چند روز پیش، مراسم ختم مادر مجید بنیفاطمه، از شناختهشدهترین مداحان پایتخت، در یکی از مناطق غربی تهران برگزار شد. مراسمی که در ظاهر، یک آیین خانوادگی و مذهبی بود، اما در عمل به صحنهای از تلاقی چهرههای فرهنگی، هنری و سیاسی کشور بدل شد.
برترینها: چند روز پیش، مراسم ختم مادر مجید بنیفاطمه، از شناختهشدهترین مداحان پایتخت، در یکی از مناطق غربی تهران برگزار شد. مراسمی که در ظاهر، یک آیین خانوادگی و مذهبی بود، اما در عمل به صحنهای از تلاقی چهرههای فرهنگی، هنری و سیاسی کشور بدل شد. تصاویری که از این مجلس منتشر شد، واکنشها و تحلیلهای فراوانی را در فضای مجازی و رسانهای برانگیخت، چراکه ترکیب حاضران فراتر از انتظار معمول از چنین مراسمهایی بود.
مهران غفوریان در جایی که فکرش را نمیکردید
در میان مدعوین، نامهایی چون مهران غفوریان، بهرنگ علوی و علی صالحی به چشم میخورد؛ بازیگرانی که در سالهای اخیر بیشتر در پروژههای تلویزیونی یا سینمایی حضور داشتهاند و کمتر به حضور در آیینهای مذهبی شهرت دارند. همین حضور برای بسیاری از مخاطبان و ناظران عجیب جلوه کرد، بهویژه آنکه این چهرهها در مراسم تشییع و ختم ناصر تقوایی، فیلمساز برجسته و از پیشکسوتان سینمای ایران، حضور نداشتند؛ مجلسی که از لحاظ فرهنگی و حرفهای شاید به آنها نزدیکتر به نظر میرسید.
این مقایسه، ناگزیر ذهن بسیاری را به سمت پرسشی مهمتر سوق داد: چه چیزی باعث میشود برخی از چهرههای هنری ترجیح دهند در آیین سوگواری یک مداح مذهبی حاضر شوند، اما در مراسم بزرگداشت یکی از مهمترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران غایب باشند؟ آیا این تفاوت ناشی از باورهای شخصی، ملاحظات اجتماعی و رسانهای است یا نشانهای از تغییر ذائقه و مناسبات فرهنگی در جامعه امروز ایران؟
برای پاسخ به این پرسش باید نگاهی گستردهتر داشت. مجید بنیفاطمه تنها یک مداح نیست؛ او چهرهای است که طی دو دهه اخیر توانسته از محدوده هیئتهای مذهبی فراتر رود و به نوعی نماد فرهنگی مذهبی در سطح عمومی جامعه تبدیل شود. صدای او در بسیاری از مناسبتهای رسمی شنیده میشود و رابطهای نزدیک با نهادهای رسمی و گروههای مذهبی دارد. به همین دلیل، دایره ارتباطات او از میان طبقات مختلف جامعه عبور کرده و به چهرههایی از هنر و سیاست نیز رسیده است. در چنین شرایطی، حضور بازیگران در مراسم او را میتوان نشانهای از گسترش نفوذ و سرمایه اجتماعی مداحان در عرصه عمومی دانست.
در کنار هنرمندان، حضور چهرههای سیاسی و اجرایی نیز در این مراسم جلب توجه کرد. علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی و از دوستان قدیمی بنیفاطمه، یکی از چهرههای شاخص حاضر در مجلس بود. دبیر و بنیفاطمه هر دو اهل یک محله در تهران هستند و از لحاظ فکری و اجتماعی نیز در دستهبندی مشابهی قرار میگیرند. افزون بر او، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، و منصوری از معاونان نهاد ریاستجمهوری نیز در این مراسم شرکت کردند؛ حضوری که معنایی فراتر از یک تسلیت ساده داشت و از جایگاه و نفوذ اجتماعی مداحان در فضای رسمی کشور حکایت میکرد.
این ترکیب متنوع از مداحان، مسئولان، و چهرههای فرهنگی و هنری، یادآور موقعیتی است که مداحان در دوران دولت رئیسی به آن دست یافتند. در این دوره، جریانهای موسوم به «مکتبی» و مذهبی سهم قابلتوجهی در تصمیمگیریهای فرهنگی و رسانهای پیدا کردند. مداحان نهتنها در آیینهای حکومتی حضور داشتند، بلکه در بعضی موارد، نقش واسطه فرهنگی میان دولت و بدنه مذهبی جامعه را ایفا کردند.
با این همه، نباید از بُعد اجتماعی و انسانی این مراسم نیز غافل شد. بنیفاطمه شخصیتی محبوب در میان اقشار مذهبی است و مراسم ختم مادرش طبیعی است که برای بسیاری از چهرهها، فرصتی برای همدردی و احترام شخصی باشد. اما واقعیت این است که این آیین، فراتر از سوگواری خانوادگی، تصویری روشن از درهمتنیدگی روابط فرهنگی، سیاسی و مذهبی در ایران امروز ارائه کرد.
در نهایت، حضور چهرههایی مانند غفوریان و علوی در این مراسم، در حالیکه در مراسم ناصر تقوایی حضور نداشتند، بیش از آنکه موضوعی فردی باشد، نشانهای از دگرگونی میدانهای مرجعیت فرهنگی است. بهنظر میرسد در جامعه امروز ایران، مرز میان هنرمند، مداح و سیاستمدار بیش از پیش محو شده و «سرمایه اجتماعی» نه از مسیر تخصص حرفهای، بلکه از شبکه ارتباطات و نزدیکی به جریانهای پرنفوذ مذهبی و سیاسی تعریف میشود. مراسم ختم مادر بنیفاطمه در واقع صحنهای بود که این واقعیت را بهروشنی به نمایش گذاشت.
پاسخ ها