سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه گفته است: "اگر اسرائیل تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد، یک اقدام تحریک آمیز بسیار جدی خواهد بود."
جعفر محمدی در عصر ایران نوشت: سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه گفته است: "اگر اسرائیل تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد، یک اقدام تحریک آمیز بسیار جدی خواهد بود."
این، مهم ترین و جدی ترین واکنش روس ها به تهدیدات اسرائیل علیه ایران بوده است؛ ایرانی که همواره خود را در کنار روسیه دیده و به اتهام حمایتش از این کشور در جنگ اوکراین، از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا با تشدید تحریم ها مواجه شده است.
در حالی که سیاستمداران ایرانی، روسیه را متحد خود می نامند، در مسکو خبری از این اتحاد و حتی دوستی نیست. اتحاد باید در بزنگاه های حساس خود را نشان دهد کما این که بعد از جنگ روسیه و اکراین، تهران طرف مسکو ایستاد و تاوان هم داد ولی حالا که ایران از سوی دشمن دیرینه اش تهدید نظامی می شود، "متحد"(!) ما به اسرائیل می گوید که اگر می خواهی ایران را بزنی بزن، فقط تاسیسات هسته ای را نزن!
جالب اینجاست که حتی تهدید لفظی هم نکرده که اگر تاسیسات هسته ای ایران را بزند، روسیه فلان واکنش جدی را خواهد داشت و تنها گفته اگر بزند، کار خوبی نکرده است : "این یک اقدام تحریک آمیز بسیار جدی خواهد بود"!
عدم حمله به تاسیسات هسته ای، یک اصل پذیرفته شده بین المللی است و اگر وزرای خارجه ماداگاسکار و هندوراس و چاد هم می خواستند جمله ای در این باب بگویند چیزی جز آنچه لاوروف گفت نمی گفتند. پس همین جمله ساده، پیش پا افتاده و بدیهی وزیر خارجه کشور متحد(!) ما نیز حاوی هیچ گونه حمایتی از ایران نیست.
واقعیت این است که روس ها به ایران، نگاه ابزاری دارند و ترجیح می دهند به جای "تعامل با تهران"، از آن به عنوان "کارت بازی در معادلات بین المللی" شان استفاده کنند ؛ آنها می دانند که ایران طرف غرب نخواهد رفت و لذا هزینه ای هم برای نگه داشتن اش نزد خود نمی کنند.
روس ها در مستقیم ترین و جدی ترین مسائل مرتبط با امنیت ملی ایران، در کنار ایران نبوده اند؛ مثلاً آنها می دانند که ایران در معرض تهدید حملات هوایی است ولی از دادن پدافندهای پیشرفته ضدهوایی به ایران خودداری کرده اند یا برغم وقوف شان به نیاز ایران به بازسازی ناوگان هواپیماهای جنگی و برخلاف توافقات طرفین، از تحویل سوخو 35 به ایران خودداری کرده اند. روس ها حتی در سوریه نیز که همزمان با نیروهای ایرانی مستقر بوده اند، کمکی به ایرانی ها در دفع حملات هوایی اسرائیل نکردند و صرفاً نظاره گر خسارت های انسانی و مادی که بر ایرانی ها وارد می شد بودند؛ این در حالی است که هم از نظر سیاسی و هم از لحاظ فنی و نظامی، قادر به کاستن و دفع حملات علیه ایرانی ها بودند؛ روس ها با اسرائیلی ها بیشتر دوست هستند تا با ایرانی ها.
در این میان نمی توان فراموش کرد آرای مثبت روس ها به قطعنامه های تحریم ایران در شورای امنیت که اگر متحد ایران بودند، اجازه صدور چنان قطعنامه های کمر شکنی را علیه ایران نمی دادند، کما این که امریکا ، مانع محکومیت متحدش اسرائیل می شود و نمی گذریم از کارشکنی های روسیه در کار تهران، هر گاه که خواست در روابطش با غرب تنش زدایی کند.
البته که نباید با روسیه ای که هم محله ای ایران در شهر دنیاست، سرشاخ شد ولی دل در گرو روس ها گذاشتن و از همه دنیا بریدن، نه شرط عقل است و نه حکم سیاست؛ تعامل متعادل و به موقع اش الاکلنگی بین غرب و شرق، حلقه مفقوده سیاست خارجی ایران است که روز به روز، پیدا کردنش سخت تر و تبعات فقدانش سهمگین تر می شود و کار به جایی می رسد که باید دلخوش باشیم به این که روس ها گفته اند اگر اسرائیل تاسیسات هسته ای ایران را بزند، کار تحریک آمیزی انجام داده است و لبخند زنان بگوییم: راضی به زحمت تان نبودیم!
پاسخ ها