای قطبی سرتاسر جهان ممکن است تا پایان قرن جاری در نتیجهی کوچکشدن یخ دریا در شمالگان تقریبا منقرض شوند.
دانشمندان روز دوشنبه هشدار دادند که درصورت تداوم بیوقفهی گرمایش جهانی، خرسهای قطبی ممکن است تا ۸۰ سال دیگر بهکلی از روی زمین محو شوند. تا این زمان، تقریبا تمام ۱۹ زیرجمعیت خرسهای قطبی از دریای بوفورت در شمال آلاسکا تا شمالگان سیبری ازبین خواهند رفت؛ زیرا بهگفتهی پژوهشگران ازدسترفتن یخ دریا این حیوانات را ناگزیر میکند به خشکی وارد شوند و برای مدتهای طولانیتر از منابع غذاییشان دور شوند. گرسنهماندن طولانی و کاهش مراقبت از تولهها توسط مادران، به کاهش سریع تولیدمثل و بقا منجر خواهد شد.
پیتر مولنار، پژوهشگر در دانشگاه تورنتو اسکاربرو و نویسندهی اصلی مطالعهی تازه که دوشنبه در نشریهی نیچر منتشر شد، میگوید: «اگر انتشار گازهای گلخانهای بدون تغییر تداوم یابد، احتمال بسیار کمی وجود دارد که خرسهای قطبی ساکن در هر نقطه از جهان بهجز در شمالگان بسیار بالا در یک زیرجمعیت کوچک دوام آورند.» حتی اگر تولید گازهای گلخانهای به سطوح معتدلتر کاهش یابد، همچنان متاسفانه برخی از خرسهای قطبی بهخصوص برخی از جمعیتهای جنوبیتر را دراثر نابودی یخ دریا ازدست خواهیم داد.
براساس برآوردهای کلی، نزدیک به ۲۵ هزار خرس قطبی در شمالگان وجود دارد که عمدتا در دریا یا یخ دریا زندگی میکنند و از همانجا با انتظار برای خروج فکها از حفرههای یخی آنها را شکار میکنند. در برخی نواحی، خرسها در طول سال روی یخ باقی میمانند؛ اما در سایر مناطق، ذوب یخ در بهار و تابستان آنها را ناگزیر به ورود به ساحل میکند. بهگفتهی دکتر مولنار، خرسهای قطبی برای بهدستآوردن غذا به یخ دریا نیاز دارند؛ زیرا در خشکی، غذای کافی برای حفظ جمعیت آنها وجود ندارد. بااینحال، خرسها میتوانند برای ماهها غذا نخورند و با مصرف انرژی از چربی انباشتهشده بهلطف رژیم غذایی فک زنده بمانند.
یخ دریای شمالگان در زمستانها قطورتر و در بهار و تابستان ذوب میشود و عقبنشینی میکند. با گرمایش سریع این منطقه در دهههای اخیر، میزان یخ در تابستان درمقایسه با متوسط سالهای ۱۹۸۱ و ۲۰۱۰ تا تقریبا ۱۳ درصد در هر دهه کاهش یافته است. برخی از بخشهای شمالگان که پیشتر درکل سال یخ داشتند، اکنون در دورههایی از تابستان خالی از یخ هستند. دیگر بخشها نیز اکنون برای مدتهای طولانیتر از قبل در سال تهی از یخ میشوند.
دکتر مولنار و همکارانش ۱۳ زیرجمعیت از خرسهای قطبی را که نمایندهی تقریبا ۸۰ درصد از مجموع جمعیت این حیوانات هستند، بررسی کردند. آنها بهمنظور تعیین مدت زمانیکه خرسها میتوانند زنده بمانند و از تولهها نیز ضمن تحمل گرسنگی مراقبت کنند، انرژی مورد نیاز آنها را محاسبه کردند. پژوهشگران با ترکیب این دادهها با پیشبینی مدلهای اقلیمی از روزهای بدون یخ تا سال ۲۱۰۰ درصورت تداوم گرمایش با نرخ کنونی، بدین نتیجه رسیدند که برای تقریبا تمام زیرجمعیتها، زمانیکه حیوانات ناگزیر به گرسنهماندن خواهند بود، درنهایت از حد تحمل آنها فراتر خواهد رفت. بهطور خلاصه، خرسهای قطبی از گرسنگی خواهند مرد.
آنچه مشکل را بدتر میکند این است که گرسنگی طولانیتر همچنین بهمعنای دورهی تغذیهی کوتاهتر خواهد بود. «خرسها نهتنها باید برای مدتهای طولانیتر گرسنه بمانند و برای پشتسر گذاشتن این دورهها به انرژی بیشتر نیاز دارند، بلکه برای ذخیرهی همین انرژی نیز دشواری بیشتری درپیش خواهند داشت.» خرسها حین گرسنگیکشیدن بهمنظور حفظ انرژی تا حد امکان کمتر جابهجا میشوند؛ اما ازدسترفتن یخ دریا و کاهش جمعیت مشکلات تازه بهوجود میآورد. بهعنوان مثال، خرسها برای جستوجوی جفت باید انرژی بیشتر صرف کنند و همین امر میتواند بقای آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
مطالعهی جدید نشان میدهد که حتی با درنظرگفتن پیشبینیها از گرمایش معتدلتر که طبق آنها انتشار گازهای گلخانهای پس از رسیدن به اوج در سال ۲۰۴۰ شروع به کاهش خواهد کرد، بسیاری از زیرجمعیتهای خرسها همچنان ازبین خواهند رفت.
در طول سالها، خرسهای قطبی هم برای افرادی که اقدام فوری برای مقابله با گرمایش جهانی را لازم دانستهاند و هم افرادی که ادعا میکنند تغییرات اقلیمی درحال وقوع نیست یا آن را معضلی اغراقشده میدانند، به یک نماد تبدیل شده است. پس از آنکه نشنال جئوگرافی در سال ۲۰۱۷ ویدئویی از خرسی نحیف را در شمالگان کانادا منتشر کرد که در سطلهای زباله در جستوجوی غذا بود، اذعان کرد که شرایط خرس ممکن است به تغییرات اقلیمی مرتبط نباشد. دانشمندان نیز خاطرنشان کردند که هیچ راهی برای پیبردن به مشکل خرس وجود ندارد؛ ممکن است حیوان بسیار مریض یا صرفا مسن بوده باشد.
اندرو دروچر، پژوهشگر خرس قطبی در دانشگاه آلبرتا که در مطالعهی اخیر مشارکت نداشت، یافتههای تازه را دارای تطابق بالا با شواهد کنونی میداند؛ بااینحال میگوید یک اشکال مطالعاتی نظیر پژوهش موردبحث این است که هرچند میتوانند روندهای طولانیمدت را نشان دهند، مدلسازی رخدادها از یک سال تا سال بعدی بسیار دشوار میشود. بهگفتهی دروچر، جمعیت خرسهای قطبی میتواند سال به سال مستعد تغییرات بسیار شدید باشد. «یکی از چالشهای بزرگ در زمینهی محافظت از حیات وحش این است که یک یا دو سال بد میتواند وضعیت جمعیتی سالم را به سطوح بسیار نازل بکشاند.»
پاسخ ها